«اعتماد» در گفتوگو با فعالان سياسي خطر تندروي در فضاي سياسي پساجنگ را بررسي ميكند
تندروي، دشمن انسجام ملي
مهدي بيك اوغلي
در شرايطي كه اكثريت قريب به اتفاق تحليلگران و فعالان سياسي در دوران پساجنگ خواستار افزايش رويكردهاي ميهني و ملي براي صيانت از دستاوردهاي مردم و دولت در جنگ 12روزه بودند، اما بلافاصله پس از آتشبس و خاموش شدن توپخانههاي دشمن، توپخانههاي تندروها براي ضربهزني و مانعتراشي در مسير فعاليتهاي دولت به كار افتاد. ابتدا همزمان با سفر رييسجمهور به اجلاس اكو و ديدار با روساي جمهور و تركيه و آذربايجان و راهبران كشورهايي چون پاكستان، قزاقستان و... هشتگ عدم كفايت رييسجمهور را ترند كردند و پس از آن يكي از اعضاي جبهه پايداري در گيلان، نتانياهو را خطاب قرار داد و از او خواست تا رييسجمهور ايران را ترور كند! اما اين همه ماجرا نبود؛ طرح موضوعاتي چون جمعآوري پول براي ترور ترامپ، خروج ايران از npt، توهين و افترا به عباس عراقچي براي پيگيري ديپلماسي، توهين به رييسجمهور براي گفتوگو با خبرنگار امريكايي و... بخشهايي از تلاشهاي دامنهدار طيفهاي افراطي براي مانعتراشي در مسير فعاليتهاي دولتي است كه نهايت تلاش را براي حفاظت از كشور در برابر دشمنيهاي جنگافروزان تلآويو و واشنگتن در دستور كار قرار داده است. هر اندازه مردم و دلسوزان بيشتر از ضرورت انسجام و اتحاد صحبت ميكنند، طيفهاي تندرو بيشتر بر طبل انشقاق و مانعتراشي و هزينهسازي ميكوبند.
«اعتماد» براي ارزيابي ابعاد مختلف موضوع سراغ مينو خالق و حشمتالله فلاحتپيشه دو تن از تحليلگران سياسي و فعالان سياسي و مدني رفته تا درباره تبعات اين رويكرد، چرايي و چگونگي آن و خطراتي كه ممكن است اين رويكرد به كشور و مردم وارد سازد، گفتوگو كند.
مينو خالقي با اشاره به ضرورت اعمال اصلاحات در حوزههاي سياسي، مدني و رسانهاي، عبور از مشكلات را در گرو انجام اصلاحات ضروري در اين بخشها به خصوص صدا و سيما ميداند.
مينو خالقي: تندروها يا فريب جنگ رواني دشمن را خوردهاند
مينو خالقي، فعال سياسي و حقوقدان در گفتوگو با «اعتماد» به ضرورتهاي ايران در دوران پساجنگ ميهني اخير اشاره كرده و ميگويد: «ايران به اصلاحات ضروري نياز دارد. نخستين ضرورت از اين نوع اصلاحات، اصلاحات سياسي و مدني در حوزه انديشهها و عقيدهها و پذيرش تكثر و ايدههاي گوناگون است. اين روند به خصوص از منظر پذيرش انديشههاي سياسي منتقد و مخالف، آزادي بيان در روزنامهها، آزادي احزاب و تحقق حقوق شهروندي، معنا و مفهوم عيني پيدا ميكند. دقايقي قبل از گفتوگو با شما پادكستي درباره تلاشهاي اميركبير و اتفاقات درست آن زمان را گوش ميكردم. در آن ايام، اتفاقات مثبتي پس از احداث و تاسيس دارالفنون و روزنامه وقايعالاتفاقيه در ايران شكل گرفت. اين واقعيت نشان ميدهد كه اصلاحات اقتصادي و توسعه پيوسته و وابسته به اصلاحات سياسي و مدني و رسانهاي است.»
خالقي يادآور ميشود: «در كنار اين موارد حقوق زنان، عدم وجود تبعيض در مشاغل، پرداخت حقوق و مزايا، حضور زنان به عنوان نيمي از جمعيت فعال جامعه در مناسبات سياسي و اجتماعي و توجه ويژه به وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم اولويت اصلاحات در اين دوران جديد است. مردم ايران نيازمند درآمدهايي هستند كه بتوانند معاش خود را تا پايان ماه تامين كنند نه اينكه طي 10 روز اول همه حقوق يك ماهه آنها به پايان برسد. عفو بسياري از زندانيان به خصوص زندانياني كه به دليل مباحث سياسي زنداني شدهاند در اين دوران جديد ضرورت است.»
او ميگويد: «اصولا هر كاري كه بتواند انسجام ملي را تقويت كند بايد در دستور كار قرار گيرد. يكي از مهمترين نمادهاي اين اصلاحات، اعمال تغييرات رويكردي و مديريتي در صدا و سيماي ايران است. صدا و سيما بايد نشان ملي داشته باشد! اين رسانه با دعوت از افراد اصلاحطلب به صورت موردي و موقت نميتواند بگويد كار رسانهاي قوام يافتهاي صورت داده و انديشههاي واقعا مفيد براي آينده ايران و نمايندگان نسلهاي جوان را به صدا و سيما راه داده است. معتقدم مديريت صدا و سيما بايد به صورت ساختاري تغيير كند.»
خالقي در پاسخ به پرسش «اعتماد» در خصوص چرايي افزايش تحركات طيفهاي تندرو، توهين به رييسجمهور و دولتمردان و هزينهسازي براي مردم و تبعات اين رويكردهاي راديكال ميگويد: «اين روند حتما شكاف ايجاد ميكند و ميان سيستم با نيروهاي وطندوست و انديشمند فاصله مياندازد. اخيرا در توييتي به نكته اشاره كردم، كساني كه در مسير تندروي حركت ميكنند فريب جنگ رواني دشمن را خوردهاند. اگر از نفوذ صحبت ميكنيم يكي از مهمترين موارد مرتبط با نفوذ، مواردي است كه باعث تشنج در جامعه ميشود، آرامش مردم را به هم ميزند و دوقطبيهاي كاذب ايجاد ميكند. توقع اين بود كه در دوران پساجنگ در صدا و سيما چنين رفتارهايي را شاهد نباشيم و شاهد اتخاذ رويكردهاي مردميتر و انسجامبخشتر باشيم.»
اين حقوقدان در پايان تاكيد ميكند: «مدتي است كه برخي از اين طيفهاي تندرو و راديكال، جنگ 12 روزه را به گردن مذاكرهكنندگان و دولت مياندازند. سوال اين است كه اگر ما از ابتدا مذاكره نميكرديم، چه بايد ميكرديم؟ آيا بايد ديپلماسي كشور را به صورت كلي تعطيل ميكرديم؟ مذاكره در هيچ برهه و زماني تعطيلبردار نيست. اينكه برخي افراد و جريانات جنگ را به گردن مذاكره مياندازند، يك جفاي جدي به ايران و ايراني است. اينها دريچههاي عقلانيت را به روي خود بستهاند و تلاش ميكنند به روي جامعه نيز ببندند. آنها در فضاي جنگ ماندهاند، اما اين روند به نفع مردم و شهروندان نيست. ايران هرگز نبايد دريچههاي ديپلماسي و گفتوگو را ببندد. اين انزوا، خواسته دشمنان و جنگافروزان است.»
حشمت فلاحتپيشه: تندروها ديپلماسي را پرهزينه كردهاند
حشمت فلاحتپيشه، نماينده ادوار مجلس و تحليلگر مسائل سياسي در گفتوگو با «اعتماد» در پاسخ به تحركات عجيب طيفهاي تندرو ميگويد: «جاي تعجب دارد كساني امروز علم توهين به رييسجمهور و دولت را افراشته نگه داشتهاند و ادعاهايي را مطرح ميكنند كه خلاف منافع ملي كشور است. اگر قرار باشد، انتقادي به عملكرد دولت چهاردهم داشته باشيم، همانا عدم برخورد با اين طيفهاي تندرو است.در حالي كه رييسجمهور با شعار تنشزدايي و توسعه روابط با جهان، راي مردم را كسب كرد، افراطيون موانع بسياري را پيش روي رييسجمهور قرار دادند و وقت و توان دولت را به جاي حل معادلات بيروني، صرف كشاكشهاي داخلي كردند. استيضاح وزير اقتصاد كابينه در شرايطي كه 4ماه از حضور او در كابينه نميگذشت، نمونهاي از اين تحركات افراطي است.»
فلاحتپيشه ادامه ميدهد: «يكي از اقداماتي كه چهرهها و جريانات افراطي انجام دادند، تلاش آنها براي پرهزينه كردن مذاكره و ديپلماسي بود. امروز هم تندروها همينگونه رفتار ميكنند. يكي از اين افراد كه امروز هم در مجلس حضور دارد، به دروغ اعلام كرد در برجام ضميمهاي وجود دارد كه در آن دولت وقت بايد فرماندهان سپاه را تحويل دشمن دهد! ادعا كردند نفر هفتم اين ليست، شهيد سليماني است و دولت روحاني پذيرفته كه او را تحويل امريكا دهد. اما بسياري از اين فرماندهان در جنگ شهيد شدند نه در مذاكره!»
او يادآور ميشود: «گروههاي تندرو هستند كه با ادعاهاي كذب خود مذاكره و ديپلماسي را پرهزينه كردهاند. همين امروز و در شرايطي كه آقاي پزشكيان به دنبال استفاده از اختيارات خود در سياست خارجي است و تلاش ميكند پيام صلح و مذاكره ارسال كند، جريانات افراطي در داخل همسو با دشمنان بر طبل تنش و جنگ ميكوبند. يك روز پرونده عدم كفايت سياسي رييسجمهور را استارت ميزنند و روز ديگر براي ترور رييسجمهور گرا ميدهند. همان شخص تندرو كه به دروغ درباره برجام صحبت كرده بود و دوستانش، در جنگ 12 روزه سكوت كردند و هيچ محكوميتي ابراز نكردند! هيچ صدايي از طيفهاي تندرو تا زمان آتشبس شنيده نشد.اما پس از پايان جنگ و آتشبس باز هم سر و كلهشان با ديدگاههاي افراطيشان پيدا شد.»
فلاحتپيشه در پاسخ به پرسش «اعتماد» در اين خصوص كه از نظر شما راهبرد تندروها در دوران پساجنگ چيست؟ ميگويد: «تندروها در دوران پساجنگ چند برنامه را در دستور كار قرار دادهاند؛ مهمترين راهبرد آنها مقابله با هر نوع تحرك ديپلماتيك است. لذا وقتي رييسجمهور ايران پيام صلح و تنشزدايي و ديپلماسي را در گفتوگو با خبرنگار امريكايي صادر كرد به سرعت به او حمله كردند.
در مرحله بعد، تندروها براي ترور ترامپ پول جمع كردند! آنها ادعا ميكنند (از سلمان رشدي تا ترامپ) سرهاي بسياري را قرار است بياورند، اما تنها براي كشور و مردم هزينهتراشي كردهاند. امروز بسياري از دستگاههاي امنيتي امريكا متهم هستند تا به ترامپ شليك شود، اما تندروها تلاش ميكنند هزينه اين نوع رفتارها را به مردم ايران تحميل كنند.»
او ادامه ميدهد: «ترامپ در امريكا كم دشمن ندارد. بسياري از افراد امريكايي به خاطر سياستهاي ضد مهاجرتي ترامپ، جانيان سازمان يافته در امريكا، گروههاي مافيايي و مردم امريكا كه زير سياستهاي رياضتي ترامپ له شدهاند، با او دشمن هستند و ممكن است اقدامي را عليه او صورت دهند. اما تندروهاي افراطي در ايران تلاش دارند با بردن نام ايران براي ترور ترامپ، براي كشور و مردم هزينهسازي كنند. اين طيفها در برابر سياستهاي معقول رييسجمهور براي مذاكره، مانعتراشي ميكنند.»
حشمت فلاحتپيشه ميگويد: «اگر دولت چهاردهم مانع اين طيفها نشود، خسارات بيشتري را متوجه كشور ميكنند. »