بهمنبيگي يگانه بود و هيچ كم نداشت
علي اكبري
محمد بهمنبيگي از چهرههاي شاخص فرهنگي ما در يك قرن اخير است. به اعتقاد من كارهايي كه او در حوزه سوادآموزي عشاير در ايران كرد در نوع خود بينظير است. يكي از بزرگان جملهاي دارد با اين مفهوم كه اگر كسي ميخواهد ماندگار شود يا بايد كاري كند كه قابل نوشتن باشد، يا متني بنويسد كه قابل خواندن باشد و بهمن بيگي هر دوكار را انجام داد. او با نوآوري، خلاقيت، فداكاري و روشهاي مخصوص به خود در بحث آموزش عشاير اقدامي ماندگار كرد. همچنين زماني كه از مسووليت كنار رفته بود به كار نوشتن مشغول شد؛ كتابهاي او مانند «بخاراي من، ايل من» به دليل ارزش فرهنگي و ادبي خود كم نظير است و ميتواند براي هميشه منشأ اثر باشد.
شاگرداني كه در مكتب بهمنبيگي بزرگ شدند به اثرات كار او واقف هستند و ديگران با دستنوشتهها و كتابهاي او پي به عظمت او بردهاند. معتقدم هنوز قدر بهمنبيگي ناشناخته مانده و اميدوارم نقش و اثر او بر فرهنگ ايران بيشتر شناخته شود. اگر كسي در جمهوري اسلامي و كشور ايران بخواهد برنده جايزه نوبل شود، به اعتقاد من اين شخص بهمن بيگي است. البته در سال 1357 او از طرف يونسكو برنده جايزه مبارزه با بيسوادي شد؛ اما چنان كار او گسترده بود و بهره آن در اختيار جامعههاي بومي و عشايري كه به كمترين امكانات دسترسي نداشتند قرار گرفت كه اين جايزه كمترين قدرداني از او بود. بهمن بيگي بسيار پر كار و در عين حال كم ادعا بود، او سختيهاي زيادي را به جان خريد و با نوآوري و شناخت دقيقي كه از جامعه عشاير داشت گامي بزرگ در سوادآموزي اين قشر برداشت و از اين جهت بسيار قابل احترام است.
تكنيكهايي كه بهمن بيگي درباره حل مسائل به كار ميبرد، منحصر به خود او بود و كسي جسارت و خلاقيت او را نداشت. بهمن بيگي نميگذاشت هيچ مشكلي از اتاقش بيرون برود؛ چه بدون شناسنامه بودن كودك عشايري باشد، يا تفاوت ظاهر و تاريخ تولد بچهها در شناسنامه كه آن زمان معمول بود. در عين حال بخش عمدهاي از مطالبي كه او به دانشآموزان عشاير درس ميداد، در كتابها نبود. تدريس بوستان و گلستان در كلاسهاي بهمنبيگي اجباري بود، او دانشآموزان شبانهروزي را مجبور ميكرد كارهايي مانند مكانيكي، برق، عكاسي و كار با ماشين تايپ را ياد بگيرند و همين باعث ميشد فارغالتحصيلان افرادي چندپيشه باشند كه به راحتي نيازهاي زندگي خود را برطرف ميكنند.