گلوگاه توسعه سياسي دولت معيوب است
عبدالله ناصري
اساسا اميد در هر جامعه نتيجه يكسري مكشوفات و مشهودات است و نميتوان با صحبتهاي فلسفي انتظار داشت كه اميد به جامعه تزريق شود؛ به عبارت ديگر اميد قطعا با گفتار و پندارهاي غيرقابل مشهود محقق نميشود. در شرايط امروز كه ما در تحريم اقتصادي كه بيشباهت با محاصره اقتصادي ندارد به سر ميبريم و در موقعيت خاورميانهاي تقريبا يك انزواي سياسي است طبيعتا نياز به اقداماتي داريم كه با آن اميد را به جامعه بياوريم؛ اقداماتي كه هرچند تنها وظيفه دولت نيست و يك مجموعه را ميطلبد اما قوه مجريه به عنوان مجري قانون اساسي بايد اين امور را پيگيري كند و در نتيجه تعامل با نهادهاي بالادستي خود مانند رهبري آنها را محقق كند. به يك نكته بايد توجه كنيم كه آقاي رييسجمهوري كه امروز از اميد و تزريق آن به جامعه صحبت ميكند چه تناسبي با آنچه در زمان انتخابات مطرح ميكرد دارد؟! شايد اين يك ايراد جدي به آقاي روحاني باشد كه ايشان در كارزار انتخاباتي خود ميزان توقعات اجتماعي را بالا برد؛ البته اين را هم بايد اذعان كرد كه اگر غير از اين رفتار ميكرد قطعا راي بالايي نميآورد بنابراين چون انتخابات 96 شبيه به يك رفراندوم بود آقاي روحاني نياز داشت اين صحبتها را مطرح كند. با گذشت بيش از يك سال از انتخابات دولت بايد در جهت تحقق مطالبات و شعارهاي انتخاباتي قدم برميداشت. يكي از صريحترين مسائلي كه در سال 92 آقاي روحاني به آن اشاره و آن را سال 96 تكرار كرد اما اقدام جدي در اين راستا انجام نداد مساله پرونده 88 و در راس آن رفع حصر بود. شرايط سياسي و اجتماعي آقاي روحاني بعد از انتخابات 96 قطعا سختتر از شرايط خاتمي بعد از انتخابات 76 نبود و البته حساسيتي كه در آن مقطع زماني بر مرحوم آيتالله منتظري بود كمتر از محصوران امروز نبود اما در آن زمان آقاي خاتمي به عنوان مجري قانون اساسي بحث رفع حصر آقاي منتظري را كه حتي مرحوم هاشميرفسنجاني باور نميكرد مرتفع شود را با رهبري مطرح كرد و به عنوان رييس شوراي عالي امنيت ملي از اين شورا مصوبه رفع حصر را گرفت. به هر حال حصر آيتالله منتظري هزينهاي براي نظام داشت كه بايد رفع ميشد و از اين جهت آقاي خاتمي براي آنكه هزينه نظام را كاهش دهد اين موضوع را پيگيري كرد اما آقاي روحاني اين كار را انجام نداد. من به عنوان يك كنشگر سياسي تلقيام اين است كه اگر آقاي روحاني دغدغه اين موضوع را داشت و پيگيريهاي لازم را انجام ميداد قطعا اين اتفاق رخ ميداد و حتي خيلي از مطالبات ديگر محقق ميشد و پاي صندوق راي جا نميماند. آقاي روحاني بايد از پوزيشن گفتار درماني فاصله بگيرد و تلاش جدي داشته باشد براي محقق كردن شعارهاي انتخاباتي؛ البته اين را هم بايد پذيرفت آقاي روحاني گلوگاه زمينهسازي توسعه سياسي را كه وزارت كشور است با وجود همه دلسوزيها به دست كسي داده است كه اساسا به چنين چيزهايي باور ندارد. به عنوان مثال يكي از موارد كمهزينهاي كه ميتواند اميدآفرين باشد حضور زنان در ورزشگاهها است اما ميبينيم اين حضور اصلا دغدغه وزير نيست؛ مضاف بر آن اين وزارتخانه دغدغه نهادهاي مدني و اجتماعي را هم ندارد. بنابراين آقاي روحاني حتما ميتواند در اين فرصت دو سال و اندي مانده در فضاي داخلي اميد ايجاد كند. شايد حل مسائل اقتصادي را نتوان تماما در دست آقاي روحاني دانست اما عجالتا ايشان ميتواند با پيگيري برخي اصلاحات اميد را افزايش دهد.
عضو بنياد باران