• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4310 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۳۰ بهمن

لوازم سیاست خارجی کارآمد

علی شکوهی

قضیه الحاق ایران به پالرمو و FATF اکنون به یک بحران جدی در نظام تصمیم‌گیری کشور تبدیل شده است. البته دیر یا زود در این باره تصمیم گرفته خواهد شد اما تا همین‌جا هم آن قدر کشدار شده است که انتظار داشته باشیم بعدها نیز موافقان و مخالفان با بدترین ادبیات علیه یکدیگر سخن بگویند و از دستاوردهای مثبت یا نتایج منفی این تصمیم – هر چه باشد – علیه یکدیگر چماق درست کنند و برای نفی و طرد و حذف جریان مقابل به کار بگیرند. دلیلش هم روشن است، زیرا یک موضوع عادی و کارشناسانه در دیگر کشورها، برای ما آن قدر حیثیتی و ایدئولوژیک و ارزشی شده است که بخشی از مخالفان، بدترین حملات را متوجه حامیان این توافق می‌کنند و آنان را خائن و مزدور و غربگرا و لیبرال و ... می‌نامند و طبعا موافقان هم با ادبیات دیگری مشغول جواب دادن و دفاع از خود هستند و در مواردی هم از نفوذ جاسوسان اسرايیل و امریکا در نظام تصمیم‌گیری سخن می‌گویند. اشکال اصلی شاید به تحلیل کلان مسوولان و رویکردهای کل نظام در قبال جهان و دولت‌ها و تعریف منافع ملی بازگردد و اینکه متاسفانه ما در بسیاری از حوزه‌ها، تئوری راهنمای عمل نداریم و بدون این تئوری هم نمی‌توان با واقعیات جهان معاصر مواجه شد. برای رسیدن به یک سیاست خارجی کارآمد مبتنی بر یک نظریه و تئوری از پیش اندیشیده شده، توجه به چند نکته ضروری است: اول اینکه باید واقعیت جهان را آن‌گونه که هست، بشناسیم و جهان ذهنی خود را جایگزین جهان واقعی نکنیم. دوم اینکه برای تغییر مناسبات غلطی که بر جهان حاکم است، ما باید به اندازه توان ملی خودمان مسوولیت بپذیریم و نه به اندازه آرمان‌ها و آرزوهای درازمدتی که مطلوب می‌دانیم. سوم اینکه باید سیاست خارجی را ادامه سیاست داخلی بدانیم و مدلی را در پیش بگیریم که ما را در درون به پشتیبانی ملت مستظهر کند و زمینه بهره‌گیری دشمنان خارجی از وضعیت داخلی از جمله نارضایتی مردم از حاکمان را از میان بردارد. چهارم اینکه از همه مناسبات و ابزارها و نهادهای بین‌المللی باید به‌مثابه یک فرصت استفاده کرد و دیپلماسی را در همه ابعادش به کار گرفت و در عصر جدید بخصوص روی دیپلماسی عمومی سرمایه‌گذاری جدی کرد تا امکان دفع ضرر برای همیشه و فرصت جلب منفعت به میزانی که میسر است، در اختیار ما قرار گیرد. پنجم اینکه دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی را باید منسجم و یکپارچه کرد و عزم مشترکی را بر همه نهادهای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر و مجریان عرصه بین‌المللی حاکم كرد تا صدای واحدی از درون کشور در قبال مسائل خارجی شنیده شود. این نکته آخر بسیار اهمیت دارد و متاسفانه اصلا مورد توجه نیست. اکنون حوزه سیاست خارجی به اصلی‌ترین حوزه اختلافی مدیران ارشد و مسوولان نظام تبدیل شده است در حالی که در عصر امام هرگز چنین نبود. این رویه در هنگام پایان جنگ و پذیرش قطعنامه می‌توانست منجر به ظهور اختلاف در درون نیروهای انقلابی و مسوولان نظام شود، اما رهبری انقلاب در آن مقطع، بار مسوولیت قبول قطعنامه را شخصا بر دوش گرفتند و اعلام صریح کردند که من پیش از این، نظرم بر تداوم جنگ بود اما اکنون معتقد به صلح شده‌ام. این اقدام امام خمینی(ره) منجر به این شد که هیچ اختلافی در جامعه ایجاد نشود و نیروهای انقلابی به جان هم نیفتند و یکدیگر را متهم به خیانت و سازش و تحمیل صلح و دادن جام زهر به امام و کوتاهی در بسیج امکانات برای جنگ و ... نکنند، زیرا امام خمینی(ره) با قبول مسوولیت و دفاع از فرماندهان سیاسی و نظامی دفاع مقدس، راه هر گونه بروز اختلاف را سد کردند و در قول و عمل شهادت دادند که این تصمیم، برای مسوولان پیشنهاددهنده هم دشوار بود و آنان در جنگ از خود کوتاهی نشان ندادند. اکنون این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که یک جریان سیاسی با تکیه بر بیت‌المال و بودجه عمومی و حتی بودجه دفاعی کشور، در حال تولید ادبیاتی است که مطابق آن، دولت و مجلس و بخشی از مجمع تشخیص مصلحت نظام و عمده مراکز تحقیقاتی و پژوهشی مستقل و غالب اساتید دانشگاهی و تعداد فراوانی از رسانه‌های داخلی متهم به خیانت می‌شوند و گویی هیچ انگیزه‌ای جز کنارگذاشتن ارزش‌های انقلابی و نادیده گرفتن منافع ملی ندارند. آنان هر گونه ارتباط با نهادهای بین‌المللی را یک امر قبیح جلوه می‌دهند و حتی توافق برجام را خیانت می‌خوانند. اختلاف برداشت و تفسیر از یک توافق جدی مثل برجام از کجا ناشی می‌شود؟ تنها دلیلش این است که از مجموعه نظام و مسوولان، سخن واحدی به گوش مردم نرسیده است و هنوز هم تکلیف‌ مردم روشن نیست.

حتما فیلم اعتراض برخی اعضای خانواده شهدای اخیر و اعتراض آنان به دکتر حسن روحانی و علاءالدین بروجردی را همگان دیده‌اند. معترضان، حتی شهادت جمعی از حافظان مرزها از سوی تروریست‌ها را ناشی از برجام و سیاست خارجی دولت روحانی دانسته و او را مستحق نفرین می‌دانند و در پاسخ آنان، علاءالدین بروجردی تاکید می‌کند که «فرافکنی نکنید، زیرا برجام تصمیم نظام بود!» این تفاوت تحلیل از کجا ناشی شده است جز بلاتکلیفی تحلیلی مجموعه مردم و حتی نخبگان به خاطر اینکه نظام نخواست یک صدا از درون نظام در این باره به گوش برسد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون