چالش‌هاي اتحاديه اروپا
ضد روسي آن بيشتر خواهد شد. اتحاديه اروپا در وهله اول مصمم به حفظ برجام است و اين توفق را گامي مهم در راستاي ايجاد خاورميانه بدون سلاح هسته‌اي (البته جز اسراييل) و ثبات بين كشورهاي منطقه مي‌داند. موضع اروپا در حمايت از برجام از ديدگاه منافع غرب منطقي‌تر از امريكاست. امريكا به دنبال تحريك ايران براي خروج از برجام و كسب بهانه‌اي موجه براي حمله به كشور ما با كمك اسراييل و عربستان و امارات است. افشاي عمدي مذاكرات وزراي خارجه عربستان و امارات در نشست مشترك با نتانياهو در جريان كنفرانس ورشو، همراهي اين كشورها را با امريكا نشان مي‌دهد.
موضع اروپا در قبال روسيه تاريخي، سياسي و اقتصادي است. اروپا نياز به راندن و تهديد روسيه ندارد، روسيه از نظر ژئوپوليتيكي اروپايي است و هر گونه تحريك روسيه در نهايت به نفع اتحاد اروپا نيست. از سويي وابستگي اروپا به گاز روسيه مطرح است. امريكا و قطر هر قدر بكوشند، نمي‌توانند جايگزين گاز روسيه در اروپا بشوند. ولي اروپا يك چالش نهاني با روسيه دارد. هر دو قدرت امريكا و روسيه احتمالا به دنبال اتحاديه اروپاي قوي نيستند. امريكا كه مشخصا هدفش سلطه بر سياست‌هاي اروپايي است و هر چند اتحاديه اروپا به رهبري آلمان و فرانسه اجازه چنين دخالتي را نمي‌دهد. حتي اگر مركل بنا بر اعلام قبلي دو سال ديگر از سياست كناره‌گيري كند يا تظاهرات زردپوشان فرانسه ماه‌هاي آتي تداوم پيدا كند، خللي در تصميم اين كشورها براي قدرتمندي بيشتر اروپا و پرداختن به موضوعاتي چون تشكيل ارتش اروپا يا استفاده از يورو در معاملات نفتي نخواهد شد. اتحاديه اروپا اكنون سرگرم بررسي سازوكار جايگزيني يورو به جاي دلار در معاملات نفتي است و تحقق اين موضوع در سال جاري ميلادي پيش‌بيني مي‌شود. خوشبختانه در آن سوي جهان چين و هند دو قدرت بزرگ صنعتي به سرعت در حال رشد هستند و امريكا فرصت خود را براي مهار قدرت‌هاي صنعتي معارض به تدريج از دست مي‌دهد.
چالش مهم درون اتحاديه اروپا، چالش رهبري است. شايد اعلام كناره‌گيري مركل و تضعيف ماكرون تا حدي موضع رهبري اتحاديه اروپا را تضعيف كند. رهبري اتحاديه اروپا نياز به حل مساله اوكراين دارد و نبايد اين منطقه تبديل به صحنه جنگ بين روسيه و اوكراين و درگيري و ورود نيروهاي مزدور شود. اخيرا تعدادي از نيروهاي داعشي در مرزهاي اوكراين با روسيه جاي گرفته‌اند و امريكا با استفاده از اين كانون برخورد سعي در مشتعل كردن برخورد با روسيه و تضعيف اتحاديه اروپا خواهد داشت.
امريكا از طريق ايجاد قرارداد تجارت با چين مي‌تواند اروپا را تحت فشار اقتصادي قرار دهد و اين خطري براي اتحاديه است. اروپا نياز به گسترش بازارهاي خود دارد و احتمالا در اين باره روابط بازرگاني با ژاپن بهتر شود. مسلما شكاف سياسي بين امريكا و اروپا افزايش خواهد يافت و اروپا تنها در صورت ايجاد روابط بهتر با چين، هند، ژاپن و خاورميانه مي‌تواند قدرت اقتصادي خود را تقويت كند. تقويت رابطه با روسيه و حل مساله اوكراين عامل كليدي براي اتخاذ سياست‌هاي مستقل اتحاديه اروپا از امريكاست.