برخيز و اول بكش (140)
فصل چهاردهم
گله سگهاي وحشي –
همه را بكشيد
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
در 22 آوريل سال 1979، در نزديكيهاي نيمه شب، يك گروه ترور وابسته به ساف و به رهبري ابوعباس با يك قايق لاستيكي وارد ساحل نهاريا، يك شهر اسراييلي در هفت مايلي جنوب مرز لبنان، شدند. يكي از چهار عضو اين گروه، سمير كونتار كه هفده سال و نيم داشت، بود. آنها در ابتدا سعي كردند تا وارد خانهاي شوند كه با آتش به عقب رانده شدند؛ سپس آنها پس از كشتن يك پليس كه سعي كرده بود آنها را دستگير كند، وارد آپارتمان خانواده هاران شدند و پدر خانواده، به نام داني و دختر چهارسالهاش به نام اينات را گروگان گرفتند. آنها، گروگانها را به ساحل بردند كه سربازان و پليس هم تقريبا در آنجا حضور پيدا كرده بودند كه منجر به رد و بدل شدن آتش گلوله شد. كونتار به داني شليك كرد و سپس موي اينات را گرفت و سرش را با تمام توانش چندين بار به صخره زد تا اينكه اينات مرد.همسر داني، اسامادر، همراه با دختر دو سالهشان، ياييل در گوشهاي در آپارتمان قايم شده بودند. اسامادر، دهن دخترش را محكم گرفته بود تا مبادا گريه كند و صدايش بيرون برود تا باعث جلبتوجه حملهكنندگان شود و آنها را پيدا كنند. او بعدا در مقالهاي كه براي واشنگتنپست نوشت تا وجدان جهاني را از وحشت تروريسم بيدار كند، اينچنين نوشته بود، «من ميدانستم كه اگر صداي گريه ياييل بلند شود، تروريستها يك نارنجك به آنجا پرتاب ميكنند و ما كشته خواهيم شد. بنابراين من با دستم دهنش را محكم گرفته بودم، اميد داشتم او بتواند نفس بكشد. همچنان كه آنجا دراز كشيده بودم به ياد آوردم كه مادرم به من گفته بود كه چطوري او در دوران هولوكاست از دست نازيها قايم شده بود. من فكر كردم كه اين درست همان اتفاقي است كه براي مادر من هم افتاده بود.» اسامادر با وحشتي كه داشت دستش را خيلي زياد فشار داده بود. او دختر كوچكش را خفه كرده بود. سرپرست فرماندهي شمالي - اي دي اف - ژنرال آويگدور «يانوش» بن گال، مدت كمي بعد از رويداد به صحنه رسيد. او ديد كه سر اينات خرد شده، بدن ياييل بيجان افتاده و اسامادر هم بعد از اينكه فهميد او همه عزيزانش را از دست داده جيغهاي سوزناكي ميكشد. بن گال گفت: «شما نميتوانيد ابعاد قساوت را تصور كنيد.» بگين، نخستوزير در مراسم تشييع جنازه براي داني و دو فرزندش، بيت شعري را از شاعر ملي اسراييل، حييم نحمان بياليك، خواند: «شيطان هنوز براي انتقام از خون يك بچه كوچك كينهاي خلق نكرده است.» قتل وحشتناك در نهاريا يكي ديگر از نقاط عطف در فاجعهآميزتر شدن نبرد ميان اسراييل و ساف و تبديل آن به جنگ تمامعيار شد. ايتان، رييس ستاد يك دستور ساده به بن گال داد: «همهشان را بكشيد»، كه به اين معني بود تمامي اعضاي ساف و هر كسي كه با آن سازمان در لبنان در ارتباط بود.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه.