• 1404 يکشنبه 19 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6113 -
  • 1404 يکشنبه 19 مرداد

گفت و گوی اختصاصی با ابراهیم اصغرزاده رییس کمیته سیاسی جبهه اصلاحات:

نه تسلیم، نه تقابل گفت‌وگو با امریکا و غرب از موضع حفظ منافع ملی

ابراهيم اصغرزاده در گفت‌وگويي اختصاصي با «اعتماد» به برخي پرسش‌هاي مهم درباره تحولات اخير در منطقه و فضاي داخلي پاسخ گفته است. اصغرزاده در پاسخ به اين پرسش كه ايران در مواجهه با امريكاي مدل ترامپ چه راهبردي را بايد مدنظر قرار دهد، از ترجيع‌بند «نه تسليم، نه تقابل» استفاده كرده و مي‌گويد كه ايران بايد در راستاي منافع ملي‌اش با امريكا و اساسا هر كشور ديگري مذاكره و مراوده و گفت‌وگو داشته باشد.
 آقای اصغرزاده! شما سال‌ها به ‌عنوان یکی از چهره‌های ضد‌امپریالیست شناخته می‌شدید. حالا در شرایطی از ضرورت رابطه با امریکا و غرب سخن می‌گویید. این تغییر موضع نیست؟
بگذارید صریح بگویم. نه در گذشته، شعارهایم از سر نفرت بود، نه امروز موضع من از سر شیفتگی. منافع ملی ایران، قطب‌نمای فکری‌ام است. در دهه‌ شصت، استقلال و حق تعیین سرنوشت ملت‌ها در برابر سلطه خارجی برای ما اولویت داشت. امروز هم همان است. اما راه‌های حفظ این منافع، در جهان متحول امروز، تغییر کرده. اگر زمانی مقاومت با تکیه بر شور انقلابی ممکن بود، امروز نیازمند عقلانیت ژئوپلیتیک و دیپلماسی پیش‌دستانه هستیم. دشمنی کور، ما را به بن‌بست رسانده. وادادگی هم راه نیست. ما باید با امریکا و غرب رابطه داشته باشیم، اما نه از سر ضعف، بلکه از موضع منافع و مصالح ملت.
 اما اظهارات اخیر دونالد ترامپ، لحن تهدیدآمیزی دارد. او می‌گوید ایران به‌ زودی مکان متفاوتی خواهد بود. این پیام را چطور تحلیل می‌کنید؟
ترامپ در سیاست خارجی، یک پوپولیست تمام‌عیار است، اما بی‌برنامه نیست. تهدیدهای او را باید جدی گرفت، چون پشت آنها برنامه هست. جمله‌ «ایران مکان متفاوتی خواهد شد» یک اعلام خطر است، نه صرفا یک تويیت مبهم. این حرف یعنی: یا جمهوری اسلامی تغییر می‌کند، یا تغییر داده می‌شود. این، زبان دیپلماسی نیست؛ زبان اولتیماتوم است. از قضا، خطر اینجاست: او دیگر دنبال نیت‌خوانی مقامات ایرانی نیست، دنبال اثر میدانی است. اگر ایران تنها دانش هسته‌ای داشته باشد و توان بالقوه ساخت بمب اتمی، نه نیت آن را، از نگاه ترامپ، این یعنی عبور از خط قرمز و چنین برداشتی، مقدمه اقدام نظامی است، بدون نیاز به اجماع جهانی یا قطعنامه شورای امنیت. مدل لیبی یا عراق و رژیم چنج که البته کور خوانده است.
برخی معتقدند این حرف‌ها تکرار همان سیاست فشار حداکثری است. چه چیز اکنون را متفاوت کرده؟
اکنون چند تفاوت مهم وجود دارد: نخست، واشنگتن و تل‌آویو به ‌لحاظ نظامی هماهنگ‌تر از گذشته‌اند؛ دوم، هیچ‌یک از متحدان ما حاضر به ورود به جنگی پرهزینه در کنار ایران نیستند؛ نه روسیه که درگیر اوکراین است و نه چین که اساسا بازیگر اقتصادی است. و سوم -و شاید مهم‌تر- وضعیت داخلی ایران دیگر مانند دهه‌ ۸۰ یا ۹۰ نیست. جامعه خسته است، زیرساخت‌ها فرسوده‌اند و مشروعیت اجتماعی و سیاسی نیازمند بازسازی. در چنین وضعی، تصور یک جنگ دیگر، فاجعه‌بار است. مردم از تورم مزمن، بحران اقتصادی، ناترازی انرژی، بحران آب، بی‌اعتمادی به آینده و عدم قطعیت درباره پایگاه طبقاتی‌شان رنج می‌برند. حاکمیت باید به جای قمار با بقا، مسیر توسعه را از دل عقلانیت سیاسی پیدا کند.
    برخی در داخل، گفت‌وگو با امریکا را خیانت می‌دانند و آن را به معنای تسلیم تعبیر می‌کنند. پاسخ شما چیست؟
این نگاه، یا ساده‌انگارانه است، یا نان‌بر سفره تحریم. سیاست خارجی، میدان دوگانه‌های ساده‌لوحانه نیست. ما نه برای جنگ ساخته شده‌ایم، نه برای تحقیر. اگر می‌خواهیم استقلال خود را حفظ کنیم، باید ظرفیت گفت‌وگو و تعامل مبتنی بر احترام متقابل را داشته باشیم. کسانی که اینجا از «مقاومت بی‌پایان» دم می‌زنند، مدل کره‌شمالی در ذهنشان است. معمولا حاضر به پرداخت هزینه‌اش هم نیستند؛ این مردم‌اند که تاوان می‌دهند. من می‌گویم: نه تسلیم، نه تقابل. ما می‌توانیم از «تعامل عزتمندانه» حرف بزنیم؛ تعاملی که در آن، امریکا هم بفهمد ایران کشوری قابل مذاکره است، نه قابل تهدید، ولی شرطش این است که ما خودمان راه‌حل‌های واقعی برای خروج از بحران داشته باشیم، نه تکرار شعارها و روایت‌های نخ‌نما شده.
    اگر امروز در راس تصمیم‌گیری بودید، نخستین پیشنهاد شما برای عبور از وضعیت کنونی چه بود؟
پیشنهاد اول: بازگشت فوری به مذاکرات با امریکا و اروپا، نه فقط درباره هسته‌ای یا مکانیزم ماشه، بلکه برای تنظیم یک توافق جامع و پایدار در حوزه امنیت منطقه‌ای، رفع تحریم‌ها و تضمین‌های متقابل.
پیشنهاد دوم: اعلام یک بسته اصلاحات داخلی برای ترمیم شکاف اجتماعی، آشتی ملی، آزادی زندانیان سیاسی و کاهش تنش و جداسری در سیاست داخلی.
پیشنهاد سوم: تعلیق داوطلبانه برخی سطوح غنی‌سازی در ازای لغو فوری برخی تحریم‌ها و باز شدن مسیر تجارت بانکی و نفتی.
اینها نشانه ضعف نیست؛ نشانه تدبیر است. کشوری که ۲ تریلیون دلار زیان دیده، نمی‌تواند باز هم آزمون و خطا کند.
    پیام شما به آنهایی که در ایران هنوز درگیر دوگانه‌ تسلیم یا مقاومت هستند.
پیام من کاملا روشن است: موجودیت ایران مهم‌تر از هر سیاستی است. تمامیت ارضی و امنیت مردم، از هر ایدئولوژی‌ای اولویت بیشتری دارد. امروز، کسی که دیر تصمیم بگیرد، بازنده است، نه کسی که راه میانه را انتخاب می‌کند. بگذارید یک بار هم که شده، شجاعت در نرمش را به جای شجاعت در تعصب تجربه کنیم.
    نظر شما درباره انتخاب علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی چیست؟
این انتخاب را باید یک فرصت تلقی کرد. اگر لاریجانی بتواند در هماهنگی با ريیس‌جمهور پزشکیان، رویکرد امنیتی ایران را از مسیر برخوردهای پرهزینه به مسیر تدبیر و تعامل هدایت کند، می‌توان امیدوار بود که کشور از لبه پرتگاه جنگ به منطقه امن صلح بازگردد. فرصتی پیش آمده تا با عقلانیت سیاسی و تجربه‌گرایی، دکترین امنیت ملی ایران بازتعریف شود؛ نه فقط برمبنای بازدارندگی نظامی، بلکه با گسترش دامنه اتحاد و آشتی ملی، ارتقای اعتماد عمومی و شکوفایی اقتصادی. بازدارندگی، فقط در موشک نیست، در توسعه متوازن و رضایت اجتماعی هم هست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون