• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4376 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۵ خرداد

زنان و تحريم‌هاي اقتصادي

ليلا علي كرمي

بالا گرفتن تنش‌ها در خاورميانه و اعمال تحريم‌هاي اقتصادي عليه ايران، شهروندان ايراني از جمله زنان را به شيوه‌هاي موثري تحت‌تاثير قرار داده است. تحريم‌هاي اقتصادي كه به عنوان ابزاري جهت رعايت و پيشبرد اهداف حقوق بشري توجيه شده‌اند در حقيقت نه تنها از اين هدف دور مانده، بلكه در عمل تبديل به ابزاري براي نقض بيشتر حقوق افراد شده‌اند. اعمال تحريم‌هاي اقتصادي به شكل محدوديت‌هاي تجاري و مالي كه صادرات و واردات محصولات را محدود كرده و بر جريان‌هاي مالي و سازمان‌هاي مرتبط با آن، چون بانك‌ها و موسسات مالي اعمال مي‌شود، بطور مستقيم بر وضعيت معيشت زنان تاثير گذاشته و منجر به رشد خشونت‌هاي جنسيتي و نقض حقوق زنان مي‌شود. بررسي وضعيت كشورهايي چون عراق، برمه و هاييتي در زمان تحريم‌هاي اقتصادي روشن‌كننده بسياري از حقايق در خصوص رابطه تحريم‌ها و نقض حقوق بشر افراد جامعه مورد تحريم است. به عنوان مثال بنا بر تحقيقات و آمار موجود در خصوص عراق مي‌توان ادعا كرد كه اثر منفي مشكلات ناشي از تحريم عراق بر آموزش دختران تقريبا دو برابر ضربه‌اي بود كه به آموزش پسران وارد شده بود. اثر آسيب‌هاي وارده ناشي از تحريم‌ها بر زنان عراقي، محدود به پايين آمدن سطح آموزش نبود؛ موقعيت‌هاي كسب درآمد براي زنان به مراتب كمتر از مردان بود كه زنان مجرد يا سرپرست خانوار را با مشكلات معيشتي شديدي روبه‌رو كرده بود. وضعيت انزواي بين‌المللي و نيمه‌جنگي در عراق منجر به رشد خشونت و درگيري‌هاي خانوادگي شده بود كه ناگزير بيش از همه، زنان قربانيان چنين وضعيتي بودند. مي‌توان گفت كه جنگ اقتصادي از مدت‌ها پيش آغاز شده بود. زنان كه بيش از نيمي از جمعيت كشور را تشكيل مي‌دهند در اين ميان بنا بر وضعيت خاص و نيازهاي‌شان بيش از ساير شهروندان تحت‌تاثير تحريم‌هاي اقتصادي قرار گرفته‌اند. تحريم‌ها باعث افزايش هزينه‌هاي بهداشتي زنان شده چرا كه توليدات بهداشتي محدود شده و در نتيجه گران‌تر شدن محصولات بهداشتي، دسترسي زنان نيز به اين محصولات كم‌تر شده است. بسياري از زنان و دختران كار خود را از دست داده و ديگر نمي‌توانند از عهده تامين مخارج خود بر آيند. حضور زنان در فضاهاي عمومي و حوزه‌هاي مدني كم‌رنگ‌تر شده است. در شرايط بحران اقتصادي، حال ديگر شايد بسياري از مطالبات زنان به كالاهاي لوكس تبديل شده كه خواستش غيرضروري است. بطور كلي مي‌توان رد پاي تحريم‌هاي اقتصادي را در همه جوانب زندگي روزمره شهروندان پيدا كرد.

بدون شك تحريم‎هاي اقتصادي بر رعايت و اجراي حقوقي كه در ميثاق حقوق اقتصادي و اجتماعي به رسميت شناخته شده، تاثيري جدي مي‎گذارد. به‌طور كلي اين تحريم‌ها سبب ايجاد اختلال شديد در امر توزيع مواد غذايي، دارو و لوازم بهداشتي مي‎شود، كيفيت مواد غذايي و دسترسي به آب آشاميدني تميز را به مخاطره مي‏اندازد، در عملكرد ساختارهاي اصلي بهداشتي و آموزشي شديدا اخلال ايجاد كرده و حق اشتغال به كار را تضعيف مي‌كند. به نظر كميته حقوق اقتصادي و اجتماعي سازمان ملل، علاوه بر اين موارد، افزايش قدرت حكومت، ايجاد بازار سياه و توليد ثروت‎هاي بادآورده هنگفت براي طبقه ممتاز، افزايش كنترل طبقه حاكم روي عموم مردم و كاهش فرصت‎ها براي درخواست پناه‌جويي يا بروز مخالفت‎هاي سياسي از جمله عواقب ناخواسته تحريم‌هاي اقتصادي است. به‌طور كلي هدف اصلي تحريم‌ها اِعمال فشارهاي سياسي و اقتصادي بر حاكميت كشور موردنظر براي ترغيب هر چه بيشتر آنها به پيروي از حقوق بين‎الملل است و به درد و رنجي كه به موازات آن روي طبقات آسيب‎پذير كشور مزبور تحميل مي‎شود، توجهي نمي‌شود. از اين رو قواعدي توسط شوراي امنيت در خصوص استثنائات بشردوستانه‎اي كه ارسال كالاها و خدمات اساسي براي مقاصد بشر دوستانه را مجاز مي‎شمارد، در نظر گرفته شده است. اگرچه اين‌طور فرض مي‎شود كه چنين معافيت‎هايي مي‎تواند احترام اساسي به حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در كشور موردنظر را تضمين كند. مطالعاتي كه توسط سازمان ملل متحد و منابع ديگر به‌منظور تجزيه و تحليل تاثير اين‌گونه تحريم‎ها صورت گرفته، حاكي از آن است كه معافيت‎هايي كه در فوق ذكر شد، تاثير موردنظر را ندارند. علاوه بر آن، دامنه معافيت‎هاي مزبور بسيار محدود است. مثلا موضوع دسترسي به تحصيلات ابتدايي را عنوان نمي‎كند و نيز تعميراتي را كه براي تاسيسات زيربنايي ضروري است تا تهيه آب تميز، مراقبت‎هاي بهداشتي كافي و امثالهم را فراهم كند را در نظر نمي‎گيرد. طبق اصول حقوق بين‌الملل كشور يا كشورهاي عضوي كه مسوول اعمال، ابقا يا اجراي تحريم‎ها هستند؛ خواه جامعه بين‎المللي، سازمان بين‎المللي يا منطقه‎اي و خواه كشور يا گروهي از كشورها باشند، تعهداتي در خصوص تضمين حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي دارند؛ نخست آنكه به هنگام طرح يك برنامه تحريم مناسب، اين گونه حقوق بايد كاملا در نظر گرفته شوند. دوم، نظارت موثر و كارآمد كه هميشه طبق شرايط ميثاق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، ضروري بوده است بايد طي مدتي كه تحريم‎ها به قوت خود باقي هستند، انجام شود. هنگامي‌كه يك كشور خارجي عضو، مسووليت حتي بخشي از وضعيت به وجود آمده در يك كشور را به عهده مي‎گيرد (چه بر طبق فصل هفتم منشور باشد و چه غير از آن)، كشور مزبور ناگزير بايد اين مسووليت را نيز بپذيرد كه آنچه در توان دارد را به كار بندد تا حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مردم كه تحت‌تأثير قرار گرفته است را هم محافظت كند. سوم، كشور يا سازمان [هاي] خارجي متعهدند چه به تنهايي و چه از طريق مساعدت‏ها و همكاري‎هاي بين‎المللي، به‌ويژه در زمينه‎هاي اقتصادي و فني، اقداماتي را انجام دهند تا بتوانند پاسخگوي هرگونه رنج و دشواري بيش از اندازه‎اي كه گروه‎هاي آسيب‌پذير در كشور موردنظر به آن مبتلا شده‎اند، باشند. اما عده‌اي در مخالفت با مطالب فوق، اظهار مي‌دارند كه تحريم اگر قرار است به اهداف خود دست يابد، تقريبا براساس آنچه از تعريف آن برمي‎آيد، بايد نتيجه‌اش نقض شديد حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي باشد. در پاسخ به اين ادعا كميته حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي سازمان ملل به نتيجه‌گيري مربوط به يكي از تحقيقات مهم سازمان ملل متحد اشاره مي‌كند كه مي‎گويد: مي‎توان بدون به مخاطره انداختن اهداف موردنظر يك تحريم، تصميماتي براي كاهش رنج كودكان يا به حداقل رساندن نتايج نامطلوب حاصل از تحريم، اتخاذ كرد. اين موضوع بالسويه شامل حال تمامي گروه‎هاي آسيب‌پذير نيز مي‌شود. نبايد صرفا به خاطر آنكه تصميم گرفته شده كه حفظ صلح و امنيت جهاني، اعمال اين تحريم‎ها را ايجاب مي‎كند، مفاد ميثاق كه تقريبا تمامي آن در بسياري از معاهدات ديگر حقوق بشر و نيز در اعلاميه جهاني حقوق بشر ذكر شده‎اند را بي‎اعتبار يا به طريقي بي‌ربط دانست. درست همانطور كه جامعه جهاني بر اين مطلب اصرار مي‎ورزد كه كشور موردنظر بايد به حقوق مدني و سياسي شهروندانش احترام بگذارد، همچنين آن كشور و نيز جامعه جهاني بايد آنچه در توان دارند انجام دهند تا حداقل، مفاد اصلي حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آن دسته از مردم كشور مزبور كه بر اثر اين تحريم‌ها متضرر شده‎اند، محفوظ بماند. ساكنان يك كشور صرفا به جهت اين ادعا كه رهبران‌شان معيارهاي مربوط به صلح و امنيت جهاني را نقض كرده‎اند، نبايد حقوق اوليه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خود را از دست ‎بدهند. بدون شك نبايد با يك نوع بي‌قانوني با نوع ديگري از بي‌قانوني كه به حقوق بنيادين و زيربنايي انسان‎ها وقعي نمي‎گذارد، مقابله كرد و به چنين اقدامات جمعي، جنبه قانوني داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون