• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4232 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۴ آبان

ناگهان خوشبخت مي‌شويم

مي‌گويند امروز برف مي‌بارد و پايان هفته را زيباتر مي‌كند. اما در هفته‌اي پر از بارش باران و هواي پاييزي بي‌نظير، اهالي توييتر در ميان خبرها و گزارش‌ها و اتفاق‌ها، حال و هواي باران و برف را فراموش نكردند و در هشتگ‌هاي مرتبط درباره حس و حال خود نوشتند. آنچه مي‌خوانيد مجموعه‌اي از اين نوشته‌هاست:

«برف نو، جاده هراز، پاهام بي‌قرار شد و راه سفر پيش گرفتم»، «اگه زيباترين كافه دنيا نيست پس چيه؟ پاييز پر بارون و زمستون پر برف چراغ علاءالدين و بخاري و دود توي خونه يه كتري و يه قوري چيني اونم بند زده چايي بود و قند لبخند»، «بي صبرانه منتظر اون صبحي‌ام كه بيام لب پنجره ببينم برف همه جا رو سفيد كرده، برف بباره و تو بشيني تو تراس، چاي بخوري و اين شاهكار طبيعت رو تماشا كني»، «هوا كه سرد ميشه پاهاتو مي‌چسبوني به شومينه تا يخش باز بشه و از شدت سوزش شروع ميكنه به گز گز كردن يه نوشيدني داغ ميگيري دستت به بخارش خيره ميشي و تو رو ميبره به سال‌هاي دور اون موقع‌ها كه تصورت از سرما كوچه‌هاي برف و بارون زده بود اون موقع‌ها كه دلت گرم دلخوشي‌هاي كوچيكت بود»، «مادربزرگ ۸۴ ساله‌ام داره با خواهر ۹۱ ساله‌اش حرف مي‌زنه. خواهر ۹۱ ساله مي‌گه: خدا كنه زمستون نميريم. هوا سرده مردم اذيت مي‌شن. مادربزرگم مي‌گه: نه خواهر، زمستونا ديگه مثل قديم سرد نيست. برف هم كه نمي‌آد. يه سر خاكه و يه سالن» انگار دارن در مورد خريد روسري يا سبزي حرف مي‌زنن»، « سيگاري‌ها رو ديدين، سر صبح مي‌گن اين موقع سيگار مي‌چسبه؛ تو بارون و برف مي‌گن چه هواي خوبي، تو اين هوا مي‌چسبه. بعد از غذا، چاي و ...، مي‌گن بعدش سيگار مي‌چسبه و ...»، «محبوبم برف هم اومد و تو نيومدي»، «احساس بچه لندن بودن بهم دست داده، الان بيشتر از يه هفته‌س آفتاب نديديم»، «خدايا من رو ببخش ولي دوست دارم امسال اونقدر برف بياد كه تونل بزنيم از زير برف بريم تا نونوايي بگه آرد نرسيده نون نداريم دوباره برگرديم»، ‌«برف بياد، ‌ها كنم»، «دلم تركيب برف و شيره انگور خواست»، «اون سكوت مخصوص برف سنگين تو خيابون»، «آسمون قرمزه و من اميدوار كه امشب برف بياد. مي‌شه بشه؟!»، «ديشب گفتن جاده 5 ساعت بسته است، برگشتيم. ماشيناي كناري‌مون ميگفتن كجا ميريد؟ ترافيك و برف خيلي حال ميده.»، «از پنجره ديدم اولين برف روي كوه‌هاي تهران نشسته، هوا هم ابري و قشنگه، گفتم برم چايي بريزم به قله چشم بدوزم و غصه بخورم و آه بكشم. تو راه آبدارخونه ديدم اين همكارمون پيرهن نارنجي پوشيده يه كلاه پشمي سبز هم سرشه تپل هم هست، عينِ نارنگي شده. انقدر با خودم خنديدم يادم رفت آسمان رو»، ‌ «اولين برف امسال رو ديدم. چاييش هم چسبيد»، «روزاي باراني ما عينكي‌ها شيشه عينكمون مثل شيشه ماشين ميشه با اين تفاوت كه ما برف‌پاكن نداريم»، ‌«با دوستام داشتيم در مورد علايق‌مون حرف ميزديم، گفتم: هر چند ماديات برام مهمه و به پول علاقه خاصي دارم ولي ميتونم چشم بسته عاشق مردي بشم كه پليور يقه اسكي پوشيده و داره تو برف قدم ميزنه»، «برف رو دوست داري؟ سعي كن روش بخوابي، تبليغ موسسه خيريه Crisis براي جذب كمك به كارتن خواب‌ها»، «برف بباره ناگهان خوشبخت ميشم» و«خواب ديدم برف باريد الان بارون گرفت.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون