فلان فلان شدهها
اسدالله امرايي
عزيز نسين نويسنده فقيد ترك در ايران نامي آشناست. خودش ميگويد: «كتابهاي من در ايران، بيش از هر كشور خارجي ديگر، ترجمه و چاپ شده است. بهطوري كه، بسياري از نوشتههايم كه هنوز در تركيه كتاب نشده، در آنجا به شكل كتاب درآمده است. خدا سايه مترجمان ايراني را از سرم كم نكند، آنها نوشتههاي پراكنده و پاورقيهاي مرا از روزنامهها و مجلههاي تركيه گرد آورده، قبل از تركيه، در ايران به صورت كتاب درميآورند! آثار بسياري از من در ايران چاپ شده است كه من اغلب آنها را نديدهام، تصادفا كتابهايي از خود را به فارسي ميبينم، ولي از عنوان آنها نميتوانم به درستي دريابم كه آنها
كدام يك از كتابهاي من هستند و من آنها را كي نوشتهام. فكر كردهام كه چرا آثار من اينچنين مورد توجه مردم ايران است و به اين نتيجه رسيدهام كه، داستانهاي من نمودار ناهنجاريهاي اجتماعي تركيه امروز است. بيش از دو هزار داستاني كه نگاشتهام، محشر مردمان تركيه است و آن، چنان محشري است كه در آنجا، مردمان -البته خودم هم- با تمام خوبي و كراهت، درماندگي و ستمگري، مهرباني و خشونت، نيرو و ضعف، دليري و ترس، خلاصه با تمام احساس و رفتار خود، با تمام شخصيت خود -اما فارغ از آن خوفي كه از گردآمدن در محشر مذهبي دارند- گرد آمدهاند و اگر آثارم اينچنين مورد توجه مردم ايران است، بايد كه هماننديهاي بسياري بين ناهنجاريهاي اجتماعي تركيه و ايران اين دوران وجود داشته باشد. بايد قبول داشت كه مردم امروز تركيه و ايران، در شرايط كم و بيش مشابه اجتماعي و اقتصادي و سياسي زندگي ميكنند و با مسائل مشتركي روبهرو هستند. «قرنهاست كه انسان براي اثبات اينكه حيوان است خيلي زحمت كشيده و الحق كه فلاسفه و دانشمندان هم در اين راه از هيچ كوششي فروگذار نكردهاند. مثل اينكه فلاسفه كاري نداشتهاند جز اينكه حيوان بودن انسان را به رخش بكشند. ميبينيد اگر اختلافنظري هم هست مربوط به خندان و متفكر بودن انسان است، اما در مورد حيوان بودنش هيچ ترديدي ندارند و براي اثبات اين مدعا چه آثاري كه به وجود نياوردهاند...» انتشارات نگاه اخيرا مجموعه «حرف بزنم يا نزنم» و «فلان فلان شدهها» را با ترجمه روان ثمين باغچهبان در انتشارات نگاه منتشر كرده است. شيوه زندگي نويسنده در تمامي سطور كتاب جاري است. از تجربه دستفروشي و حسابداري تا روزنامهنگاري و كسب جوايز معتبر، داستانهاي اين كتاب را تبديل به كاريكاتوري از حيات عزيز نسين كرده است. «قرنهاست كه انسان براي اثبات اينكه حيوان است خيلي زحمت كشيده و الحق كه فلاسفه و دانشمندان هم در اين راه از هيچ كوششي فروگذار نكردهاند. مثل اينكه فلاسفه كاري نداشتهاند جز اينكه حيوان بودن انسان را به رخش بكشند. ميبينيد اگر اختلافنظري هم هست مربوط به خندان و متفكر بودن انسان است. اما در مورد حيوان بودنش هيچ ترديدي ندارند و براي اثبات اين مدعا چه آثاري كه به وجود نياوردهاند.»