• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4510 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۲۳ آبان

گوجه‌خوري

مهدي نيكوئي

سفر و پيدا كردن غذا در سفر، شايد بزرگ‌ترين چالش هر تازه‌وگان باشد؛ به خصوص اگر سفرت به غرب و شمال‌غرب كشور يا مشهدي باشد كه گوشت به نوعي تبديل به فرهنگ غذايي شده است. ممكن است در اين مناطق حتي خوراك لوبيا و عدسي بدون آب‌گوشت يا روغن حيواني هم پيدا نكني. در هر صورت، تا زماني كه يك وگان ياد نگيرد كه نان خشك، آجيل و ميوه خشك بخشي از ملزومات سفرش است، اين مشكل با او خواهد بود. اگر به درجه ميوه‌خواري برسد كه ديگر هيچ مشكلي نيست. اما اولين سفر من به عنوان يك وگان، ديدن سبلان و استان‌هاي همجوارش همواره برايم رويا بود. با اين حال، نمي‌دانستم وقتي به اين منطقه سفر مي‌كنم كه گوشت و تمام فرآورده‌هاي حيواني را از غذايم حذف كرده‌ام؛ چه كابوسي. همسفران به راحتي كباب مي‌خوردند و به‌به و چه‌چه مي‌كردند. در آن طرف ميز، من هر چه منوي غذا را زير و رو مي‌كردم، خبر از غذايي نبود كه بتوانم بخورم. بدتر آنكه هنوز به خوردن برنج اعتياد داشتم و حتي تصور نمي‌كردم كه بتوان با ميوه زندگي كرد. ناچار از رستوران‌دار پرسيدم كه اگر برنج را بدون روغن حيواني و كره سرو مي‌كنند، سفارش من يك پرس برنج است. با خودم مي‌گفتم كه حداكثر يك گوجه از كباب رفقا قرض مي‌گيرم و امروز را سر مي‌كنم. شروع اين كار همانا و سرازير شدن گوجه‌ها به بشقاب من، همان. بعد از غذا هم مرا از آجيل و ميوه‌هاي‌شان بي‌نصيب نمي‌گذاشتند. ابتدا لذت‌بخش بود اما زماني كه كار به مرحله دلسوزي رسيد، آزاردهنده شد. من مي‌خواستم الگو باشم نه آنكه مورد ترحم جمع بوده و اكنون نگران غذاي من هم باشند. اما آماده نبودن خودم براي اين سفر، مهم‌ترين مساله بود. در اقامتگاه درخواست برنج و مخلفات كباب كردم؛ حتي بدون ماست. با تعجب به من نگاه كردند و با محبت تمام مخلفات موجود در آشپزخانه را برايم سرو كردند.

نگاه ترحم‌آميز همچنان چاشني كار بود. نمي‌دانستند قيمت را چگونه بايد حساب كنند. گفتند نيازي به پول نيست. به اصرار من، يك‌سوم قيمت يك پرس كباب را گرفتند. روز بعد اين مبلغ دوسوم شد. شايد با اين جهش قيمت، شانس آوردم كه سفري طولاني نداشتم. در هر صورت، يك هفته تمام تنوع غذايي من به چلو گوجه يا نان و گوجه محدود بود. روز آخر اما رستوران ميزبان گفت كه گوشت قورمه‌سبزي را در انتها به آن اضافه مي‌كنند. خوشحالي‌ام 15 دقيقه به طول انجاميد تا آنكه ديدم در غذايم آثار گوشت ديدم و من كمرو، مجبور به پس فرستادن غذا شدم. اين اولين دلسردي من از رستوران‌هاي غيروگان هم بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون