• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3345 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۲۶ شهريور

درباره آستورياس، شاعر و نويسنده گواتمالايي از آقاي رييس‌جمهور تا پاپ سبز

اسدالله امرايي

«مي‌رقصيدند؛ مي‌رقصيدند: رقص كوهستان‌ها، رقص درختان، رقص مردم سبز... با چهره‌ها و موهاي سبز، لباس‌هاي سبز، كفش سبز، نباتات سبز و سرگشته، مخلوط با گاوهاي زرين شاخ، با تكه‌هاي شب سياه و پهناور در كفش‌هاي چوبي آغشته به گرد ستارگان، مخلوط با رقصندگان خندان، با چهره‌هاي نقاشي شده با خطوط افقي، آبي و زرد، با حلقه‌هاي كلاه‌گيس‌ها، با زنگوله‌ها... پايكوبي مي‌كردند. پايكوبي مي‌كردند. پايكوبي مي‌كردند. » ميگل آنخل آستورياس، ‏ شاعر و نويسنده گواتمالايي است. آستورياس در ۱۸۹۹ در گواتمالاسيتي ‌زاده شد. تحصيلات دانشگاه را در رشته حقوق انجام داد و به دريافت درجه دكترا نائل آمد. در ۱۹۳۰ در مادريد كتاب افسانه‌هاي گواتمالا را منتشر كرد. پل والري در مقدمه ترجمه فرانسوي كتاب نوشت: «به كشورتان برگرديد، تا در ميان هم‌وطنان‌تان بهتر بتوانيد اثر خود را توسعه دهيد.» پس از آن در ۱۹۴۴ كتاب آقاي رييس‌جمهور را نوشت كه شاهكاري كم‌نظير است. دولت گواتمالا به اين رمان اجازه انتشار نداد. البته با توجه به حكومت ديكتاتوري مستقر در كشور طبيعي بود زيرا تصويري موحش از حكومت استرادا كابررا به دست مي‌داد؛ رييس‌جمهوري كه از ۱۸۹۸ تا ۱۹۲۰ با استبدادي بيرحمانه بر كشور گواتمالا فرمانروايي داشت. آستورياس رفتار غيرانساني دستگاه حكومت را با طبقه پايين اجتماع و بومي‌ها و قساوت فرادستان و بيرحمي آنان را نسبت به ضعيفان و ستمديدگان وصف مي‌كند. كتاب آقاي رييس‌جمهور در۱۹۴۶ در مكزيك و سپس در آرژانتين و سرانجام در فرانسه به چاپ رسيد و در ۱۹۵۲ جايزه ادبي بهترين رمان خارجي را دريافت كرد. آستورياس سال‌ها سردبير يكي از روزنامه‌هاي ادبي بود و در ۱۹۴۲ به نمايندگي مجلس انتخاب شد و پس از آن ماموريت‌هايي سياسي يافت. در اين دوره مجموعه سه داستان به نام گردباد و پاپ سبز و چشمان دفن‌شدگان را منتشر كرد كه هرسه هم به فارسي ترجمه شده. گردباد را عبدالحسين شريفيان ترجمه كرده كه نشر به‌نگار منتشر كرد و ترجمه‌اي از آن هم بعدا با نام باد سهمگين به قلم حميد يزدان‌پناه ترجمه شد و نشر افراز ناشر آن است. پاپ سيز را زهرا خانلري (كيا) و چشمان دفن‌شدگان را محمدحسن سجودي ترجمه كرد و سروش حبيبي با عنوان چشمان نخفته در گور توسط نشر نو منتشر كرد و در ويراست جديد نام آن را به چشم‌هاي بازمانده در گور تغيير داد. زهرا خانلري توروتومبو و آقاي رييس‌جمهور را هم ترجمه كرده. آستورياس در 1946 به سمت وابسته فرهنگي در سفارت بلژيك منصوب شد، سپس با همين سمت به آرژانتين و فرانسه رفت. در آرژانتين داستان تعطيلات گواتمالا را نوشت. در ۱۹۶۶ سفير كشورش در پاريس شد و جايزه صلح لنين را دريافت كرد. آستورياس در ۱۹۶۷ جايزه نوبل ادبيات را برد. مردي كه همه‌چيز همه‌چيز همه‌چيز داشت سال‌ها پيش با ترجمه ليلي گلستان در انتشارات دماوند منتشر شده بود و بعدها در نشر مهناز. به تازگي هم ويراست تازه‌اي از اين اثر در نشر كتاب مهناز به چاپ رسيده است. مردي كه همه‌چيز همه‌چيز همه‌چيز داشت داستاني سوررئاليستي است كه نخستين بار در سال ١٩٧٣ منتشر شد و جايگاه مهمي در بين آثار آستورياس دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون