• 1404 يکشنبه 11 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6057 -
  • 1404 شنبه 10 خرداد

لنج‌هاي چوبي، نماد هويت فرهنگي

محمدجواد حق‌شناس

در سال ۱۳۹۰، ايران با افتخار پرونده «مهارت سنتي لنج‌سازي و دريانوردي با لنج ايراني در خليج‌فارس» را در فهرست ميراث ناملموس (فرامادي) در خطر و نيازمند پاسداري فوري يونسكو به ثبت رساند. اين ثبت، نه‌تنها به عنوان به رسميت شناختن ارزش‌هاي فرهنگي و تاريخي اين هنر و دانش كهن در ميان مردم بومي حاشيه شمالي خليج‌فارس، بلكه به عنوان تعهدي جهاني براي پاسداري از آن تلقي شد. اما در كمال تاسف، مصوبه هيات وزيران در سال 1399 به جايگزيني لنج‌هاي چوبي سنتي با لنج‌هاي فايبرگلاس راي داد! گامي مغاير با اين تعهد بين‌المللي و تهديدي جدي براي اين ميراث گرانبها به شمار مي‌رود.  اين تصميم كه ظاهرا با هدف نوسازي و افزايش ايمني ناوگان دريايي اتخاذ شده، بدون توجه به پيامدهاي عميق فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي آن، مي‌تواند به نابودي كامل دانش سنتي لنج‌سازي، آيين‌هاي وابسته به آن و هويت فرهنگي جوامع ساحلي جنوب ايران منجر شود. اين يادداشت به نقد اين مصوبه و ارايه راهكارهايي براي برون‌رفت از اين چالش مي‌پردازد.

