«اعتماد» در گفتوگو با كارشناسان بررسي میکند
زورآزمايي در وين
مرتضي مكي: ايران هوشمندانه از ابهام هستهاي به عنوان كارتي قدرتمند براي پاسخ به بازي غرب و بازگشت به ديپلماسي واقعي استفاده ميكند
احمد شيرزاد: غرب با تكيه بر اهرم فشار قادر به مذاكره با ايران نيست و از همين رو تكرار سناريوهاي سنتي صرفا زمينهساز تشديد تنشها و كمرنگ شدن نقش ديپلماسي ميشود
نوشين محجوب| درحالي كه سايه سنگين حملات خرداد ۱۴۰۴ (ژوئن ۲۰۲۵) امريكا و اسراييل بر تاسيسات هستهاي صلحآميز ايران همچنان بر فضاي وين سنگيني ميكند، نشست فصلي شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي كه در روز چهارشنبه (۱۸ نوامبر ۲۰۲۵) در وين آغاز شد، به يكي از حساسترين و سياسيترين گردهماييهاي سال تبديل شده است. اين اجلاس درحالي برگزار ميشود كه گزارش ادعايي اخير مديركل آژانس، رافائل گروسي، بر تخمين ذخاير اورانيوم غنيشده ايران تا پيش از تعليق همكاريها در اواخر ژوئن تمركز كرده و از تهران خواسته تا دسترسي بازرسان به سايتهاي آسيبديده را فراهم كند، بدون آنكه به طور مستقيم به تجاوزات امريكا و اسراييل بپردازد. در مركز اين اجلاس، پيشنويس ادعايي قطعنامهاي قرار دارد كه به ادعاي منابع آگاه، تروييكاي اروپايي (بريتانيا، آلمان و فرانسه) به همراه واشنگتن آن را براي نكوهش «عدم همكاري كامل ايران» آماده كردهاند. در همين راستا خبرگزاري رويترز گزارش داد كه بريتانيا، آلمان، فرانسه و ايالاتمتحده پيشنويس قطعنامهاي را به نشست هفته جاري شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي ارايه كردهاند كه از تهران ميخواهد درباره سايتهاي هستهاي هدفقرارگرفته و ذخاير اورانيوم غنيشده خود، اطلاعات و دسترسي لازم را دراختيار آژانس قرار دهد. در مقابل، تهران با صدايي رسا اعلام كرده كه پس از بمباران تاسيساتش، عملا غنيسازي در جريان نبوده و نيست و تمام سايتهاي باقيمانده همچنان زير نظارت كامل دوربينها و بازرسان آژانس قرار دارند. عباس عراقچي، وزير امور خارجه كشورمان صراحتا گفته: «ما در حال حاضر غنيسازي نميكنيم اما حق غنيسازي صلحآميزمان را هيچكس نميتواند سلب كند و ديپلماسي تنها راه باقيمانده است.» محمد اسلامي، رييس سازمان انرژي اتمي ايران نيز از «قانون جنگل» و استانداردهاي دوگانه غرب سخن گفته و كاظم غريبآبادي، معاون امور حقوقي و بينالمللي وزارت امور خارجه هشدار داده كه ارايه قطعنامه، ايران را به «بازنگري اساسي» در سياستهاي هستهاياش وادار خواهد كرد. همزمان، شكاف عميق ميان اعضاي دايم شوراي امنيت بيش از هر زمان ديگري آشكار شده؛ چين و روسيه علنا با هرگونه قطعنامه جديد مخالفت كردهاند و رايزنيهاي فشرده نمايندگان اين دو كشور به همراه ايران و حتي ميانجيگري مصر با رافائل گروسي، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي، نشان ميدهد كه غرب اينبار هم در اجماع جهاني تنها مانده است. در چنين شرايطي و به بهانه بررسي سناريوهاي احتمالي
پيش رو، روزنامه اعتماد با مرتضي مكي، كارشناس مسائل اروپا و احمد شيرزاد، كارشناس مسائل سياسي و هستهاي گفتوگو كرده است.
مرتضي مكي:
ايالاتمتحده و تروييكاي اروپايي از رويكرد سياسي و نه فني نهاد پادماني به عنوان اهرم فشار عليه ايران استفاده ميكنند
مرتضي مكي در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره پيامدهاي رويكرد غرب در نشست فصلي شوراي حكام، وضعيت كنوني روابط ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي را نوعي «تعليقِ نه جنگ و نه صلح» توصيف كرد كه پس از جنگ ۱۲ روزه ايران و اسراييل شكل گرفت و با تهديد تروييكاي اروپايي به فعالسازي مكانيسم ماشه همراه شد. اين كارشناس مسائل اروپا با اشاره به نفوذ شديد دولتهاي غربي بر آژانس، خاطرنشان كرد كه نقش سياسي اين نهاد اكنون به مراتب پررنگتر از نقش فني آن شده و ايالاتمتحده و اروپا از آن به عنوان اهرم فشار حداكثري عليه جمهوري اسلامي ايران بهره ميبرند. مكي در ادامه افزود كه با پايان عمر برجام، دستور كار آژانس ديگر بررسي تعهدات ايران ذيل اين توافق نيست و روابط دو طرف صرفا برمبناي پادمانهاي جامع NPT پيش ميرود؛ تغييري كه از نظر حقوقي براي ايران پيامد خاصي نداشته، اما به كشورهاي غربي و اروپايي بهانهاي داده تا با بزرگنمايي مسائل پادماني، فشار سياسي را افزايش دهند. به گفته او، مهمترين بهانه فعلي غرب موضوع حدود ۴۰۰ تا ۴۸۰ كيلوگرم مواد غنيسازي شده اعلام نشده است كه ادعا ميكنند يا در حملات هوايي امريكا و اسراييل از بين رفته يا به مكان ديگري منتقل شده است. اين كارشناس ارشد سياست خارجي تاكيد كرد كه ايران اعلام كرده اين مواد همچنان زير آوار تاسيسات ويران شده مدفون است و دسترسي به آنها ممكن نيست، اما كشورهاي غربي با اصرار بر همكاري بيشتر ايران، در واقع به دنبال حفظ و تشديد فشار سياسي هستند. مكي با اشاره به ماهيت سياسي اين ادعاها تصريح كرد كه اين مواد غنيسازيشده بيش از آنكه دغدغه واقعي فني و امنيتي براي غرب باشد، صرفا ابزاري براي تداوم فشار حداكثري است و اگر مناسبات ايران و آژانس بهبود يابد يا تحرك مثبتي در روابط تهران-واشنگتن ايجاد شود، حساسيت اين موضوع به سرعت كاهش چشمگيري خواهد يافت. به باور اين كارشناس مسائل بينالملل، نشست روز چهارشنبه ادامه همان سياست فشار حداكثري امريكا و اروپا خواهد بود و نبايد انتظار تحول چشمگيري داشت. مرتضي مكي، كارشناس مسائل اروپا در ارزيابي اظهارات اخير عباس عراقچي، اين موضع را تركيبي هوشمندانه از سياست انقباضي و انبساطي توصيف كرد و افزود: ايران از ابهام موجود در برنامه هستهاي، به ويژه موضوع مواد غنيسازي شده اعلام نشده، به عنوان اهرم و كارتي براي وادار كردن طرف مقابل به بازگشت جدي به ميز مذاكره استفاده ميكند؛ مذاكراتي كه مبتني بر ديپلماسي واقعي باشد، نگرانيهاي متقابل را رفع كند و به كاهش تنش و دستيابي به توافق منجر شود. به گفته او، موضعگيري آقاي عراقچي به خوبي نشان ميدهد كه چنانچه تحركي جدي در گفتوگوهاي ايران و ايالاتمتحده شكل بگيرد، تهران آمادگي دارد همكاري خود با آژانس را گسترش دهد. به باور اين كارشناس فاصله باقيمانده تا فعالسازي مكانيسم ماشه، ايران با توافق قاهره تلاش كرد اروپاييها را از فعال كردن اين مكانيسم بازدارد، اما اين توافق انتظارات آنها را به طور كامل برآورده نكرد؛ زيرا عمدتا كلي بود و برنامه زماني مشخصي براي نظارت آژانس بر تاسيسات هستهاي ايران تعيين نكرد. حال اگر توافق قاهره پيش از بمبارانهاي امريكا و رژيم صهيونيستي حاصل ميشد، احتمالا اروپاييها تحمل بيشتري براي بهتعويق انداختن اسنپبك نشان ميدادند. به باور مكي، سيگنالهاي ديگري نيز ارسال شده است؛ ازجمله موضع كمال خرازي، رييس شوراي راهبردي روابط خارجي مبني بر آمادگي ايران براي پذيرش پيشنهاد روسيه و چين براي همكاري بيشتر با آژانس (هر چند جزييات اين پيشنهاد هنوز منتشر نشده است). او افزود: اين نشانهها حاكي از انعطاف بيشتر ايران در همكاري با آژانس است و ميتواند زمينهساز گفتوگوهاي متعادلتر با ايالاتمتحده شود. او همچنين تاكيد كرد هر تحول يا ابتكار عملي در حوزه هستهاي ناگزير از دروازه آژانس بينالمللي انرژي اتمي عبور ميكند؛ بنابراين اگر تهران واقعا به دنبال گشايش است، بايد كنشگري فعالتر و موثرتري نشان دهد و همزمان در پايتختهاي روسيه و چين رايزنيهاي فشردهتري انجام دهد، زيرا زمان بسيار محدود است و خطر تشديد تنش و تعليق بيشتر خواهد شد. مرتضي مكي همچنين به گزارشها درباره حمل پيام مكتوب رييسجمهور ايران توسط محمد بن سلمان اشاره كرد و گفت بايد ديد اين تحركات تا چه حد ميتواند به گشايش واقعي در برنامه هستهاي و خروج از وضعيت كنوني منجر شود. مرتضي مكي، در ارزيابي آينده رويكرد روسيه و چين در قبال برنامه هستهاي ايران و احتمال حمايت عملي آنها در برابر فشارهاي غرب، تاكيد كرد كه پس از جنگ ۱۲ روزه، رفتار مسكو و پكن به طور محسوس تغيير كرده و بيش از گذشته بر پايه محاسبات استراتژيك و منافع ملي خودشان استوار است و از همين رو ايران ديگر نميتواند روي حمايت بيقيدوشرط اين دو قدرت حساب باز كند؛ هر چند چين و روسيه به دنبال محدود كردن برنامه هستهاي ايران نيستند، اما عمق و گستره حمايتشان از تهران در برابر فشارهاي غربي بهوضوح محدود است. اين كارشناس مسائل اروپا در ادامه به بررسي رويكرد دولت روسيه پرداخت و گفت اگر بخواهيم عمق روابط راهبردي مسكو با تهران را بسنجيم، بايد ببينيم روسيه تا چه حد حاضر است نيازهاي حياتي ايران، به ويژه تامين تجهيزات نيروي هوايي و سامانههاي پدافندي پيشرفته را برآورده كند. به باورش فعاليت و كنشگري روسيه در نهادهاي بينالمللي هر چند مفيد است، اما بهتنهايي نميتواند به معناي همراهي كامل با ايران در شوراي امنيت يا آژانس و كاهش پايدار فشارهاي سياسي تلقي شود. به باور اين كارشناس مسائل اروپا، موضع روسيه در شوراي امنيت قطعا ميتواند فرصتهايي براي ايران ايجاد كند، اما تا زماني كه تفاهمي با ايالاتمتحده حاصل نشود، ايران از وضعيت تعليق سياسي و تنش جاري خارج نخواهد شد. اين كارشناس مسائل اروپا، در پاسخ به پرسش درباره واكنش احتمالي ايران در صورت صدور قطعنامه جديد در شوراي حكام آژانس، پيشبيني كرد كه چنين قطعنامهاي در صورت تصويب، احتمالا متعادل و فاقد تحول چشمگير خواهد بود. اين كارشناس مسائل اروپا افزود: در شرايط كنوني و پس از تخريب گسترده تاسيسات نطنز، اصفهان و فردو، ايران عملا فاقد اهرم هستهاي موثر (مانند افزايش غنيسازي بالاي ۶۰درصد يا گسترش چشمگير سانتريفيوژها) است كه بتواند اروپا و امريكا را به تجديدنظر جدي وادار كند. به گفته او، واكنش تهران به چنين قطعنامهاي بيشتر سياسي خواهد بود و همكاري با آژانس را دشوارتر و محدودتر خواهد ساخت. مرتضي مكي خاطرنشان كرد: مقامات ايراني از «بازنگري اساسي» در سطح همكاري سخن گفتهاند كه ميتواند به كاهش بيشتر تعاملات يا اقدامات متقابل ديپلماتيك منجر شود. او در عين حال تاكيد كرد كه ابتكار عمل ديپلماتيك ازسوي تهران كاملا متصور و حتي مطلوب است، به ويژه اگر اين ابتكار از جانب دولتهاي اروپايي مطرح شود. او افزود: ايران بارها آمادگي خود را براي گفتوگوهاي سازنده اعلام كرده، مشروط بر اينكه طرف مقابل از فشارهاي يكجانبه و قطعنامهسازي دست بردارد. او تصريح كرد: صرفنظر از صدور يا عدم صدور قطعنامه در شوراي حكام، جمهوري اسلامي بايد كنشگري فعالتر و هماهنگتري را با روسيه و چين در پيش گيرد تا از اين مسير به تعادل نسبي در روابط بينالمللي دست يابد و فضاي ديپلماسي را باز نگه دارد.
مرتضي مكي، كارشناس مسائل اروپا، در ارزيابي احتمال رويارويي نظامي جديد در شرايط تصاعد بحران هستهاي ايران -به ويژه باتوجه به نشست شوراي حكام آژانس در نوامبر ۲۰۲۵ و رويكرد رافائل گروسي- تاكيد كرد كه واقعيت تشديد بحران انكارناپذير است و تصويب قطعنامهاي جديد در اين نشست (۱۹ تا ۲۱ نوامبر در وين) ميتواند تنش را بيش از پيش افزايش دهد. اين كارشناس مسائل اروپا افزود: گزارش ۱۲ نوامبر ۲۰۲۵ آژانس، كه بر عدم دسترسي به تاسيسات هستهاي آسيب ديده تمركز دارد و موجودي اورانيوم غنيشده تا ۶۰درصدي ايران را برجسته ميكند، زمينهساز روياروييهاي تازهاي است، اما احتمال درگيري نظامي مستقيم و گسترده مجدد -مشابه جنگ ۱۲ روزه ژوئن ۲۰۲۵- در كوتاهمدت پايين ارزيابي ميشود، هر چند هر گام تشديدآميز اين خطر را افزايش ميدهد. به گفته او، هرچه تلاشها براي مهار تنش بيشتر شود، فضاي تهديد و جنگافروزي اجتنابناپذيرتر خواهد بود. مرتضي مكي خاطرنشان كرد: ايالاتمتحده و متحدانش، ازجمله رژيم صهيونيستي، از هر فرصتي مانند تصويب قطعنامههاي شوراي حكام توسط تروييكاي اروپايي با حمايت امريكا، براي حداكثرسازي فشار بهره ميبرند. اين كارشناس مسائل اروپا تاكيد كرد: واكنش ايران به چنين قطعنامهاي -كه احتمالا بر عدم رعايت تعهدات پادماني تمركز دارد- تعيينكننده است و ميتواند تعامل تهران با آژانس را پيچيدهتر سازد. او افزود: هدف غرب، بهرهبرداري از شرايط سياسي، اقتصادي و امنيتي آسيبپذير ايران براي رساندن فشار حداكثري به نقطهاي است كه تهران را يا به تسليم وادارد يا زمينهساز حملات بيشتر به زيرساختهاي نظامي و اقتصادي آن شود؛ سناريويي كه در ماههاي آينده اجتنابناپذير به نظر ميرسد. مرتضي مكي در ادامه تصريح كرد: اين وضعيت نيازمند كنشگري فعال ديپلماتيك، گفتوگوهاي منطقهاي و جهاني و تعامل موثر در نهادهاي بينالمللي -به ويژه ازسوي وزارت امور خارجه- است تا از شرايط تعليقي كنوني خارج شويم، زيرا اين تعليق نه تنها به پيشرفت مطلوب منجر نميشود، بلكه خطر تشديد تنش را دوچندان ميكند. به باور مكي، در ميان كارگزاران نظام، مواضع مقاماتي چون مسعود پزشكيان حاكي از آگاهي از ضرورت كنشگري فعال و ابتكار عمل در عرصه خارجي است. اين ابتكار عمل نيازمند تجديدنظري در سياست خارجي كلان جمهوري اسلامي است؛ تصميمي كه در شرايط بسيار سختي اتخاذ شده و بدون آن، ايجاد گشايش خارجي و حتي داخلي ممكن نخواهد بود.
احمد شيرزاد:
درخواست غرب ونهاد پادماني براي بازديد از سايتهاي هستهاي كشورمان با هدف جمعآوري اطلاعات مطرح شده و در چارچوب ماموريتهاي پادماني قابل اعتنا نيست
احمد شيرزاد، كارشناس مسائل هستهاي در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره سناريوهاي احتمالي بعد از نشست شوراي حكام با توجه به گزارش آژانس گفت: تعاملات ايران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي تا پيش از تجاوز رژيم صهيونيستي به خاك كشورمان، عليرغم برخي چالشها و گلايههاي متقابل، متعادل و در مسير همكاري پيش ميرفت و ايران هيچگاه بناي قطع همكاري نداشت. حتي آخرين گزارش مديركل آژانس كه بسيار تلخ و منفي بود، نتوانست اين همكاريها را متوقف كند. اما پس از حمله مستقيم به مهمترين تاسيسات هستهاي فعال كشورمان، شرايط كاملا تغيير كرد؛ هنوز مشخص نيست چه ميزان آلودگي راديواكتيو در اين سايتها ايجاد شده و به همين دليل مقامات كشورمان صلاح نميدانند كه بازديد فوري انجام شود. شيرزاد در ادامه تصريح كرد: از يكسو طرفي كه بمباران را انجام داده ادعا ميكند هيچ چيز سالمي باقي نگذاشته و ازسوي ديگر ايران به دليل نگراني از آلودگيهاي احتمالي منطقه، تمايلي به كاوش سريع و گسترده ندارد؛ در حال حاضر فقط اقدامات احتياطي و حفاظتي محدود براي جلوگيري از انتشار مواد راديواكتيو در جريان است و هيچ برنامهاي براي بازگشايي يا راهاندازي مجدد اين مراكز اعلام نشده. اين كارشناس مسائل هستهاي در ادامه خاطرنشان كرد: فشارهاي اروپا و آژانس براي بازديد سريع از سايتهاي بمبارانشده عمدتا هدفي اطلاعاتي دارد؛ يعني امريكاييها و متحدانشان ميخواهند دقيقا متوجه شوند چه ميزان آسيب وارد كردهاند، چه مقدار از برنامه هستهاي ايران از كار افتاده و كدام بخشها ممكن است همچنان قابل بهرهبرداري باشد. او تاكيد كرد كه اين درخواست ادامه همان مسير تخريب است و نميتوان آن را صرفا در چارچوب ماموريتهاي پادماني و نظارتي آژانس توجيه كرد. شيرزاد با اشاره به خلأ قانوني موجود خاطرنشان كرد: آژانس هيچ چارچوب، دستورالعمل يا پروتكل مشخصي براي بازديد از تاسيسات هستهاي بمباران شده يا آسيب ديده بر اثر جنگ ندارد؛ تمام پروتكلهاي موجود ازجمله معاهده NPT و پروتكل الحاقي صرفا براي نظارت بر تاسيسات فعال و اطمينان از عدم انحراف طراحي شدهاند نه ارزيابي خسارات ناشي از حمله نظامي يا جمعآوري اطلاعات براي طرف مهاجم.اين كارشناس مسائل هستهاي افزود: بنابراين ايران بهدرستي خواستار آن است كه آژانس ابتدا برنامه دقيق بازديد، پروتكل موردنظر و اهداف مشخص اين بازرسيها را در چارچوب ماموريتهاي قانوني خود اعلام كند، اما متاسفانه تاكنون اقدام موثري در اين زمينه صورت نگرفته است. براساس توافق قاهره قرار بود چارچوبي براي همكاري و نحوه بازديدها تعريف شود و در مقابل، مكانيسم ماشه فعال نشود، اما با بدعهدي طرفهاي اروپايي و به دستور ايالاتمتحده اين توافق عملياتي نشد. در نتيجه موضوع بهشدت گره خورده و نيازمند رويكردي اساسي، حقوقي و مبتني بر حسننيت همه طرفهاست كه در حال حاضر مشاهده نميشود. احمد شيرزاد، در پاسخ به پرسش ديگر «اعتماد» درباره واكنش احتمالي تهران به تصويب قطعنامه جديد در شوراي حكام، گفت: باتوجه به سوابق و نشانههاي موجود، احتمال اينكه اروپاييها به سمت ايجاد فضاي متعادلتر و تشويق ايران به همكاري حركت كنند، بسيار اندك است؛ رويكرد غالب آنها تداوم فشار و استفاده از اهرم زور است كه اساسا ازسوي ايالاتمتحده به آنها تحميل شده و با برداشت سنتي واشنگتن از حلوفصل مسائل بينالمللي همخواني دارد. شيرزاد در ادامه تصريح كرد: به نظر ميرسد اروپاييها يا واقعا از تغيير اساسي توازن قوا در منطقه پس از جنگ ۱۲ روزه آگاه نيستند يا خود را به ندانستن زدهاند و ميخواهند وانمود كنند كه حملات انجام شده ايران را در جايگاه ضعف استراتژيك قرار داده و اكنون زمان مناسبي براي فشار بيشتر است.