تماما مجازي
ابراهيم عمران
شنيدن اينكه در دنياي مجازي اين روزها برخي صفحههاي افراد مشهور ورزشي و سينمايي به «ميليونها» طرفدار رسيده؛ لامحاله نشان از مسائلي دارد كه ربط به فاعل و دنبالكننده صفحه دارد كه اين نوشته به دنبال آن نيست ولي ميتواند كانالي بزند براي بهتر استفاده كردن از اين نعمت دنياي مجازي. شرحش آنكه اگر اين دوستان با دنبالكنندههاي زياد، صرف نامدار بودن، اين تعداد بازديدكننده دارند، ميتواند محمل خوبي باشد براي برخي امور فراموش شده در جامعه «تماما مجازي». اگر صاحبان اين صفحهها، بخواهند بر فرض مثال در بيشتر خواني كتاب يا روزنامه، كردار نيك از خود نشان دهند؛ به ثواب و صواب نزديكتر است و به نوعي زكات اين صفحهها هم داده ميشود. اگر صاحبان چنين فضاهايي ترتيبي اتخاذ كنند تا اين تعداد زياد، بر اساس ساز و كارهايي بتوانند وارد حريم آنها شوند و شرايط خاصي ايجاد كنند تا هم منظور خودشان حاصل شود و هم رفتاري در خور، نهادينه؛ ميتوان نوشت اين صفحهها، كاركرد مثبتتري از خود نشان دادهاند. البته چنين شرط گذاشتن با توجه به ساز و كار فني درخواستي صفحهاي مثل اينستاگرام، شايد چندان شدني نباشد ولي از طرفي ميشود با فراخوانهايي، ميزان «مشتاقي و مهجوري» دنبالكنندهها را سنجيد. اگر حكم شود كه در روزهايي خاص فلان كتاب يا روزنامه و مجله خوانده شود و هر يك فراخور دريافتشان به بحث و جدل و نقد آن بنشينند؛ ميتوان به فضاي دلخواهي رسيد. هر چند در دنياي همه چي كپي و پيست اين روزها، شايد گفته شود ميتوان با كمي جستوجو به محتواي كتاب يا روزنامه و مجلهاي پي برد و يقيني كه حاصل چنين پيشنهادي بود، حاصل نشود ولي همين جستوجوي از سر احتياج نيز ميتواند، به اندازه خود مفيد واقع شود. البته به شرطي كه اين بزرگان سينما و ورزش، خود اهل كتاب و روزنامه و به طور كلي صاحب معرفتي سترگ باشند !و در پي آن نباشند فقط عكس و تصويري از خود يا اشيا منتشر كنند. هرچند اگر شرط گذاشته شود كه بايد شرحي بر آخرين كتاب يا نشريه خوانده شده، نوشته شود تا در ذيل دوستان باقي بمانند؛ ميتوان گفت خيلي از لايك زدنها و دنبالكنندهها ودنبال شوندهها، تغييرات اساسي مييابند به نحوي كه به تعداد شمارگان كتاب و روزنامه كاهش مييابند! صفحههايي كه در برخي موارد از مرز چهار و پنج ميليون نفر هم ميگذرد و به اندازه راي برخي نامزدهاي انتخاباتي ميرسد؛ دريغ اما از محتواي ساختاري درست و كاركرد درستتر.