لنج، نماد هويت فرهنگي- لنج‌هاي چوبي، نه تنها وسايل حمل و نقلند، بلكه نمادهايي از هويت فرهنگي منطقه هستند. ساخت اين لنج‌ها، مستلزم دانش و مهارت‌هاي خاصي است كه از نسلي به نسل ديگر منتقل شده است. براساس اطلاعات موجود، اين صنعت در استان‌هاي بوشهر، هرمزگان، سيستان و بلوچستان و خوزستان فعال است و شامل دانش، رسوم و آيين‌هاي خاص خود مانند موسيقي و صنايع‌دستي است.علاوه بر اين، لنج‌سازي، شغلي است كه به شكل گسترده‌اي به اقتصاد بومي منطقه كمك مي‌كند و  بخش مهمي از فرهنگ محلي را تشكيل مي‌دهد. از سوي ديگر، لنج‌هاي فايبرگلاس، از نظر اقتصادي كارآمدترهستند؛ زيرا هزينه ساخت كمتري دارند و زمان ساخت آنها نيز كوتاه‌تر است. به علاوه، اين لنج‌ها دوام بيشتري دارند و نگهداري آنها آسان‌تر است.  شواهد نشان مي‌دهد كه اين تغييرات قبلا در حال رخ دادن بود، حتي قبل از صدور مصوبه و حالا با حمايت دولت، اين روند سرعت بيشتري پيدا كرده است. مصوبه جايگزيني لنج‌هاي چوبي با لنج‌هاي فايبرگلاس در نگاه اول، ممكن است به عنوان گامي در جهت مدرنيزاسيون و افزايش ايمني دريانوردي تلقي شود. لنج‌هاي فايبرگلاس، به دليل مقاومت بيشتر در برابر پوسيدگي و هزينه‌هاي نگهداري كمتر، مي‌توانند گزينه‌اي اقتصادي به نظر آيند. اما اين تصميم، بدون در نظر گرفتن ابعاد فرهنگي و تاريخي لنج‌سازي سنتي و همچنين تعهدات بين‌المللي ايران، ضربه‌اي مهلك به هويت فرهنگي و معيشت جوامع ساحلي وارد مي‌كند (براساس قوانين يونسكو، دولت موظف است هر چهار سال يك‌بار، گزارش اقدامات پاسدارانه خود را در رابطه با اين عنصر در خطر به دبيرخانه يونسكو ارسال كند).  نخستين نقد به اين مصوبه، ناديده گرفتن تعهدات بين‌المللي ايران است. ثبت لنج‌سازي سنتي در فهرست يونسكو، به معناي پذيرش مسووليت حفاظت از اين ميراث ناملموس توسط دولت است. اين مصوبه نه‌تنها گامي در جهت پاسداري از اين ميراث نيست، بلكه با حذف لنج‌هاي چوبي، عملا زمينه‌ساز نابودي دانش سنتي و آيين‌هاي مرتبط با آن مي‌شود. لنج‌سازي سنتي، فراتر از ساخت يك شناور، مجموعه‌اي از دانش‌هاي بومي، مهارت‌هاي دستي، آيين‌هاي اجتماعي و فرهنگي و حتي موسيقي و ادبيات شفاهي جوامع ساحلي است. با جايگزيني لنج‌هاي چوبي با نمونه‌هاي صنعتي فايبرگلاس، اين زنجيره فرهنگي و فناوري باستاني كه در گذر نسل‌ها منتقل شده، در معرض خطر انقراض قرار مي‌گيرد. دومين نقد، به تاثيرات اجتماعي و اقتصادي اين تصميم بر جوامع محلي مربوط است. لنج‌سازي سنتي، علاوه بر نقش فرهنگي، منبع معيشت هزاران نفر از صنعتگران، ملوانان و خانواده‌هاي ساكن در مناطق ساحلي خليج‌فارس است. كارگاه‌هاي لنج‌سازي كه اغلب به‌ صورت خانوادگي اداره مي‌شوند، نه‌تنها محل توليد شناورها، بلكه مراكز انتقال دانش و فرهنگ از نسلي به نسل ديگر هستند. جايگزيني لنج‌هاي چوبي با فايبرگلاس، به معناي تعطيلي اين كارگاه‌ها و بيكاري بسياري از صنعتگران است. اين مصوبه نادرست مي‌تواند به مهاجرت اجباري، از بين رفتن پيوندهاي اجتماعي و تضعيف اقتصاد محلي منجر شود.
سومين نقد، به فقدان ارزيابي‌هاي جامع و مشاركتي در فرآيند تصميم‌گيري مربوط است. به نظر مي‌رسد اين مصوبه بدون مشورت كافي با ذي‌نفعان اصلي، يعني لنج‌سازان، دريانوردان و جوامع محلي تدوين شده است. عدم مشاركت اين گروه‌ها در تصميم‌گيري، نه‌تنها مشروعيت مصوبه را زير سوال مي‌برد، بلكه نشان‌دهنده نگرشي از بالا به پايين و بدون پشتوانه كارشناسي است كه نيازها و دغدغه‌هاي جوامع محلي را ناديده مي‌گيرد. اين رويكرد، برخلاف اصول توسعه پايدار، به جاي توانمندسازي جوامع محلي منجر به حاشيه ‌راندن آنها مي‌شود. چهارمين نقد، به جنبه‌هاي زيست‌محيطي اين تصميم بازمي‌گردد. هر چند لنج‌هاي فايبرگلاس ممكن است از نظر نگهداري اقتصادي‌تر باشند، اما فرآيند توليد آنها به مواد شيميايي و پلاستيك‌هاي غيرقابل‌ تجزيه وابسته است كه مي‌تواند به آلودگي محيط‌زيست دريايي و ساحلي منجر شود. در مقابل، لنج‌هاي چوبي كه از مواد طبيعي ساخته مي‌شوند، با محيط‌زيست سازگارتر هستند و در صورت تعمير يا بازيافت، آثار منفي زيست‌محيطي كمتري دارند. از طرفي پرونده ثبت جهاني دانش سنتي لنج‌سازي با درج نام «خليج‌فارس» در عنوان، تاكيدي بر هويت تاريخي و فرهنگي اين پهنه آبي دارد؛ گنجاندن جزاير سه‌گانه در محتوا، بر تعلق تاريخي آنها به ايران صحه مي‌گذارد و اشاره به چندين ميراث ناملموس بوميان ساحل‌نشين، غناي فرهنگي منطقه را نشان داده و ادعاي ايران را در پاسداشت و تداوم اين دانش بومي تقويت مي‌كند. 
با جايگزيني لنج‌هاي جديد صنعتي با لنج‌هاي چوبي سنتي، عنصر موردنظر به تدريج محو و نابود خواهد شد و لذا دليلي براي تداوم ثبت اين نام در فهرست يونسكو نخواهد بود. از اين منظر، هم خود عنصر و هم نام خليج‌فارس از فهرست يونسكو خارج خواهد شد و چه بسا در عوض همين عنوان، با نام مجعول به يونسكو پيشنهاد شود. 
راهكارهاي برون‌رفت- براي حفظ ميراث لنج‌سازي سنتي و در عين حال پاسخ به نيازهاي نوسازي ناوگان دريايي، لازم است راهكارهايي جامع و پايدار ارايه شود كه هم به حفظ فرهنگ و هويت جوامع محلي كمك كند و هم ايمني و كارايي دريانوردي را ارتقا دهد. در ادامه، چند راهكار پيشنهادي ارايه مي‌شود: 
1- بازنگري فوري مصوبه و تدوين سياست‌هاي حمايتي: دولت بايد سياست‌هاي خود را بر پايه حمايت، نه حذف، بنا كند. اين سياست‌ها مي‌تواند شامل يارانه براي تعمير و نگهداري لنج‌هاي چوبي، آموزش استانداردهاي ايمني به لنج‌سازان و دريانوردان و ايجاد صندوق‌هاي مالي براي حمايت از كارگاه‌هاي لنج‌سازي باشد.
2- توسعه گردشگري فرهنگي: لنج‌سازي سنتي و دريانوردي با لنج‌هاي چوبي مي‌تواند به عنوان جاذبه‌اي گردشگري معرفي شود. برگزاري تورهاي دريايي با لنج‌هاي سنتي، ايجاد موزه‌هاي زنده لنج‌سازي و جشنواره‌هاي فرهنگي مرتبط با دريانوردي مي‌تواند به حفظ اين ميراث و ايجاد درآمد پايدار براي جوامع محلي كمك كند. 
3- آموزش و انتقال دانش: براي جلوگيري از فراموشي دانش سنتي لنج‌سازي، بايد برنامه‌هاي آموزشي براي نسل جوان تدوين شود. اين برنامه‌ها مي‌تواند در قالب كارگاه‌هاي عملي، دوره‌هاي آموزشي در مدارس محلي و همكاري با دانشگاه‌ها و موسسات پژوهشي اجرا شود. همچنين مستندسازي دانش بومي لنج‌سازان و آيين‌هاي مرتبط با آن، از طريق فيلم، كتاب و رسانه‌هاي ديجيتال ضروري است.
4- تركيب فناوري‌هاي مدرن با روش‌هاي سنتي: به جاي جايگزيني كامل لنج‌هاي چوبي با فايبرگلاس، مي‌توان از فناوري‌هاي مدرن براي بهبود ايمني و كارايي لنج‌هاي چوبي استفاده كرد. براي مثال، استفاده از پوشش‌هاي مقاوم براي چوب، نصب تجهيزات ناوبري پيشرفته و طراحي‌هاي به‌روزتر مي‌تواند به حفظ ظاهر سنتي لنج‌ها و در عين حال افزايش ايمني آنها كمك كند.

5- مشاركت جوامع محلي: هرگونه تصميم‌گيري در مورد آينده لنج‌سازي بايد با مشاركت فعال جوامع محلي انجام شود. تشكيل شوراهاي محلي با حضور لنج‌سازان، دريانوردان و نمايندگان جوامع ساحلي مي‌تواند به تدوين سياست‌هايي منجر شود كه هم نيازهاي اقتصادي و ايمني را برآورده كند و هم به حفظ هويت فرهنگي احترام بگذارد.
6- حفظ تعادل بين نيازهاي اقتصادي و فرهنگي: ترويج استفاده همزمان از لنج‌هاي سنتي و مدرن مي‌تواند علاوه بر برآورده كردن نيازهاي اقتصادي، اين دانش سنتي را نيز حفظ كند. براي مثال، لنج‌هاي چوبي مي‌توانند براي مسافربري يا گردشگري استفاده شوند، در‌حالي كه لنج‌هاي فايبرگلاس براي حمل بار استفاده شوند. 
7- براي آنكه ملاحظات دولت در ممانعت از قاچاق نيز برآورده شود، مي‌توان با تمهيداتي لنج‌هاي چوبي سنتي را به وسايلي مجهز كرد كه امكان انجام كارهاي غيرقانوني به حداقل برسد.

نتيجه آنكه حفظ ميراث فرهنگي لنج‌سازي سنتي، نيازمند توجه جدي دولت و مردم است. مصوبه هيات‌وزيران مبني بر جايگزيني لنج‌هاي چوبي با فايبرگلاس، مي‌تواند تهديدي جدي براي اين ميراث باشد. بنابراين ضروري است كه دولت، با بازنگري در اين مصوبه و اتخاذ راهكارهاي مناسب، از حفظ و گسترش اين ميراث فرهنگي حمايت كند. تعادل بين پيشرفت اقتصادي و حفظ ارزش‌هاي فرهنگي، كليد موفقيت در اين زمينه است. ايجاد بسترهاي همكاري همه‌جانبه مردمي با بهره‌گيري از پشتيباني بخش‌هاي خصوصي و دولتي از طريق تزريق بودجه و جلب حمايت‌هاي معنوي را مي‌توان به عنوان برنامه‌هاي موثر براي توجه به موضوع پاسداري از داشته‌هاي فرهنگي دانست كه بي‌ترديد ريشه در توجه جامعه جهاني به موضوع ميراث فرهنگي ناملموس (فرامادي) و توسعه اهداف كنوانسيون۲۰۰۳ يونسكو دارد.

در كنار آن، توليد محتوا، برگزاري رويدادها و ايجاد فضاهاي فرهنگي نيز در امر پاسداري از اين دانش كهن، مي‌توان از اين چالش برون ‌رفت و ميراث فرهنگي ارزشمند لنج‌سازي را براي نسل‌هاي آينده حفظ كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون