• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4672 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱ تير

تولد خداداد عزيزي

مرتضي ميرحسيني

بسياري از ما حتي آنهايي كه پيگير مسابقات فوتبال نيستيم او را با گلي كه آذر ماه 1376 به استراليا زد به ياد مي‌آوريم. آن بازي كه آخرين بازي مقدماتي جام جهاني 1998 فرانسه بود و به خاطر برخي حواشي بيشتر از زمان معمول طول كشيد، سرانجام دو دو مساوي شد و ما بعد از وقفه‌اي 20 ساله بار ديگر امكان رقابت در جام جهاني فوتبال را به دست آورديم. من آن زمان بچه مدرسه‌اي بودم و دوان دوان براي تماشاي بازي- كه به وقت كشور ما سر ظهر برگزار مي‌شد- به خانه برگشتم. دو هيچ عقب افتاديم و چند گل ديگر را هم نخورديم و باخت‌مان قطعي بود. حتي يكي از تماشاگران استراليايي وارد زمين بازي شد و تور دروازه ما را پاره كرد. داشتيم آماده مي‌شديم كه شكست را بپذيريم و براي حسرت خوردن آماده شويم كه ناگهان ورق برگشت و با گل‌هاي كريم باقري و خداداد عزيزي نتيجه‌اي دراماتيك براي‌مان رقم خورد. ماجراي آن روز پرهيجان يكي از بهترين خاطرات نسل ماست و خود آن پيروزي از حيث پيامدهاي مثبتي كه براي كشور به دنبال داشت و تاثيراتي كه بر جامعه‌مان گذاشت به نقطه‌اي مهم در تاريخ ما تبديل شد؛ آن هم تاريخي كه خودمان شاهد و جزيي از آن بوديم. هر چند حالا براي بسياري از ما فوتبال ديگر آن جذابيتي كه آن روزها داشت را ندارد اما خاطره يا در واقع تاريخي كه خداداد عزيزي و هم‌تيمي‌هايش(كه هركدام‌شان از احمدرضا عابدزاده گرفته تا ابراهيم تهامي كاراكترهايي منحصر به فرد بودند) ساختند هنوز زنده است. اينكه چگونه در كمتر از چند دقيقه همه‌ چيز دگرگون شد و شكست قطعي و نوميدي محض به پيروزي تغيير كرد. در فضاي آن سال‌هاي كشور ما و شرايطي كه جامعه‌مان داشت، كاميابي در «جهنم ملبورن» معنايي بيشتر از يك موفقيت ورزشي گذرا و ارزشي فراتر از كسب مجوز حضور در رقابتي بزرگ‌تر بود. از اين ‌رو هم بود كه آن دستاورد ملي، پدر و مادرهاي زيادي پيدا كرد و خيلي‌ها مدعي آن شدند. 
اما خود خداداد كه سال 1350 در چنين روزي متولد شد يكي از بهترين فوتباليست‌هاي ايراني آن دوره بود و سال 1996 مرد سال آسيا شد. در جام جهاني 98 و چندي پس از آن هم براي تيم ملي بازي كرد و بعد، گويا با تصميم سرمربي وقت، ميروسلاو بلاژويچ از فهرست بازيكنان ثابت و اصلي خط خورد. مدتي بعد كه دوباره به او نياز شد به فهرست برگشت و چند بازي ديگر هم براي تيم ملي انجام داد. طبق آمار تعداد بازي‌هاي ملي‌اش 47 تاست و 11 گل هم به نام او ثبت شده است. فوتبال حرفه‌اي را- كه آن زمان معنا و شكل و گردش مالي بسيار متفاوتي با امروز داشت- با ابومسلم شروع كرد و با تيم‌هاي فتح و بهمن اوج گرفت. چند بازي قرضي هم در خدمت پرسپوليس بود (در جام باشگاه‌هاي آسيا) 3 سال در آلمان و حدود يك فصل در امريكا و فصلي ديگر در امارات بازي كرد و در انتها به ايران برگشت و سال‌هاي آخر در كشور خودمان توپ زد. چه در زمان بازي و چه در دوره مربي‌گري‌اش بي‌حاشيه و آرام نبود و هنوز هم شخصيت بي‌شيله پيله‌(زيادي بي‌شيله پيله!) و زبان صريحش گاهي كار دستش مي‌دهد. شباهت نصفه‌نيمه‌اش به جكي چان، ستاره مشهور فيلم‌هاي رزمي هم از همان سال‌ها گاهي دستمايه شوخي مي‌شد و سوءتفاهم‌هاي جالبي را شكل مي‌داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها