• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4237 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۳۰ آبان

فيل در تاريكي

حسن لطفي

بهروز افخمي فيلمساز بدي نيست.هنوز هم مي‌توان پس از بيست‌و‌هفت سال فيلم عروس را به كارگرداني او تماشا كرد و به سازنده‌اش آفرين گفت. البته در اينكه فيلم‌هايش در قد و قواره فيلمسازاني مثل هيچكاك، جان فورد، ديويد لين و حتي جيمز كامرون نيست نبايد شك كرد. قرار هم نيست همه در اوج باشند.توان آدم‌ها عين چهره، شماره شناسنامه و ديدگاه‌هايشان متفاوت است. اگر نبود بهروز افخمي هر‌چند وقت يك‌بار در مقام منتقد نمي‌نشست و با متر خودش، سليقه ديگران را اندازه نمي‌گرفت؛ متري كه گاهي سنخيتي با متر ديگران ندارد. مهم هم نيست. اينكه بهروز افخمي برخلاف بسياري از منتقدين، فيلمسازان، صاحب‌نظران و بينندگان حرفه‌اي سينما، فيلم همشهري كين (شاهكار اورسن ولز) را نمي‌پسندد هيچ ايرادي ندارد.سليقه اوست و به زور نمي‌شود عوضش كرد. البته او هم به زور استفاده از امكانات ارتباطي در اختيارش نمي‌تواند اين كار را انجام دهد .

اگر در هفت هزار برنامه مثل برنامه تلويزيوني هفت هم به اصغر فرهادي بتازد اصغر فرهادي ذره‌اي عوض نمي‌شود (چه خوب كه عوض نمي‌شود .البته اين چه خوب شامل حال بهروز افخمي عوض نشده هم هست). بينندگان و منتقدان طرفدار سليقه اورسن ولز و فرهادي هم همين‌طور. چرا كه آنها هم مثل بهروز افخمي فيلمساز و منتقد، ديدگاه‌شان در لحظه شكل نگرفته است. عقبه‌اي دارد كه وصل به فيلم‌هايي است كه ديده‌اند و كتاب‌هايي است كه خوانده‌اند .تجربيات شخصي و روند زندگي‌شان هم جاي خود دارد.همه اينها را نوشتم تا از نقدي بگويم كه اخيرا از زبان بهروز افخمي درباره صادق هدايت شنيدم. نويسنده‌اي كه خوش‌مان بيايد يا بدمان، تاثير‌گذار‌ترين نويسنده ادبيات داستاني ايران است.

اگر نبود پس از شصت و هفت سال كه جنازه‌اش را در پرلاشز زير خاك كردند بهروز افخمي يادش نمي‌افتاد دليل نگاه او به زن‌ها در كجا پنهان است.بگذريم از آنكه هدايت در ادبيات امروز ايران نويسنده نويسندگان هم هست. همان كاري را با نويسندگان مي‌كند كه هيچكاك، لين و بقيه فيلمسازان كلاسيك با بهروز افخمي كردند. هدايت هم خودش اگرچه روي دوش ديگران، خصوصا نويسندگان فرانسوي ايستاد اما با تاريكخانه‌اي كه ساخت و با داستان‌هايي كه مي‌ترسيد براي سايه‌اش تعريف كند، نويسنده‌اي شد كه بسياري از نويسندگان از درون تاريكخانه‌اش بيرون آمدند. مثل بهروز افخمي نشد كه يكي از سنت‌پطرز‌بورگش عبور كند و راه و رسم فيلمسازي را بياموزد.

البته اين هم مهم نيست. افخمي در كلاس‌هاي درسش با نگاه نسبتا متفاوتش ريشه شك و ترديد را در دل برخي مي‌كارد. درست مثل نقدهاي شفاهي و كتبي‌اش كه با مخالف خواني و حمله به آدم‌هاي مقبول دنياي هنر اين كار را مي‌كند. اينكه نتيجه اين شك چه مي‌شود هم چندان مهم نيست. اگر هم هست چيزي از عظمت بزرگان كم نمي‌كند تا به بهروز افخمي افزوده شود .حسنش فقط در موجي است كه به وجود مي‌آورد.موجي كه انديشه‌هاي مختلف را مقابل هم قرار مي‌دهد، فقط خدا كند اين رد و بدل شدن آراء به باورهاي غلط در مورد خصوصيات شخصي كسي ختم نشود. هدايت، بونوئل، پازوليني، هيچكاك، افخمي و... خصوصيات پنهاني دارند كه اگر بخواهيم آنها را بشناسيم حكم كساني را پيدا مي‌كنيم كه در تاريكي بر اندام فيل دست مي‌كشيدند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون