• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3610 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۶ شهريور

داوود رشيدي، از طلايه‌داران نسل خاطره‌ساز سينما ، تئاتر و تلويزيون درگذشت

بدرود آقاي تئاتر

همراه با يادداشت‌هاي اهالي هنر و سياست و گزارشي از زندگي او

بابك احمدي

بيش از نيم قرن حضور موثر روي صحنه را تجربه كرد، غير از چند سال آخر كه بيماري امان نداد و خانه‌نشينش كرد، تمام سال‌هاي زندگي‌اش در تئاتر و سينماي اين سرزمين گذشت. پسربچه‌اي هفت ساله‌ بود كه به واسطه دختردايي‌اش طوسي حائري، نخستين گوينده زن راديو به تئاتر «مردم» كاري از عبدالحسين نوشين  معرفي شد و به ايفاي نقش پرداخت. بازي كه نه، در واقع آن نمايش چند پسر بچه محصل براي كلاس درس مي‌خواست، او هم جزو چند محصل آن كلاس شد، ‌بازيگري بدون ديالوگ. همانجا روي نيمكت مي‌نشست و محو تماشاي تشريفات پشت صحنه مي‌شد. جادوي تئاتر او را مسخ كرده بود، محو دلشوره بازيگران و صداي كف‌زدن‌ حضار.
 از همان زمان در ذهن و جانش علاقه به تئاتر رسوخ كرد. بزرگ و بزرگ‌تر شد و تا آخر اين جادو دست از سرش بر نداشت. آن پسربچه خاموش روي نيمكت كلاس، بعدها  براي تحصيل به پاريس رفت و تئاتر خواند.
پدرش دوست نداشت كه او فقط در تئاتر كار كند، به همين دليل بود كه مدرك علوم‌سياسي هم گرفت شايد روزگاري اگر نشد در تئاتر باشد، وارد وزارت خارجه شود، گرچه مي‌دانست كه هيچ‌وقت به درد ديپلمات شدن نمي‌خورد اما به خاطر حرف پدر علوم سياسي را تمام كرد، اما كار و بارش شد تئاتر.
چند سالي بعد از تمام كردن درسش در تئاتر كاروژ كار كرد، چند نمايش را هم آنجا به روي صحنه برد، اما نخواست كه آنجا بماند، هميشه دلش مي‌خواست كه برگردد و در اين خاك تئاتر كار كند. ‌همين شد كه بعد از چهار سال بار و بنه‌اش را جمع كرد وبرگشت همينجا. خودش هم تا همين آخر مي‌گفت كه «هيچ‌وقت از برگشتن به مملكتم پشيمان نيستم. و هرگز به فكر برگشتن به اروپا و زندگي در آنجا نبودم.»
كارهاي اوليه‌اش بيشتر نمايشنامه‌هاي خارجي بود، نخستين كاري كه در ايران به روي صحنه برد، نمايشنامه «مي‌خواهيد با من بازي كنيد» نوشته مارسل آشار بود كه خودش ترجمه‌اش كرده بود و در تئاتر كسري به روي صحنه برد. جمشيد مشايخي هم در آن بازي كرد. بعد از آن هم «كاپيتان قره‌گوز» نوشته لوئي گوليس سوييسي را به روي صحنه برد. علي نصيريان و فهيمه راستكار و خيلي‌هاي ديگر در آن بازي مي‌كردند، ‌جلال ستاري هم در ترجمه اين نمايشنامه به او كمك كرده بود.
اما بعدتر سراغ نمايشنامه‌هاي ايراني رفت، «ديكته و زاويه»، «واي بر مغلوب» ساعدي كارهاي بعدي‌اش بودند، هميشه مي‌گفت ساعدي حيف شد كه زود از دنيا رفت.
آن‌وقت‌ها خيلي‌ها در گروهش بودند، خيلي‌هايي كه حالا در اين دنيا نيستند؛ ‌پرويز فني‌زاده و‌فهيمه راستكار، يدالله شيراندامي و اسماعيل داورفر.
مهدي هاشمي، ‌مرضيه برومند، ‌سوسن تسليمي و علي نصيريان و جمشيد مشايخي هم در همان دوران در كنارش بودند.
«حسن كچل» علي حاتمي قبل از فيلم شدن را داوود رشيدي روي صحنه برد؛ ‌نمايشي موزيكال. بعدها علي حاتمي شد دوست صميمي‌اش. ‌يكي از حسرت‌هايش اين بود كه وقتي حاتمي از دنيا رفت اينجا نبود، رفته بود پاريس و مشغول بازي «پرواز انقلاب» به كارگرداني رسول صدرعاملي بود. صبحي غم‌انگيز و مه‌آلود و سرد پاييز پاريس خبر مردن علي حاتمي رسيد. پنج صبح بود، بلند شد شال و كلاه كرد و زد به دل خيابان‌هاي مه گرفته پاريس و براي نبود دوستش گريست. با خود مي‌گفت كه «كاش ايران بودم، اين هم عجيب بود كه خيلي سال‌ها و لحظه‌ها را با او گذراندم اما زمان فوتش نبودم...»
حكايت ورودش به دنياي سينما هم خيلي ساده بود، مثل حالاها كه خيلي‌ها از تئاتر جذب سينما مي‌شوند، بالاخره رشيدي هم جذب سينما شد...

 

 

نخستين فيلمش هم بازي در «فرار از تله» جلال مقدم بود كه با او دوستي ديرينه‌اي داشت. سناريو را خواند و گرچه دستمزد تئاتر در آن زمان ناچيز بود و پول سينما اغوا‌كننده اما مهم‌ترين دليل انتخابش براي بازي در اين فيلم را حضور جلال مقدم مي‌دانست. با بهروز وثوقي هم‌بازي شد و بعد هم در فيلم «كندو» فريدون گله دوباره باهم بازي كردند. رشيدي از اينجا شد آقا حسيني با مرام سينماي ما.  ورودش به سينما گرچه از دروازه فيلم فرار از تله بود، ‌اما اين راه همچنان ادامه يافت. خودش از ميان فيلم‌هايي كه بازي كرده بود، «فرار از تله»، «كندو» و «فدايي» را قبل از انقلاب دوست دارد و «هيولاي درون» خسرو سينايي، «شيلات» ميرلوحي، «كمال‌الملك» علي حاتمي، «تاتوره» و «بي‌بي‌چلچله» پوراحمد و سريال‌هاي «هزار دستان» و «يكي از اين روزها»، «آواي فاخته» و «گرگ‌ها» را بيشتر دوست مي‌داشت.  رشيدي در دهه 60 با بازي در «گل‌هاي داوودي» به كارگرداني رسول صدرعاملي محبوب مخاطبان و تماشاگران عادي سينمارو شد؛ فيلمي كه پرفروش‌ترين فيلم سال شد. در سال‌هاي پاياني دهه 60 و ابتداي 70، رشيدي بيشتر به سمت تلويزيون آمد و در مجموعه‌هاي پرمخاطبي همچون «گل پامچال» ساخته محمدعلي طالبي، «عطر گل ياس» و «آواي فاخته» هر دو از ساخته‌هاي بهمن زرين‌پور به ايفاي نقش پرداخت.  مجموعه‌هاي «امام علي (ع) » ساخته داود ميرباقري، «امام حسن (ع) » و «ولايت عشق» به كارگرداني مهدي فخيم‌زاده از ديگر كارهاي تلويزيوني دهه 70 رشيدي است.  رشيدي اين روند را در دهه 80 نيز ادامه داد كه به مجموعه ديدني «مختارنامه» ساخته داود ميرباقري ختم شد كه در نقش «نعمان بن بشير» شاهد بوديم.  آخرين كاري كه او در آن بازي كرد، فيلم «اكباتان» مهرشاد كارخاني بود، بعد او كمتر ديده شد و تا اينكه صبح روز گذشته خبر آمد كه داوود رشيدي بر اثر ايست قلبي درگذشته است.  علي نصيريان، عزت‌الله انتظامي، جمشيد مشايخي، محمد علي كشاورز و داوود رشيدي پنج نفر خاطره ساز سينماي ما هستند، حالا يكي از آنها ديگر در ميان ما نيست، داوود رشيدي، جذاب‌ترين و مهربان‌ترين مفتش شش انگشتي دنيا، ‌آقا حسيني با معرفت سينماي ما، صبح ديروز صحنه را ترك كرد. حالا حتما صحنه بدون او چيزي كم دارد.

پيام‌هاي تسليت به بهانه درگذشت داوود رشيدي
پس از اعلام خبر فوت داوود رشيدي در روز جمعه چهره‌هاي فرهنگي و هنري زيادي نسبت به اين خبر واكنش نشان دادند و در پيام‌هايي جداگانه درگذشت او را تسليت گفتند. حسن روحاني، رييس‌جمهور در پيامي به مناسبت درگذشت داوود رشيدي، درگذشت اين هنرمند را تسليت گفت و نوشت: «درگذشت هنرمند پيشكسوت و مردمي، مرحوم داوود رشيدي موجب تاثر و تالم گرديد. اين كارگردان و بازيگر خلاق سينما، تئاتر و تلويزيون، نقش ارزشمندي در اعتلاي فرهنگ و هنر اين مرز و بوم داشت و طي يك عمر فعاليت هنري با خلق آثاري ممتاز و پر شكوه، در تاريخ هنر كشور ماندگار شد. اميدوارم هنرمندان جوان كشورمان، آداب هنروري و پشتكار ايشان را سرمشق خود قرار داده و خلاقانه در مسير اصالت‌هاي فرهنگي، گام بردارند. اينجانب درگذشت اين هنرمند محبوب را به خانواده محترم رشيدي، اصحاب تئاتر و سينما و همه علاقه‌مندان به هنر تسليت مي‌گويم و از درگاه ايزد منان براي ايشان رحمت الهي و براي عموم بازماندگان، صبر و سلامتي مسالت دارم.» اما علي جنتي، وزير ارشاد و علي مرادخاني، معاون فرهنگي ارشاد جزو نخستين چهره‌هايي بودند كه روز گذشته درگذشت داوود رشيدي را تسليت گفتند. همچنين  سيد حسن خميني،و محمد‌جواد ظريف نيز درگذشت اين هنرمند را تسليت گفتند.بعد از اعلام درگذشت داوود رشيدي هنرمندان و چهره‌هاي فرهنگي زيادي ترجيح دادند تا به منزل او بروند. چهره‌هايي مثل مهدي شفيعي، مديركل مركز هنرهاي نمايشي، پيمان شريعتي مدير تئاترشهر، فاطمه معتمدآريا، ليلا حاتمي، منوچهر شاهسواري، مسعود فروتن، مسعود كرامتي، فرشته طائرپور، علي دهكردي، رضا بابك، ايرج راد، سروش صحت، الهام پاوه‌نژاد، حسن حامد، فلامك جنيدي، بهرام شاه‌محمدلو، سيروس ابراهيم‌زاده، پانته آپناهي‌ها، حميد پورآذري، اصغر دشتي و... در منزل داوود رشيدي حاضر شدند تا درگذشت او را به احترام برومند (همسر داوود رشيدي) و همچنين خواهران برومند و فرزند او ليلي رشيدي تسليت بگويند. بعدتر حجت‌الله ايوبي، رييس سازمان سينمايي هم در پيامي درگذشت اين هنرمند را تسليت گفت و نوشت: «بر زميني كه نشان كف پاي تو بود/ سال‌ها سجده صاحبنظران خواهد بود. چه غم‌انگيز است غروب ستاره‌هاي درخشان از آسمان فرهنگ و هنر ايران و چه دردناك است خداحافظي با مردي فرهيخته و مهربان. چهره آرام و دلنشيني كه مي‌ماند براي هميشه در خاطره تاريخي يك ملت. او هميشگي است چون از جنس بودن است و روشنايي.» مهدي شفيعي، مديركل مركز هنرهاي نمايشي و عليرضا تابش، مديرعامل بنياد سينمايي فارابي از ديگر چهره‌هايي بودند كه درگذشت رشيدي را تسليت گفتند. در اين ميان خانه سينما هم پيامي به مناسبت درگذشت اين بازيگر منتشر كرد. علي لاريجاني، رييس مجلس شوراي اسلامي و محمدرضا عارف، رييس فراكسيون اميد مجلس هم از چهره‌هاي سياسي بودند كه درگذشت داوود رشيدي را تسليت گفتند. رييس مجلس در پيام خود نوشت: «مرحوم رشيدي از چهره‌هاي ماندگار هنر بازيگري كشور بود كه در طول عمر خويش، نقش‌آفريني‌هاي درخشاني بر جاي گذاشت و بدون شك فقدان ايشان براي جامعه هنري، جبران‌ناپذير خواهد بود.» در پيام تسليت محمدرضا عارف هم آمده است: «استاد داوود رشيدي، هنرمند پيشكسوت سينما، تئاتر و تلويزيون از ميان ما رفت. آقاي رشيدي نماد نسلي است كه تاريخ هنر ايران به آن افتخار مي‌كند. »
همچنين الياس حضرتي نماينده مردم تهران در پيامي تسليت نوشت:
آن مرحوم در زمره هنرمنداني بود كه نه فقط در قاب تصوير خوش درخشيد، بلكه ساليان سال با صداى جاودانه‌اش براي نسل‌هاي مختلف خاطره ساخت.
اين هنرمند فرهيخته كه عمري را در راه هنر متعهد، فاخر و مردمي ايران سپري كرد در حالي اين دنيا را ترك گفت كه فقدان او براي عرصه فرهنگ و هنر ضايعه‌اي جبران‌ناپذير است.
اين ضايعه بزرگ را به خانواده آن مرحوم به ويژه به همسر و دختر گرانقدرش، جامعه هنري كشور و مردم شريف و هنرپرور تسليت مي‌گويم و رحمت الهي را براي آن عزيز سفر كرده از خداوند مسالت مي‌نمايم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون