• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3519 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت

خاطره‌اي كه زير خاك هم نمي‌ميرد

سيدعلي صنيع‌خاني| روز مولود مبارك حضرت علي(ع) عازم قم شديم و صبح جمعه براي زيارت اهل قبور و به‌خصوص مادر بزرگ بچه‌ها به قبرستان ابوحسين رفتيم پس از قرائت فاتحه چند قدم بالاتر بچه‌ها را بردم سر قبري و گفتم براي ايشان هم فاتحه‌اي بخوانيد. پرسيدند حاج ماشاءالله پورجوادي كيست؟ و چه ارتباطي با شما دارد؟ و رمز ارادت به ايشان چيست. بيان داشتم: سال 38 كه از قم به تهران نقل‌مكان كرديم در اتاقي اجاره‌اي در محله نوبهار حوالي ميدان غار روبه‌روي كوره‌هاي آجر پزي ساكن شديم. آقا اسم من و سيد محمد (شهيد) را در مدرسه ملي پورجوادي با شهريه ماهي پنج تومان ثبت نام كرد. من در كلاس چهارم ابتدايي و سيدمحمد در كلاس اول؛ مدرسه‌اي خاص با شاگرداني ويژه كه ضرورتي به بيان نيست. بچه‌ها با دروازه‌غار – باغ آذري – شوش آشنا بودند. به معرفي مرحوم پورجوادي پرداختم: حاج ماشاءالله در كنار موزاييك سازي‌اش مدرسه و مسجدي بنا كرده بود (مقابل استاديوم كارگران فعلي) و بعدها موزاييك سازي تبديل به درمانگاه خيريه‌اي شد كه مرحوم شهيد فياض‌بخش و دكتر عباس شيباني در قبل و اوايل انقلاب ضمن معالجه بيماران مديريت درمانگاه را نيز عهده‌دار بودند. حاج آقاي پورجوادي مدرسه را مديريت مي‌كردند و همچنين معلم شرعيات (تعليمات ديني) ما هم بودند و اما آنچه ايشان را براي تمام عمر در ذهنم بزرگ و ماندگار كرد: در ميز و نيمكت اول قرار گرفته بودم، دفتر بزرگ حضور و غياب و نمره دانش‌آموزان در جلوي من باز بود و حاج ماشاءالله روبه‌روي من در كنار ميز ايستاده و از دين مي‌گفت و اخلاق معصومين. من و بازيگوشي‌هاي بچه گانه، در حال آب لمبو كردن انار كوچكي كه در كيف داشتم. ناگهان با فشاري انار تركيد و قلب من هم همزمان فرو ريخت و با رفتن رنگ از چهره، آب انار صفحه دفتر را پوشاند و لكه‌هاي قرمز بر كت آبي آسماني رنگ حاج آقا نشست، منتظر عكس‌العمل و تنبيه با تركه‌هاي آلبالو كه آن هم حكايتي دارد و اخراج از كلاس، عكس‌العملش درس عملي از شرعيات بود كه به من آموخت و آن اينكه گويا اتفاقي رخ نداده و دفتر رنگين نشده و لباسش آلوده به آب انار و بي‌توجهي شاگرد در كلاس. ولي او خوب درس داد و شاگرد درس را با همه وجود درك كرد. 57 سال از آن واقعه مي‌گذرد، هيچ‌گاه فراموشش نمي‌كنم عبور از روبه‌روي مدرسه يا كوچه به نامش در خيابان دانشگاه يا بر سر مزارش و هرجا كه نامي از معلمي برده مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون