به ديپلماسي نبايد شليك كرد
نوذر شفيعي
تقريبا از ماه گذشته ميلادي تحريم فرد اول وزارت خارجه به ادبيات سياسي دولت ترامپ وارد شده است. از همان روز اعلام تحريم ترامپ از سوي وزارت خزانهداري امريكا، موج انتقادات از هر سوي جهان بلند شد و ترامپ را به نقض عرف و نزاكت بينالمللي متهم كردند. درست است كه تحريم امروز به بخشي از سياست خارجي قدرتهاي بزرگ تبديل شده و اين قدرتها از ابزار تحريم براي پيشبرد اهداف و رويكرد بينالملليشان بهره ميبرند؛ اما اين مساله هم مطرح است كه در همين نظام تحريمها نبايد بيمحابا و عريان عمل كرد. براي همين بر سر نحوه و اجراي نظام تحريمي ميان علماي حقوق بينالملل بحث و جدل است و اين طيف از انديشمندان به هيچ روي تحريم نهادهاي قدرت را قانوني نميدانند. حال اگر اين نهاد قدرت، وزارت خارجه و سكاندار ديپلماسي باشد آن موقع بيپايگي و بياساس بودن تحريمها بيشتر خودش را نشان ميدهد. از اين جهت تحريم وزير خارجه ايران كه به اذعان همه نماد ديپلماسي و صلح طلبي در جهان جديد است باعث بروز مخالفتها از سوي قدرتهاي بزرگ جهاني به خصوص دولتهاي اروپايي شده است. در مخالفت تحريم ظريف همين نكته بس كه كانالهاي ديپلماتيك نبايد به هيچ روي بسته شود. حتي در دوره جنگهاي بزرگ هم شاهد اين هستيم كه وزارت خارجه دولتهاي درگير دائم با يكديگر در تماس و تعامل هستند. به هر ترتيب جنگ و نزاع بايد يك روزي تمام شود و مسير و مجراي آن از طريق مذاكره و ديپلماسي است. براي همين، دولتهاي اروپايي اين برداشت را از رفتار تحريمي ترامپ دارند كه كاخ سفيد تمايلي به صلح و آشتي ندارد. از منظري كشور تحريمكننده دنبال صلح و توافق نيست. مسير ديپلماسي در جميع احوالات بايد باز باشد. به تجربه ديده شده كه حتي در شرايطي كه جنگي ميان دولت اتفاق بيفتد و دولتي بر دولت ديگر غلبه نظامي كند...
باز آخر سر، كانالهاي ديپلماتيك ميان دولت تجاوزگر و اشغالشده براي پايان دادن به غائله باز ميشود. حال در نظر بگيريم كه ايران و امريكا هر دو تمايلي به جنگ ندارند و بارها مقامات دو كشور از بروز هر گونه درگيري تبري جستهاند. در اين ميان اين انتقاد به امريكا مطرح است كه وقتي دنبال جنگ نيست به چه دليلي مسير ديپلماسي را ميبندد. در اين خصوص سه دسته دليل مطرح است.
1- مهارت ديپلماتيك و قدرت رسانهاي ظريف به قدري قوي و اثرگذار است كه ترامپ را در كشور خودش در انزوا و موضع ضعف قرار داده است. وقتي ظريف در طي مصاحبههاي متعدد با رسانههاي امريكا از نفوذ و خطر «تيم بي» سخن ميگويد، بيترديد اين پرسش در ميان امريكاييها شكل ميگيرد كه نكند ترامپ تحت فشار برخي جريانهاي جنگ طلب عمل ميكند؟! در اين شرايط ترامپ به ناچار و از روي دفاع وارد عمل ميشود و اعلام ميكند كه تحت تاثير كسي عمل نميكند و دنبال جنگ نيست. اينجا بايد در نظر گرفت كه موضع تهاجمي ترامپ با ذكاوت و هوشمندي ظريف به تدافع تغيير رويه ميدهد. از اين رو امريكاييها با علم به اين موضوع به دنبال سلب اين قدرت از ايران هستند.
2- ترامپ تصور دارد كه اگر ظريف از وزارت خارجه ايران كنار رود ايران اجبارا فرد ديگر را بر ميگزيند و در آن سو فرصت مذاكره و توافق با فرد جديد فراهم ميشود. اين نگاه در حالي مطرح است كه ترامپ متوجه اين واقعيت نيست كه در ايران ساختار بيش از كارگزار اهميت دارد. ظريف نماينده ايران و صداي ديپلماسي ايران است و اگر قرار بر هر گونه مذاكرهاي باشد شايستهترين فرد، خود ظريف است.
3- هدف نهايي امريكا از تحريم ظريف، گيج كردن ايران و مختل كردن سياستهاي بينالمللي ايران است. ترامپ تصور دارد كه با تحريم ظريف، ايران سلاح ديپلماسياش را از دست بدهد و در موضع ضعف قرار گيرد. اما واقعيت اين است كه در داخل با وجود همه اختلاف نظرها، اجماع قابل قبولي نسبت به كارنامه ظريف در عرصه ديپلماسي وجود دارد و اتفاقا با تحريم ترامپ حجم، حمايتها از ظريف چه در داخل و خارج بيشتر خواهد شد.