• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4431 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۳ مرداد

محسن حكيم در گفت‌وگو با « اعتماد»:

تغيير موضع عربستان در قبال ايران قابل انكار نيست

ميثم   سليماني

 فضاي سياسي عراق پس از تشكيل دولت وحدت ملي در اين كشور طي 10 ماه گذشته تا حد زيادي اميدوار‌كننده پيش مي‌رود. هرچند انتقادها از دولت عراق در حوزه‌هاي داخلي بيشتر شده اما موفقيت‌هاي دولت كنوني در حوزه سياست خارجي را نمي‌توان ناديده گرفت. تلاش براي توازن‌بخشي بين قدرت‌هاي تاثيرگذار بر تحولات عراق و همچنين نقش‌آفريني به عنوان يك بازيگر فعال عرصه منطقه‌اي بسيار قابل توجه بوده است. اما در اين بين جريان حكمت عراق اگرچه از سياست خارجي دولت تا حد زيادي حمايت مي‌كند اما نقدهاي جدي به عملكرد دولت در فضاي سياست داخلي دارد. سيدمحسن حكيم، مشاور ارشد رهبر جريان حكمت در مصاحبه با «اعتماد» بيان كرد خروج جريان حكمت از ائتلاف حامي دولت به معني تضعيف آن نيست بلكه از جايگاه منتقد قصد تقويت دولت را داريم. با اين حال او در اين مصاحبه از ارتباطات و مذاكرات منطقه‌اي جريان حكمت در راستاي كاهش تنش در منطقه و بهبود روابط ايران با كشورهاي عرب منطقه سخن گفت كه ادامه آن را در اين مصاحبه مي‌خوانيد.

 

آقاي عادل عبدالمهدي در بين نامزدهاي نخست‌وزيري نزديك‌ترين فرد به جريان حكمت محسوب مي‌شد. چه شد كه در يك مدت كوتاه جريان حكمت تبديل به اپوزيسيون ايشان شد؟

با توجه به اينكه فرآيند سياسي عراق نيازمند تحقق تمامي عناصر و پارامترها و فاكتورهاي لازم مردم‌سالاري است، جزء مهمي از آن وجود قدرت، دولت و در طرف ديگر وجود اپوزيسيون و گروهي نقد‌كننده است. پس از سرنگوني صدام حسين در سال 2003 همه دولت‌ها در عراق به نحوي دولت وحدت ملي بودند؛ به اين معنا كه همه گروه‌هاي سياسي كه در داخل عراق فعاليت داشتند در درون حاكميت و دولت مشاركت داشتند. هيچ منتقد جدي نسبت به دولت وجود نداشت. هرچند هنگامي كه مردم از شرايط ناراضي بودند، همان افراد و اشخاصي كه در داخل دولت بودند تبديل به منتقد دولت مي‌شدند؛ به اين معني كه در روز با دولت و شب‌ها بر دولت بودند. اين موضوع باعث ايجاد يك دوگانگي و پارادوكس در فضاي سياسي عراق مي‌شد كه نتيجه و بازخورد آن در ميان مردم خوب و مثبت نبود چرا كه اين گروه‌ها متهم مي‌شدند از جايگاه دولت بهره‌برداري مي‌كنند و از طرف ديگر تبديل به منتقد دولت مي‌شوند.

چرا شما در اين مدت كوتاه تبديل به اولين گروه اپوزيسيون كشور شديد؟

البته كوتاه هم نيست. حدود 10 ماه از كار دولت عراق مي‌گذرد.

شما دوماه پيش از دولت خارج شديد كه 8 ماه از عمر دولت گذشته بود. اين براي يك دولت زمان زيادي نيست.

آقاي عادل عبدالمهدي هنگامي كه دولت خود را تشكيل مي‌داد، برنامه‌اي 120 صفحه‌اي را ارايه داد كه در آن سقف‌هاي زماني براي برخي اقدامات در نظر گرفته شد. اولين گزارش ايشان 6ماهه بود كه چندان مثبت نبود و بسيار دورتر از اهدافي بود كه ايشان مدنظر قرار داده بودند. هرچند كه ايشان عنوان كرده بود كه 79 درصد وعده‌هاي ايشان عملياتي شده، اما هنگامي كه بررسي را انجام داديم، مشخص شد، حدود 32 درصد از برنامه ايشان محقق شده است. همچنين احساس كرديم كه فساد بيشتر، خدمات ضعيف‌تر و تغيير چنداني در داخل دولت صورت نگرفته است.

در طول 4سال آقاي عبادي همين شرايط حاكم بود. مردم از فساد ناراضي بودند، چرا به ايشان فرصت داديد ولي اكنون حتي به آقاي عبدالمهدي يك سال هم فرصت نداديد؟

البته ما خارج از چارچوب ساختار و نظام قانون اساسي عراق عمل نكرديم. در دوره آقاي عبادي ما مشاركت بسيار جدي در دولت ايشان داشتيم. همچنين در آن زمان به دليل كاهش قيمت نفت پول چنداني در كشور وجود نداشت كه فساد هم ايجاد شود. در آن دوران نيز جنگ با داعش بود و تمامي امكانات براي اين كار بسيج شده بود. همچنين طبق آمارهاي موجود، آمار فساد كمتر از دوره فعلي است. هرچند در آن دوران نيز ضعف خدمات وجود داشت اما به دليل جنگ با داعش تمركز بيشتر روي مبارزه با داعش بود و اولويت اصلي كشور نيز امنيت و بازپسگيري سرزمين‌هاي تحت كنترل داعش بود. همچنين در آن زمان بحث وحدت عراق به دليل تحركاتي كه در كردستان در راستاي همه‌پرسي وجود داشت از اهميت بسيار بالايي برخوردار بود. با توجه به اهداف كلاني كه در آن دوران وجود داشت آقاي عبادي كارنامه قابل قبولي از خود برجا گذاشت، هرچند توقع مردم و گروه‌هاي سياسي بيش از آن بود، ولي آقاي عبادي توانسته بود حداقل دستاوردهايي را داشته باشد.

شما عنوان مي‌كنيد كه در دولت آقاي عبادي مشاركت زيادي داشتيد، يعني اگر در اين دولت نيز مشاركت بيشتري به جريان حكمت داده مي‌شد، آيا بيشتر از دولت حمايت مي‌كرديد و عامل موفقيت آقاي عبدالمهدي مي‌شد؟

به هرترتيب گروه‌هاي سياسي يا در دولت هستند يا نيستند. آنهايي كه هستند بايد مسووليت اقدامات دولت را به دوش بكشند. اما احزاب ديگري كه در اين چارچوب قرار ندارند چرا بايد بابت دولت هزينه بپردازند؟

آيا شما تعيين‌كننده‌ترين گروه براي به قدرت رسيدن آقاي عبدالمهدي نبوديد؟

نه، ما تعيين‌كننده‌ترين نبوديم. گروهاي سائرون و فتح نيز در اين جريان تعيين‌كننده بودند. همه باهم در اين زمينه تصميم گرفتيم.

اگر به 10 ماه قبل بازگرديم، آيا گزينه‌اي بهتر از آقاي عبدالمهدي براي پست نخست‌وزيري معرفي مي‌كرديد؟

در زمان مشخص، فردي كه مورد توافق همه طرف‌ها بود به عنوان نخست‌وزير انتخاب شد. هرچند هرگروه داراي نامزدهاي خاص خود بود ولي فردي كه مورد تاييد تمام طرف‌هاي ذي‌ربط در تعيين نخست‌وزير قرار گرفت آقاي عبدالمهدي بود.

آيا ايشان را براي نخست‌وزيري معرفي نكرديد؟

ما ايشان را تاييد كرديم.

اگر مي‌خواستيد يك يا دو گزينه تعيين كنيد يكي از اين افراد آقاي عبدالمهدي نبود؟

ما در واقع سه گزينه ارايه كرديم كه يكي از آنها آقاي عبدالمهدي بود.

گزينه‌هاي ديگر چه افرادي بودند؟

الان زمان مناسبي براي آوردن اسم افراد نيست. ان‌شاءالله در زمان مناسب آن را خواهيم گفت.

به نظر مي‌رسد شما به دنبال تغيير در دولت هستيد، آيا ايشان مي‌تواند دولت خود را دوساله كند؟

ما در نظر نداريم كه اين دولت را سرنگون كنيم. ما احساس مي‌كنيم كه اكنون دولت ضعيف است و نياز به تقويت بيشتر دارد. با توجه به اينكه ما داخل دولت نيستيم بايد خارج از دولت از آن حمايت كنيم. به نظر ما مهم‌ترين، بهترين، كارآمدترين و موثرترين راه كمك به دولت منتقد بودن است؛ به اين معنا كه بتوانيم برنامه دولت را نقد كنيم، اجرايي‌سازي برنامه‌ها را پيگيري كنيم و از دولت حساب‌كشي كنيم. منظور ما از دولت تنها شخص نخست‌وزير نيست چرا كه ايشان رييس دولت است و هدف ما در اصل مورد نقد قرار دادن كل بدنه دولت است. وقتي صحبت از قوه مجريه عراق مي‌شود تنها منظور شخص آقاي سيدعادل عبدالمهدي نيست، بلكه ما كل قوه را در نظر داريم. به عقيده ما استيضاح وزرا بايد آغاز شود و وزراي ضعيفي كه نتوانستند از عهده مسووليت خود برآيند از كار خود كناره گذاشته شوند.

كابينه به تازگي تكميل شده. با چه هدفي قصد استيضاح داريد؟

سيد عادل برنامه دادند كه اين برنامه دولت عراق بوده است. اگر اين برنامه محقق نشده و يك وزيري ضعيف است، آيا بايد چهارسال منتظر بمانيم كه ملت ناراحت شوند و تاوان آن را پس بدهند. استيضاح از جمله كاربست‌هايي است كه در داخل قانون اساسي قرار دارد.

كابينه آقاي عادل عبدالمهدي به تازگي تكميل شده پس چگونه مي‌توانيد از كابينه توقع تحقق همه وعده‌ها را داشته باشيد؟

ما توقعي از كسي نداريم. شخص آقاي سيد عادل آمد و گفت دولت من هريك از وزارتخانه‌ها و هريك از سازمان‌هاي تابع قوه مجريه يك برنامه مشخص دارد و براي آن نيز زمان‌بندي تعيين كرده بود. وزرايي كه نبودند از آنها توقعي نيست. تاكيد ما بر وزرايي است كه از روز اول سركار آمدند. معتقديم كه اين وزرا نتوانستند برنامه از پيش تعيين‌شده را اجرايي كنند. ما توقع حل مشكل عراق را در طول اين مدت نداريم چرا كه مشكلات بسيار زياد است، اما توقع داشتيم برنامه‌اي كه به پارلمان ارايه شده اجرايي شود. متاسفانه ضعفي در اين زمينه وجود دارد.

آيا نمي‌توانستيد در چارچوب ائتلافي كه براي تشكيل دولت ايجاد شده بود فرآيند استيضاح‌ها را كليد بزنيد؟

خواستيم، اما در واقع گوش شنوايي براي اين كار وجود نداشت و فرصتي هم پيش نيامد. ما هشت ماه تلاش كرديم اين كار را انجام دهيم ولي وقتي ديديم كه اين كار قابل انجام نيست و آقاي عادل عبدالمهدي نيز در اين زمينه همكاري نداشت، ما شرايط ايشان را درك كرديم و شنيديم روز به روز خشم و ناراحتي و دلسردي مردم بيشتر و بيشتر مي‌شود. خواستيم يك نوع توازن را در فرآيند سياسي عراق ايجاد كنيم كه اگر يك طرف دولت وجود دارد يك اپوزيسيون نيز حضور داشته باشد؛ آن‌هم يك منتقد سازنده و نه خدايي ناكرده تخريبي؛ ما به هيچ عنوان قصد تخريب وجهه و كاركرد دولت را نداريم. ما مي‌خواهيم با ابزارهايي كه داريم در بحث پارلمان و ارتباط‌گيري با مردم، بتوانيم آرام آرام دولت را در مسير درست خود هدايت كنيم و اين بزرگ‌ترين كمك به دولت است.

يك ابهامي كه وجود دارد و دوست داريم آن را روشن كنيد اينكه آيا اين اقدام شما بيشتر جنبه ملي داشت يا حزبي؟

اقدام ما كاملا با برنامه بوده و ما حدود 3 ماه نسبت به اين جريان بحث و تبادل نظر داشتيم و با شخص سيدعادل اين صحبت‌ها مطرح شد تا به اين نتيجه برسيم چه مكانيسمي مي‌تواند بيشتر به اجراي برنامه‌هاي دولت كمك كند. اما اينكه بگوييم چنين حركتي ملي نيست تنها يك ادعا است. تهمت زدن كاري را حل نمي‌كند. مهم كاركرد افراد است كه نمايانگر نيات آنها است. ما مي‌گوييم نيت‌مان خير است و به لحاظ عرفي نيز ما بايد صحبت كلامي و قولي افراد را مد نظر قراردهيم مگر اينكه خلاف آن اثبات شود. ما مي‌گوييم كه نيت‌مان خير بوده است. احساس كرديم از داخل نمي‌توان كمك كرد و با خارج شدن سعي مي‌كنيم به دولت كمك كنيم.

اگر بخواهيم نگاهي به سياست خارجي نيز داشته باشيم، به نظر شما كشورهاي منطقه چه ديدگاهي نسبت به امريكا و شخص آقاي ترامپ رييس‌جمهور ايالات متحده دارند؟

تا جايي كه بنده مطلع هستم، چندان نسبت به آقاي ترامپ اعتماد كافي وجود ندارد. با توجه به اينكه ايشان چرخش‌هاي متعددي در مواضع خود داشتند و صحبت‌هاي متعددي كه نمايانگر گفتمان‌هاي مختلف ايشان بود، از همين رو به نظر نمي‌رسد كه شاهد يك پروسه اعتماد‌سازي قوي بين كشورهاي منطقه و دولت فعلي امريكا باشيم.

آيا جريان حكمت ارتباط مستقيمي با امريكا دارد؟

ما در چارچوب سياسي عراق، چه از طريق پارلمان، دولت و يك گروه سياسي ارتباطاتي با امريكا داريم و ديدارهايي در اين چارچوب صورت گرفته است.

ديدارها بيشتر در بغداد است يا واشنگتن؟

ديدارها به صورت علني و در عراق صورت گرفته و هيچ ديدار سري با كسي نداريم و همه آنها رسانه‌اي مي‌شود.

آيا جريان حكمت پيغامي از سمت ايران به امريكا يا بالعكس رد و بدل مي‌كند؟

بدون ترديد مسووليت و وظيفه همه ما اين است كه تنش موجود در منطقه را به‌طور مسالمت‌آميز حل‌وفصل كنيم چرا كه هرگونه حادثه‌اي در اين منطقه ضرر آن را همه منطقه خواهد ديد و دودش در چشم همه خواهد رفت. بسيار طبيعي است كه عراق با توجه به ارتباطات منطقه‌اي و بين‌المللي و به ويژه ارتباطاتي كه با جمهوري اسلامي و طرف‌هاي ديگري كه دارد مي‌تواند نقش مهمي را در اين زمينه ايفا و اوضاع را آرام كند و در راستاي حل مشكلات موجود نقش مهمي را بازي كند. اكنون موضوع اين نيست كه پيغامي بطور رسمي ارسال شده يا نه، ما بايد در واقع ببينيم چه مكانيسم و كاربستي مي‌تواند بهترين و راحت‌ترين راه براي حل اين مشكل باشد. يك وقتي به‌طور رسمي پيغام‌ها ردو بدل مي‌شود و يك وقت هم هست كه يك فرد يا گروه بتواند فضا را به سمت كاهش تنش سوق دهد. شايد به لحاظ شكلي مهم نيست، مهم آن است كه تلاش‌هاي جدي چه از سوي عراق تا جايي كه ما مطلع هستيم و همچنين برخي كشورهاي منطقه در راستاي آرام كردن اوضاع و حل مشكلات قدم برداشتند.

جريان حكمت در اين زمينه چه نقشي داشت؟

جريان حكمت يكي از مهم‌ترين جريان‌هاي عراق محسوب مي‌شود و ما هرچه در توان داشتيم براي اين موضوع گذاشتيم كه در برخي عرصه‌ها موفق و در برخي موارد پيشرفت‌هايي وجود داشته و برخي عرصه‌ها پيشرفت كمتر بوده است كه اميدواريم نتيجه‌بخش باشد.

افكار عمومي داخل عراق چه ديدگاهي نسبت به ايران دارد؟

به هر ترتيب ارتباط ميان دو كشور ارتباط تاريخي، تمدني، جغرافيايي، ژئوپليتيكي، ژئواستراتژيكي و همچنين عقيدتي است. ارتباط بسيار وسيعي بين دو كشور برقرار است و 1336كيلومتر مرز مشترك بين دو كشور وجود دارد. البته در نظام‌هاي سابق با ديد طايفه‌گري به اين موضوع نگاه مي‌كردند و همواره تلاش مي‌شد كه اين ارتباط به شكل طبيعي ايجاد نشود. پس از سرنگوني صدام همه دولت‌هايي كه سر كار آمدند دولت‌هاي مردمي بودند و در راستاي تحقق مطالبات مردم دو كشور گام برداشته شد، از همين رو شاهد آن هستيم كه سطح روابط دو كشور فراراهبردي است. البته ظرفيت بسياري وجود دارد كه مي‌تواند سطح اين روابط را بيشتر و بيشتر كند. طبيعي است كه ارتباطات و پيوندها نيز بيشتر شود. ميليون‌ها نفر از هر دو كشور سالانه رفت و آمد دارند.

بسياري بيان مي‌كنند كه شيعيان در عراق بيشتر به دنبال ارتباط با ايران هستند. آيا اهل تسنن نيز تمايل به روابط قوي با ايران دارند؟

در بخش كردي عراق بايد گفت كه تمايل كردها براي ارتباط با ايران كمتر از شيعيان نيست. اگر شيعيان و كردها را در عراق كنار هم بگذاريم مي‌توان گفت در حدود 80 درصد مردم عراق اين تمايل وجود دارد. در ساير گروه‌ها نيز اين تمايل وجود دارد. اتفاقا چندي پيش در ايران به بيمارستاني رفتم و يكي از شهروندان عراقي را ديدم كه از استان صلاح الدين عراق شهر تكريت كه يكي از مناطق سني نشين عراق محسوب مي‌شود به ايران سفر كرده تا كار درماني انجام دهد. شايد در جو اوليه سرنگوني صدام اختلافات سنگين طايفه‌اي وجود داشت و ديدگاه منفي جدي نسبت به ايران حاكم بود. اما اكنون روز به روز احساس مي‌كنيم كه ارتباطات بيشتر شده است. در بسياري از پروازها شاهد آن هستم كه مردم از استان‌هاي سني‌نشين با دلايل مختلف به ايران سفر مي‌كنند.