به گفته او، وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران بهصراحت اعلام كرده كه با چنين روندي مخالف است و واكنشهاي تندي نشان داده؛ براي ايران كاملا غيرقابل قبول است كه پس از همكاريهاي گستردهاي كه انجام داد و پاسخش جنگ ۱۲روزه بود، حالا با دور جديدي از فشارها و قطعنامههاي تنبيهي مواجه شود.اين كارشناس مسائل هستهاي تاكيد كرد: قطع به يقين، اگر اروپاييها اين مسير را ادامه دهند با واكنش شديد و قاطع ايران مواجه خواهند شد؛ تجربه نشان داده سياست اعمال فشار يكجانبه نه تنها نتيجهاي براي طرف مقابل ندارد، بلكه امكان بازگشت حتي به شرايط برجام يا دوره كوتاه پس از آن را نيز از بين ميبرد.شيرزاد با اشاره به عبارت «مذاكره مسلح» كه سعيد خطيبزاده به كار برده، خاطرنشان كرد: اين عبارت دقيقا بيانگر عمق بياعتمادي تهران به واشنگتن است؛ يعني ايران ديگر حاضر نيست در شرايطي كه هنوز زخمهاي حمله نظامي تازه است و طرف مقابل هيچ تضمين معتبري ارايه نميكند، به مذاكرهاي بنشيند كه يك طرف آن دستش هنوز روي ماشه است. او در پايان افزود: در چنين فضايي، هرگونه درخواست مذاكره ازسوي واشنگتن يا ابتكار اروپاييها كه بر پايه فشار و تهديد باشد، نهتنها تنشها را كاهش نميدهد، بلكه تنها به تشديد بيشتر و دور شدن كامل طرفين از مسير ديپلماسي منجر خواهد شد. احمد شيرزاد در ارزيابي پيامدهاي احتمالي تحريمها بالاخص در ارتباط با صادرات نفت گفت: ايالاتمتحده قطعا در دوره جديد تلاش خواهد كرد مكانيسم اسنپبك را فعال كند و تحريمهاي معلقشده شوراي امنيت را احيا نمايد تا فشار حداكثري گستردهتري به ويژه بر صادرات نفت و مبادلات بانكي ايران وارد آورد، اما واقعيت اين است كه شرايط امروز با فضاي پيش از برجام به كلي متفاوت است؛ يكجانبهگرايي مكرر واشنگتن باعث شده تمايل جهاني به همراهي با سياست فشار حداكثري امريكا به شدت كاهش يابد و حتي متحدان سنتي آن نيز ديگر اشتياق سابق را نشان ندهند. به باور اين كارشناس هسته اي، چين و روسيه فراتر از انتظار در برابر تحريمهاي ثانويه مقاومت كردهاند و مجموعههاي بزرگ منطقهاي و جهاني نظير سازمان همكاري شانگهاي، اتحاديه اقتصادي اوراسيا، بريكس و جنبش عدم تعهد انگيزه و امكان بيشتري براي حفظ و گسترش مناسبات اقتصادي با ايران دارند،
از همين رو برخلاف دوره پيش از برجام، امروز اكثر دولتها ترجيح ميدهند راههاي دور زدن فشارهاي واشنگتن را بيابند و تجارت خود با ايران را ادامه دهند. اقتدار سابق ايالاتمتحده به طور چشمگيري تضعيف شده و ژست تهاجمي و قلدرمآبانه دونالد ترامپ خود به عاملي براي كاهش بيشتر همكاري جهاني با واشنگتن تبديل شده است. شيرزاد همچنين تاكيد كرد: ازسوي ديگر، تجربه چند دهه فشار تحريم، بنگاهها و مديران اقتصادي ايران را به يافتن مسيرهاي خلاقانه و موثر براي حفظ و گسترش فعاليت در محيط تحريمي واداشته؛ البته هيچكس سختي شرايط را انكار نميكند و ايدهآل همه ما رفع كامل تحريمهاست، اما وضعيت كنوني بههيچوجه فلجكننده يا ناتوانكننده نيست.