حرفهاي متخصصان اجتماعي را بشنويم
عبدالجبار كاكايي
رفتاري كه اين روزها مردم با نقدينگي خود ميكنند، رفتاري نادرست، ناخوشايند و التهابآفرين است.اما چرا مردم چنين رفتاري را از خود نشان ميدهند ؟ اگر بخواهيم اين موضوع را مورد بررسي قرار دهيم به نظر مي رسد ريشه آن به فقدان دانش و آگاهي در جامعه درباره علوم اجتماعي و روانشناسي برمي گردد. از اين رو چنانچه ما در اين زمينه ها رشد پيدا كرده بوديم، اين روزها دچار چنين وضعيتي نبوديم. سياست زدگي در كشور جهان سومي كه تازه به مفاهيم سياسي ورود پيدا كرده و اسير يارگيريها و جناحبنديهاي سياسي شده است، اين روزها به وضوح ديده ميشود.از اين رو ميتوان چنين نتيجه گرفت كه ملت ما بيش از دانش سياسي به دانش اقتصادي و اجتماعي نيازمند است تا واقعبيني نسبت به اين مسائل در سطح جامعه بالا برود.
ما نيازمند افزايش دانش نظري درباره علوم اجتماعي و اقتصادي ميان مردم هستيم. عمده نهادهاي آموزشي در ايران يا به نهادها و منبرهاي مذهبي مربوط ميشود كه در آن درباره اصول عقايد و تاريخ اسلام به مردم اطلاعات و آگاهي ميدهند يا سياسيون براي مردم سخنراني ميكنند كه در آن جريانها و راهكارهاي خود را به مردم پيشنهاد ميكنند.
آنچه در جامعه ما كمتر به آن پرداخته و روي آن تمركز شده، حضور روانشناسان، جامعهشناسان و متخصصان علوم اجتماعي است كه بتوانند شرايط واقعبينانه و علمي از بحرانهاي اجتماعي را براي مردم ترسيم كنند.
در ايران دانش مرتبط با اين موضوعات بسيار اندك است. رسانهها و به ويژه رسانههاي تصويري قادرند در ارتقاي آگاهي مردم در اين زمينهها به شكل موثري عمل كنند و از اين رو بايد بيشتر از حضور اين متخصصان بهره گرفته شود. ما بايد اجازه دهيم اين متخصصان در كشور حرف اول را زده و به آنها تريبون دهيم تا با مردم گفتوگو كنند.
طبقه متوسط اهل مطالعه است و دانش خود را در زمينههاي مختلف بالا ميبرد، اما عامه مردم عمده دانش خود را از منابر مذهبي و سياسيون در كنار رسانههاي تصويري ميگيرند.
اگر بتوانيم حوزه سوم را در حوزههاي اجتماعي و روانشناختي تقويت كنيم ارتقاي فرهنگي در رفتار مردم در زمان بحران را هم ميبينيم.