كارنامه بازار سرمايه تا نيمه خرداد ۱۴۰۴
بورس زير سايه بيثباتي
آدينه اسفندياري
در حالي كه سال ۱۴۰۴ با انتظاراتي مثبت براي بازار سرمايه آغاز شد، خيلي زود نشانههاي نااميدي و ترديد جاي خوشبينيهاي اوليه را گرفت. رشد نقدينگي، تورم مزمن و گمانهزنيها درباره كاهش تنشهاي سياسي در سطح بينالمللي، اميدهايي را در ابتداي سال ايجاد كرد، اما تداوم بيثباتيها، تصميمات ناگهاني و نبود چشمانداز روشن براي اقتصاد، مسير بازار را بار ديگر با پيچيدگي همراه ساخت. از سوي ديگر، نوسانات شديد در بازار ارز و طلا، رفتار هيجاني سرمايهگذاران در برابر اخبار سياسي و تاثير مستقيم قطعيهاي برق و گاز بر عملكرد صنايع، همگي به تضعيف اعتماد عمومي در بورس دامن زدهاند. در همين فضا، سياستگذاريهاي ناهماهنگ مانند تغييرات خلقالساعه در ضريب اهرمي صندوقهاي سرمايهگذاري يا ابهام در واگذاري شركتهاي بزرگ دولتي، به سردرگمي بيشتر فعالان بازار منجر شده است. در كنار اين عوامل، كاهش شديد حاشيه سود شركتهاي توليدي و نرخ بهره بالا باعث شده بازار سرمايه در رقابت با بازار پول عملا بازنده باشد. در حال حاضر، حتي گزارشهاي مالي صنايع صادراتمحور نيز نتوانستهاند اميد چنداني براي آينده ايجاد كنند. هرچند گمانهزنيها درباره ازسرگيري مذاكرات و احتمال دستيابي به توافق، گهگاه فضاي مثبتي در بورس به وجود ميآورد، اما نبود ثبات سياسي و اقتصادي، ضعف زيرساختهاي توليد و مديريت جزيرهاي همچنان از موانع اصلي خروج بازار از ركود محسوب ميشوند. واقعيت اين است كه مسير بازگشت اعتماد و پويايي به بازار سرمايه، از اصلاحات ساختاري، شفافسازي سياستها و كاهش ريسكهاي مزمن عبور ميكند؛ امري كه در كوتاهمدت به نظر دور از دسترس ميرسد.
سايه ريسكهاي سياسي و اقتصادي
حسين محمودياصل، كارشناس اقتصادي در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد: در سال ۱۴۰۴ تحت تاثير درگيريهاي سال ۱۴۰۳ و حواشي پيرامون و ايستگاه سيستماتيكي كه اقتصاد كشور سايه افكنده، ما شاهد نوسانات متعددي در بازار سرمايهايم و از سوي ديگر شاهد افزايش قيمت ارز و طلا و ساير كالاها هستيم. خبر انجام مذاكرات غيرمستقيم اميد ايجاد و شكلگيري مذاكرات جو بازار را مثبت و بخشي از منابع به اين سمت حركت ميكند و ما شاهد عبور از شاخص ۳ ميليون هستيم، اما چالشهاي زيادي هنوز بر سر بازار وجود دارد. همچنان ريسكهاي سيستماتيك و سياسي هست، هنوز تكليف مذاكرات معلوم نيست و در صورت توافق هم به نظر نميرسد به زودي به يك توافق پايدار با ضمانت اجرايي مناسب برسيم. او ميافزايد: البته به نظر ميرسد طرفين تمام تلاش خود را ميكنند كه توافق اتفاق بيفتد و چالشها اندكي فروكش كند، اما بايد اين را عرض كنم كه توافق پايدار فني كارشناسي و قابل اجرا قطعا زمانبر خواهد بود و حتي پس از توافق بحث سرمايهگذاري به نظر من چند سال منتظر خواهد بود و در صورت آرامش كامل بعد چندين سال چينيها ميتوانند بيايند در كشور سرمايهگذاري كنند و برايشان جذاب خواهد بود. به گفته محمودياصل، شايد بعد از ۵ سال امريكاييها بيايند اينكه به هر حال توافق بشود همه دنبال فروش كالايشان به ايران هستند خب اين يك چيز طبيعي است و آن سرمايهگذاري نيست، چون به هر حال ميخواهند هواپيما بفروشند، ماشين بفروشند و سرمايهگذاري آن چيزي كه بتواند مثلا حداقل چهار، پنج سال سرمايهگذاري انجام شود، زيرساختها بهبود پيدا كند كه اين در سايه همكاهش ريسكهاي مختلف است و هم بهبود فضاي كسب و كار.
خاموشيها؛ بحران مزمن
محمودياصل در مورد خاموشيها ميگويد: در خصوص خاموشيها، به هر حال ابرچالشها در سطح كارشناسي از ۲۰ سال پيش مطرح شده، بحث ناترازي انرژي سابقه ۲۰ ساله دارد، اما چون شنيده و اولويت نميشود، پس از سرطاني شدن به اولويت تبديل ميشود كه آسيبزاست. الان هم بحث مهمي به نام حاشيه سود توليد را ما سه، چهار سال مطرح كرديم. طبيعتا دو، سه سال ديگر بعد از نابودي توليد، به هر حال مسوولان هم زمزمه افكار و سخنرانيها خواهند بود. او ميافزايد: چه بسا بهتر است مسوولان به بحثهاي كارشناسي اهميت بدهند و اجازه ندهند چالش را به ابرچالش و بحران تبديل كنند. خاموشيها هزينههاي توليد را هم بالا ميبرد و باعث كاهش توليد كالا ميشود، كمبود كالا به وجود ميآيد، در كنار آن افزايش قيمتها به وجود ميآيد و توجيه اقتصادي با توجه به كاهش شديد قدرت خريد، توجيه اقتصادي توليد از بين ميرود.
آسيب تكراري بازار
او درباره بخشنامههاي خلقالساعه معتقد است: بحث بخشنامه مربوط به ضريب صندوقهاي اهرمي طبيعتا هر اتفاقي كه به يكباره و خلقالساعه باشد، خب آسيبزاست. بايد در بدو تشكيل صندوقها همه چيز و همه ملاحظات انجام ميشد تا ما دچار چنين چالشهاي دردناك و پيچيدهاي نشويم كه لازم باشد كه هر روز به تنظيمگري مجدد در آييننامهها و بخشنامهها و شيوهنامهها باشيم. طبيعتا بايد سازمان بورس بسيار پوياتر، فعالتر، بهروزتر و توانمندتر باشد و ما در مقاطعي اين را متاسفانه نميبينيم.
خصوصيسازي؛ قرباني سياستزدگي
محمودياصل در بحث خصوصيسازي هم ميگويد: سياستهاي اصل ۴۴ شايد دهه قبل ابلاغ شده و متاسفانه موانع مختلفي دارد و ذينفعان مختلفي در واگذاريها مقاومت ميكنند كه اين ميتواند بسيار چالشزا باشد. مقاومتهايي از جنس ايجاد ترخيص و ايجاد چالش، مقاومتهايي از جنس ممانعت از واگذاري. به هر حال بخش خصوصي كارايي بهتري دارد و دولتي به هيچوجه قابل دفاع نيست و اين جراحي بايد با چاقو، با چاقوي اقتصادي انجام شود نه با چاقوي سياست.
كاهش حاشيه سود توليد
اين كارشناس اقتصادي ميگويد: در خصوص عملكرد صنايع و گزارشهاي اخير، اندكي اميدواري نسبت به شركتهاي صادراتمحور وجود دارد؛ بهويژه با نزديك شدن نرخ ارز آزاد به نرخ ارز نيمايي. اما در مجموع، به دلايل متعددي از جمله قطعي برق و گاز و همچنين قيمتگذاري دستوري نميتوان انتظار گزارشهاي مثبتي از صنايع داشت. او تاكيد ميكند: حاشيه سود بيش از ۴۵۰ شركت و صنعت بزرگ كشور اكنون به زير ۱۲ درصد رسيده، در حالي كه نرخ بهره در كشور حدود ۳۵ درصد است. اگر اين وضعيت را با ميانگين جهاني مقايسه كنيم، تفاوت فاحشي ديده ميشود؛ ميانگين حاشيه سود ۱۴ صنعت شاخص جهاني حدود ۱۹ درصد و نرخ بهره جهاني حدود ۴.۵ درصد است. در واقع، در جهان حاشيه سود توليد حدود ۴ برابر نرخ بهره است اما در ايران، تنها يكسوم آن محسوب ميشود. اين شكاف فاجعهبار، نتيجه مديريت جزيرهاي و سياستهاي ناهماهنگ است. محمودياصل ميافزايد: بانك مركزي تنها به كنترل تورم فكر ميكند، بيآنكه هزينههاي آن را بر توليد و اقتصاد لحاظ كند. نتيجه اين سياستها، نابودي كسبوكارهاست. ديدگاههاي كوتاهمدت و عمر مديريتي يكي، دو ساله، منافع ملي را قرباني ميكند.
تنها روزنه اميد؛ توافق هستهاي
او درباره آينده بورس نيز ميگويد: تنها عاملي كه ميتواند اميد ايجاد كند، بحث مذاكرات است. اگر توافق حاصل شود و تحريمها رفع شود، جذابيت بازارهاي موازي كاهش مييابد و بازار سرمايه ميتواند مقصد سرمايهگذاران قرار گيرد. بهبود حاشيه سود شركتها نيز در اين صورت امكانپذير است.