اگر همين موضوع را در خصوص بحث امريكا مطرح كنيم، ديدگاه مردم عراق چگونه است؟

اختلاف‌نظر در اين زمينه وجود دارد و يك جمع‌بندي واحدي در اين خصوص نيست. برخي موضع منفي نسبت به امريكا دارند و برخي بيشتر ناظر هستند و بخشي نيز موافق هستند. اما جداي از اين ماجرا ملت عراق روي هويت، استقلال و غرور ملي خودش تاكيد مي‌كند. سال 2011 هنگامي كه نيروهاي امريكايي به دنبال خروج از امريكا بودند رايزني‌هاي گسترده‌اي را با گروه‌هاي سياسي و اجتماعي انجام دادند، در آن دوران جو عمومي اين بود كه نيروهاي نظامي امريكا بايد خاك عراق را ترك كنند و بايد به جاي نيروي نظامي شركت و كمپاني‌هاي تجاري در عراق فعاليت كنند. بر همين مبنا ملت عراق همواره به دنبال استقلال خود بوده است.

برمبناي يك برآورد كلي مردم تا چه حد از حضور نظامي امريكا در عراق راضي هستند؟

به‌طور عمومي مردم ناراضي هستند چرا كه احساس نمي‌كنند در بخش اقتصادي، خدماتي و علمي به عراق كمكي از سمت امريكا صورت گرفته باشد. در مسائل نظامي با وجود هزينه سنگين نتوانستند جلوي ورود گروه‌هاي تروريستي در عراق را بگيرند. آنها احساس مي‌كنند كه نه حضور نظامي امريكا فايده‌مند بوده و نه حضور شركت‌هاي امريكايي كمكي به وضعيت آنها كرده است. چرا نبايد تاكنون مشكل برق عراق حل شده باشد. كماكان معضل آب، بهداشت و آموزش در عراق وجود دارد.

آقاي برهم صالح رييس‌جمهور عراق سخنراني‌اي در سازمان همكاري‌هاي اسلامي داشتند كه در آن نشست عراق تنها كشوري بود كه به‌طور رسمي و علني از ايران حمايت كرد و بازتاب بسيار گسترده‌اي نيز داشت. واكنش كشورهاي مختلف نسبت به اين سخنراني چه بود؟

البته آقاي برهم صالح به‌طور صريح و واضح ديدگاه عراق را مطرح كرد كه ديدگاهي كاملا عقلاني و منطقي بود. كل سخنراني ايشان بسيار خوب بود. البته شخص ايشان به من گفت كه پس از اين سخنراني سران بسياري از كشورها به سمت من آمدند و عنوان كردند كه موضع ما هم همان موضع شماست ولي ما ملاحظات خاص خود را داريم.

ايشان گفتند چه كشورهايي؟

گفتند ولي به صلاح نمي‌بينم كه نام اين كشورها را بيان كنم.

سيد عمار حكيم سفرهايي به اردن و مصر داشتند، آيا در اين سفرها فضايي بود كه بتواند روابط ميان ايران و كشورهاي عربي را بهبود ببخشند؟

به‌طور عمومي بيشتر كشورهاي منطقه در ديدارهايي كه با سيد عمار و حتي برخي سران عراق داشتند نسبت به ايران، عراق و وضع ثبات در منطقه ديدگاه مثبت دارند و نمي‌خواهند مشكلي در اين زمينه ايجاد شود. به هر ترتيب احساس مي‌كنند كه دوري و تيرگي روابط برخي كشورها با جمهوري اسلامي و در دوره‌اي نيز با عراق به نفع هيچ‌يك از اين كشورها نيست. به هر ترتيب همه ما در يك منطقه زندگي مي‌كنيم. هرچه به سمت تفاهم و همكاري پيش برويم اين تعامل مي‌تواند به نفع همه باشد.

آيا در مصر و اردن صحبتي به ميان آمد و اينكه واكنش آنها چه بود؟

همه صحبت‌هايي كه در اين دو كشور و كشورهاي ديگر منطقه شكل گرفت مشخص شد كه ديدگاه مثبتي نسبت به ايران دارند و قصد دارند به راهكاري براي تعامل و همكاري برسند كه منافع همه كشورها محقق شود.

آيا كشوري مثل امارات هم چنين ديدگاهي دارد؟

بله اين ديدگاه مي‌تواند وجود داشته باشد. اكنون سياست آقاي ترامپ در شناسايي قدس به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي يا همچنين بحث ضميمه جولان به حاكميت اسراييل و همچنين بحث معامله قرن، كشورهاي عربي را به‌شدت حساس كرده است. بسياري بر اين عقيده هستند كه در اين جريان حق فلسطين در حال پايمال شدن است و عملا فلسطين در حال فروخته شدن است. از همين رو اين كشورها از شرايط به‌شدت ناراحت هستند. كشورهاي عربي به نحوي عنوان مي‌كنند كه اين موضوع را به هيچ‌وجه قبول نخواهند كرد به ويژه اينكه نزديكي ميان مصر و اردن را تا اين حد طي سال‌هاي گذشته شاهد نبوديم. حتي هنگامي كه آقاي عبدالمهدي به مصر رفت يك نشست سه‌جانبه ميان مصر، اردن و عراق برگزار شد. اين در واقع بسيار مهم است. آنها نيز از ما توقع دارند كه هرچه به لحاظ اقتصادي بتوانيم كمك كنيم آنها مي‌توانند بيشتر روي پاي خودشان بايستند و از سياست‌هاي استقلال‌طلبانه خودشان حمايت كنند.

ما چه زماني مي‌توانيم نمود بيروني سياست‌هايي كه مي‌فرماييد را مشاهده كنيم؟ يعني تا زماني كه حمايت اقتصادي از اين كشورها صورت نگيرد بايد منتظر حمايت‌هاي لفظي و آن هم پشت پرده باشيم؟

كشورها براساس منافع و امنيت خود تصميم‌گيري مي‌كنند. در سياست هم كشورها منافع خود را اولويت‌بندي مي‌كنند. در ميان حاكمان نيز اختلاف‌نظر وجود دارد و در نهايت به جمع‌بندي مي‌رسند. يكي از نمود آنها مخالفت با معامله قرن است.

اما در عمل چيز ديگري را شاهد هستيم و در حال اجرايي‌سازي است.

اگر چنين چيزي بود شرايط متفاوت پيش مي‌رفت و سريع‌تر انجام مي‌شد و بسياري از مشكلات برداشته مي‌شد. نمود ديگر اين موضوع مواضع اين كشورها در بحث بحران اخير در خليج فارس است. تا جايي كه من دنبال كردم آنها هيچ موضع منفي نسبت به جمهوري اسلامي اتخاذ نكردند. اردن و مصر از جمله اين كشورها هستند. حتي سران برخي كشورها پيام دادند ما تمام تلاش خود را به كار مي‌بنديم كه اتفاقي رخ ندهد. بسياري از مسوولان در تلاش هستند كه درگيري در منطقه صورت نگيرد.

آيا پيغامي ميان اين كشورها با ايران ردو بدل شده است؟

ارتباط خوبي بين جمهوري اسلامي و بسياري از اين كشورها به وجود آمده است.

عراق در اين جريان واسطه بوده است؟

عراق هم در اين مسير كمك كرده و نقش مثبتي ايفا كرده اما تنها عراق در اين جريان حضور نداشته است. البته عراق توانسته فضا را تا حد زيادي تلطيف كند. يكي از محورهاي مهم رايزني‌هاي مقام‌هاي عراقي با ساير كشورها مباحث مربوط به منطقه است.90 درصد نفت عراق از تنگه هرمز عبور مي‌كند. 85 درصد كل كالاهاي عراق از تنگه هرمز عبور مي‌كند. بنابراين امنيت منطقه تاثير مستقيم بر وضعيت عراق دارد كه اين غير از مسائل دوستانه و روابط دو جانبه است. بنابراين نقش عراق در اين زمينه بسيار مهم است. در برخي پرونده‌ها تاثير كامل عراق مشهود بوده و در برخي نيز تاثير نسبي داشته است ولي هنوز هم اين روند در حال پيشروي است.

آيا مي‌توانيم چشم‌اندازي براي پيشنهاد آقاي عادل عبدالمهدي براي برگزاري كنفرانس منطقه‌اي ببينيم يا خير؟

قطعا. جمع‌بندي‌اي كه در سراسر عراق وجود دارد اين است كه راه‌حل منطقه جز در داخل منطقه نيست. نيروهاي فرامنطقه‌اي به دنبال منافع خود هستند. تجربه تاريخي نشان داده است كه نيروهاي فرامنطقه‌اي نمي‌توانند نسخه درستي براي منطقه تجويز كنند.

واكنش كشوري مانند عربستان نسبت به اين موضوعات را چگونه مي‌بينيد؟

مي‌توانيد مواضع عربستان را 4ماه پيش مشاهده كنيد و اكنون نيز آن را ببينيد. آيا تغييري نمي‌بينيد؟ هرچند به مرحله‌اي كه بنا بوده برسد نرسيده ولي همه به دنبال بازنگري سياست‌هاي خود هستند.

آيا عربستان واكنشي نسبت به برگزاري چنين نشستي داشته است؟

ما اين موضوع را با تمام طرف‌هاي ذي‌ربط چه در ديدارهاي رسمي و چه در ديدارهاي غيررسمي مطرح كرديم و به نظرم روز به روز اهميت، نياز و تاثيرگذاري چنين كنفرانسي پررنگ‌تر مي‌شود. هرروز كه مي‌گذرد همه به اين نتيجه نزديك مي‌شوند كه راهي جز نشستن به دور يك ميز و مذاكره كردن وجود ندارد. همه بايد مشكلات را روي ميز بگذاريم و به يك سازش جمعي برسيم. منافع منطقه به‌طور قطع بالاتر از منافع تك‌تك كشورهاست.

عربستان با اين حجم از سرمايه‌گذاري براي مقابله با ايران و فشار به امريكا براي خروج از برجام آيا راضي مي‌شود بازگردد و با ايران وارد مذاكره شود؟

سياست يعني واقع‌گرايي؛ هرچه واقع‌گرا‌تر باشيد مي‌توانيد بيشتر در سياست كارآمد‌تر باشيد.

آيا عربستان به اين سمت سوق پيدا مي‌كند؟

به نظرم مواضع عربستان نسبت به گذشته تلطيف شده است و جا دارد اين انعطاف بيشتر هم بشود.

سيد عمار پيشنهاد سفر به عربستان را رد كردند؟

ايشان پيشنهاد سفر را رد نكردند. هرچند از ايشان چندين بار دعوت صورت گرفته است اما شرايطي براي انجام اين سفر در نظر داشتند. تاكنون شرايط براي اين سفر فراهم نشده است. شرط ايشان برگزاري ديدارهاي مردمي و بازديد از برخي مناطق عربستان بوده است تا بتوانند با همه طيف‌هاي فكري در عربستان ديدار كنند. به هر ترتيب بايد اين سفر يك آورده‌اي براي عراق و شخص سيد عمار داشته باشد. آنها قول‌هاي مساعدي براي انجام اين شرط‌ها دادند. هروقت اين شرط‌ها اجرايي شد آقاي سيد عمار آمادگي دارند كه اين سفر را انجام دهند.

جريان حكمت چه وزني براي حل مسائل شيعيان در منطقه به خصوص در بحرين و عربستان دارند؟

جريان حكمت تاكنون در اين زمينه تلاش كمي نداشته است. البته ما با ديد وسيع‌تري به موضوع نگاه مي‌كنيم. برخي تلاش‌هاي ما به ثمر نشست و برخي موفق نبود و بخشي از آنها نيز تاثير نسبي داشت. ما واقعا تلاش مي‌كنيم تا بتوانيم شرايط منطقه را آرام كنيم. ما در عراق طي 15 سال گذشته زجر زيادي كشيديم. ملت و كشور ما ضربات سختي را متحمل شدند؛ از همين رو درد ناامني و بي‌ثباتي را لمس كرديم و نمي‌خواهيم ديگران هم چنين احساسي داشته باشند. ما اكنون شاهد شرايط ليبي، سودان، يمن و سوريه هستيم. مشكلات آنها به راحتي پايان نمي‌يابد. برخي تصور مي‌كنند با يكسري مانورها مي‌توانند شرايط را به سرعت جمع كنند اما واقعيت آن است هر اتفاقي رخ دهد اوضاع بدتر مي‌شود. از همين رو وظيفه خود مي‌دانيم كه همه تلاش‌مان را انجام دهيم تا ثبات را به منطقه بازگردانيم. اختلافاتي كه اكنون در منطقه هست بسيار كمتر از اختلافاتي است كه در تشكيل اتحاديه اروپا وجود داشت چرا كه اين اتحاديه از دل جنگ دوم جهاني سر بر آورد كه 30 ميليون كشته برجاي گذاشت و اختلافات ميان كشورها بسيار زياد بود. اما الحمدلله شرايط ما به آنجا نرسيده است. هرچند اختلاف نظر و مسائلي بين كشورهاي منطقه وجود دارد ولي مسائل غيرقابل حل نيست. بسياري از اين مسائل به موضوع اعتماد بازمي‌گردد. اعتماد‌سازي يكي از وظايف مهم عراقي‌ها محسوب مي‌شود. اگر اين كار صورت گيرد بسياري از مشكلات به شكل تدريجي حل مي‌شود. منافع ما نيز همين است. منافع هيچ‌يك از طرفين در ناامني و بي‌ثباتي نيست.

آيا خانواده حكيم و سيدعمار قصدي براي نخست‌وزيري در عراق دارند تا تابوي به قدرت رسيدن يك روحاني در عراق را بشكنند؟

هريك از ما مسووليتي براي خود تعريف كرديم. تعريفي كه ما از مسووليت‌مان كرديم اين‌گونه نيست كه وارد يك مسووليت دولت در هر مقامي باشيم بلكه فكر مي‌كنيم بايد در كنار مردم باشيم تا از مطالبات آنها دفاع كنيم. اين مهم‌ترين كار و وظيفه ما است تا بتوانيم از اين جايگاه به دولت‌ها و ديگر اركان حاكميت عراق براي بازسازي، امنيت، رفاه و ساخت عراقي مدرن برمبناي هويت اسلامي ملت عراق كمك كنيم.

جريان حكمت به عنوان يك گروه تاثيرگذار در عراق حضور دارد و در نفوذ آن هيچ شكي نيست. ولي اگر يك زماني فضايي در انتخابات ايجاد شود كه اكثريت مجلس را كسب كنيد آيا به سمت تصدي پست نخست‌وزيري شخص سيد عمار نمي‌رويد؟

در حال حاضر اين موضوع براي ما روشن نيست. اگر شرايط فراهم شود بسياري از كادر جريان حكمت حضور دارند كه مي‌توانند در پست نخست‌وزيري قرار گيرند. از افرادي كه بسيار كاردان و كارآمد هستند.

يكي از اين افراد آقاي عادل عبدالمهدي بود كه كنار گذاشتيد.

ما ايشان را كنار نگذاشتيم. بلكه در معادله‌اي وارد قدرت شدند كه ما نيز ايشان را تاييد و با ايشان همراهي كرديم. بعدتر احساس كرديم كه ايشان از ما بي‌نياز شده است. ما ديگر مجالي براي كمك به ايشان در داخل دولت نديديم. الحمدالله گروه‌هاي ديگر در داخل دولت حضور دارند و مطمئن شديم كه وضع ايشان در داخل دولت خوب است و تصميم گرفتيم از جايگاه ديگري به ايشان كمك كنيم.

آيا فضا و مصلحت ايجاب كند به سمت نخست‌وزيري شخصي از خانواده حكيم نمي‌رويد؟

تاكنون ديدگاه ما اين‌گونه نبوده است كه وارد ساختار دولت شويم. اما به هرحال در سياست هيچ چيزي دايمي نيست. آن چيزي كه سياست را رقم مي‌زند تشخيص مصلحت است و تاكنون مصلحتي در اين امر نديديم. به لحاظ چشم‌انداز چيزي در اين زمينه نمي‌بينيم. قطعا جايگاه يك روحاني خارج از ساخت دولت از جايگاه مردمي كه داراي پايگاه سياسي، اجتماعي، فرهنگي و فكري در جامعه عشايري عراق بالاتر است تا اينكه بخواهد براي 4سال نخست‌وزير يا رييس‌جمهور شود و سپس خود را خرج اين مسير كند و به پايان برسد. ما ديدگاه‌مان اين است كه حضور در ميان مردم مي‌تواند اثرگذارتر از يك دوره چهارساله كوتاه‌مدت باشد. اگر كسي از آن جايگاه خارج شود قطعا ديگر نمي‌تواند به جايگاه اوليه خود بازگردد و اين يك واقعيت است كه نمي‌توان كتمان كرد.

ديدگاه شما در خصوص فرمان آقاي عبدالمهدي براي سازماندهي حشدالشعبي چيست؟

اين فرمان از نظر ما و بسياري از گروه‌هاي سياسي عراق مهم و براي حفظ و كارآمد‌سازي حشد الشعبي بجا و ضروري است. آقاي فالح فياض رييس حشد‌الشعبي در راستاي حمايت و اجرايي‌سازي اين فرمان گزارش مفصلي را به افكار عمومي عراق ارايه داد و درخواست كردند اين روند كه ابتدا يك‌ماهه بود تا دوماه ديگر تمديد شود و ايشان نيز نسبت به اين فرمان موضع مثبتي داشتند. از همين رو هم حشد و هم گروهاي سياسي و هم گروه‌هاي اجتماعي قطعا نيازمند سازماندهي است.

يكسري صحبت‌هايي در خصوص اختلافات جريان صدر و حكمت وجود دارد. آيا آن را تاييد مي‌كنيد؟

خير، ارتباط ما با طيف آقاي صدر كاملا استراتژيك است. شايد در تاكتيك‌ها اختلافاتي داشته باشيم. اما تاثيري بر رابطه استراتژيك و راهبردي كه با ايشان داريم نمي‌گذارد. رابطه بين آقاي سيد مقتدي و سيد عمار بسيار تنگاتنگ است و رابطه فاميلي بين ما برقرار است و مادر ما از خانواده آقاي صدر است و بنابراين رابطه ما بيشتر از يك رابطه سياسي است.

 


موضع عربستان نسبت به گذشته تلطيف شده است

به دنبال تضعيف دولت نيستيم

نسبت به ترامپ اعتماد كافي وجود ندارد

وظيفه همه ما كاهش تنش در منطقه است

بيشتر كشورهاي عربي از موضع عراق در خصوص ايران حمايت مي‌كنند

چشم‌اندازي براي نخست‌وزيري سيدعمار حكيم نداريم

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون