درباره درخواست حذف سيگار از فيلمها و سريالها
راهحل جامعتري پيدا كنيم
اميرحسين علمالهدي
تاثيرگذاري فيلمهاي سينمايي و سريالهاي تلويزيوني بر مخاطبان امري است انكارناپذير و با توجه به همذات پنداري مخاطبان بالاخص با درجهبندي سني پايين (كودكان و نوجوانان) با شخصيتهاي اين محصولات تصويري بدون شك هر عمل و عكسالعمل اين شخصيتهاي جذاب ميتواند باعث تقليد مخاطبان خود شود و باعث شكلگيري شخصيتهاي واقعي مخاطبان از شخصيتهاي مجازي هنرپيشهها شوند. سازندگان اين مجموعه محصولات سينمايي يا تلويزيوني براساس الهامگيري شخصيتهاي خود و طبيعتا اغراق در اين شخصيتپردازيها چارهاي ندارند براي باورپذيري يا دعوت مخاطب به لايههاي پيدا و پنهان شخصيتهاي داستان خود كه بعضي از حركات و عادات شخصيتها را بسان واقعيت ثبت كنند.
ولاجرم اين نوع شخصيتها به دليل واقعي جلوه دادن خالقين اثر به ناچار بايد در فيلمها يا سريالها مو به مو به شخصيتها وفادار بمانند و در اين نحوه نشان دادن عادات «سيگاركشيدن» به عنوان نابهنجارترين عادت شخصيتها هميشه محل دعواي متوليان سلامت مردم از يكسو و از سويي ديگر خالقان آثارسينمايي و تلويزيوني بوده است. هم متوليان سلامت حق دارند تا از ترويج سيگار جلوگيري كنند و هم خالقان اثر براي واقعي جلوه دادن شخصيتهايشان چارهاي جز نشان دادن سيگار ندارند و هردو هم از منظر خود محق هستند.
پس چه بايد كرد؟ به نظر نگارنده با توجه به تاثيرگذاري زياد شخصيتهاي سينما و تلويزيون بر بينندگان خود سازندگان حتي الامكان بايد از نشان دادن سيگار كشيدن شخصيتهاي مثبت فيلم جلوگيري كرد و از ديگر سو نيز متوليان سلامت مردم به يك برنامه جامع بينديشند تا در هر كوي و برزني و هر مغازه و فروشگاهي فروش سيگار در جلوي ديد مخاطبان با هر طيف سني ميسر نباشد و نسبت به اطلاعرساني ضررهاي فراوان سيگار از كودكي به مخاطبان كوشا باشند.
به هر حال تاريخ ۱۲۰ ساله سينما و كمي كمتر تلويزيون نشان داده است كه حذف سيگار از توليدات آنها امكانپذير نيست ولي بايد اذعان كرد نحوه برخورد دولتها با نحوه دسترسي يافتن افراد به سيگار شاهد رفتارهاي چندگانهاي است كه از يك سو موضوع توليد داخلي را به چالش ميكشاند و از ديگر سو «سود بالاي» فروش سيگار را نميتوانند ناديده بنگارند.