نسخه جديد دهقان فداكار
شهرام شهيدي
خانم باجي: موسيو سلام. سحرخيز شده اي؟ چي داري مينويسي تند و تند ؟
موسيو شيطان: دارم كتاب درسي جديد مينويسم.
خانم باجي: اوهو... از كي تا حالا ؟چه درسي اونوقت ؟
موسيو شيطان: فارسي دبستان. ميخواهم پيشنهاد بدهم درس دهقان فداكار را از كتابهاي درسي حذف كنند.
خانم باجي: كه چه بشود؟ چي داري براي خودت مينويسي ؟ بگو خب!
موسيو شيطان: خب دارم يك درس فارسي جديد مينويسم با عنوان «رييس مجلس فداكار».
خانم باجي: وا ؟ بعد منظورت از رييس مجلس دقيقا كيست؟ دكتر عارف ؟
موسيو شيطان: نه. آن مجلس كه هنوز تشكيل نشده. هر وقت شد رييس مجلسش را هم احتمالا و لابد خودشان انتخاب ميكنند. من فعلا زوم كردهام روي مجلس فعلي. رييس فراكسيون رهروان ولايت مجلس كه چون در ليست اميد بود براي مجلس بعد هم راي آورده مصاحبه كرده و گفته لاريجاني در انتخابات 92 فداكاري كرد. من هم ديدم نامردي است درس دهقان فداكار را امروزي و به روز نكنيم.
خانم باجي: آفرين. داري كمكم سر به راه ميشوي. خب در مورد فداكاري لاريجاني چي داري مينويسي؟ ايشان هم از خروج قطار از ريل جلوگيري كرده؟
موسيو شيطان: دقيقا! يعني اگر ايشان به جبهه اميد نميپيوست و در ليست اعتدال نبود احتمالا واگن اصولگرايي كلا از ريل خارج شده بود و براي تعميرات اساسي بايد ميرفت ايستگاه مركزي. بنابراين ايشان با اين فداكاري باعث شدند اصولگرايي هرچند ريز و زير پوستي در قطار مجلس باقي بماند. كارش واقعا فداكاري نبوده؟
خانم باجي: عمو حساااااااام... بيا اين موسيو را از تاريكخانه بيرون كن. اين جانور درست بشو نيست كه نيست.