تكرار روحاني استراتژي اصلاح طلبان
« اعتماد» در نظرخواهي از بيش از
20 فعال سياسي اصلاح طلب اين سوال را
از آنان پرسيده است: « آيا اصلاحطلبان بايد
به گزينهاي جزروحاني نيز فكر كنند يا خير؟»
مريم وحيديان
«اصلاحطلبان و حسن روحاني». اين شايد يكي از مهمترين دغدغههاي سياسي انتخاباتي باشد كه قرار است 29 ارديبهشت ماه 96 برگزار و طي آن رييسجمهور دوازدهمين دوره ايران مشخص شود. حسن روحاني در حالي قرار است پا به اين انتخابات بگذارد كه سه سال قبل با حمايت يكپارچه و همهجانبه اصلاحطلبان راهي پاستور شد و توانست طي اين سه سال نقاط درخشان بسياري در كارنامه دولتش ثبت كند. دور كردن سايه جنگ و تحريم از سر كشور، بازگشت ايران به عرصه بينالمللي و خروج از انزواي سياسي و اقتصادي در جامعه جهاني مهمترين دستاوردهاي دولت او در حوزه ديپلماسي بود كه بار عمده آن بر دوش محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه خستگي ناپذير و پركار روحاني قرار گرفت.
برخي فعالان سياسي اصلاحطلب ميگويند كه اگر روحاني تنها همين دستاورد را هم براي كشور به ارمغان آورده است براي حمايت مجدد از او دليل لازم و كافي را دارند. با اين حال در حوزه اقتصاد نيز دولت يازدهم توانست با مهار تورم افسار گسيخته در دولت قبل، احياي نظام برنامهريزي و بستن حفرههاي بزرگ فساد چند صد ميليون دلاري گامهاي مهمي بردارد. او در حوزه سياست داخلي اگرچه كمتر توفيق يافت و كاميابي چنداني نصيبش نشد اما با اين حال توانست كمي از فضاي امنيتي سابق بكاهد و فضا را به سمت سياسي شدن سوق دهد. با وجود انتقاداتي كه به روحاني و دولتش وارد است اما مجموعه عملكرد دولت روحاني از سوي اصلاحطلبان مثبت ارزيابي ميشود. آنها در اظهارنظرهاي گوناگون به اين نكته اذعان دارند كه حسن روحاني شايستگي رياستجمهوري مجدد را دارد و بنابراين قصدشان حمايت مجدد از اوست. اما نقطه اختلاف در ميان چهرههاي سياسي از همين جا و با طرح چند سوال آغاز ميشود. آيا بايد بدون چون و چرا از روحاني حمايت كرد؟ آيا رويكرد مذاكره و حمايت مشروط بايد از او در دستور كار قرار بگيرد؟ اگر صحنه انتخابات 96 به هر دليلي بدون حضور روحاني رقم خورد جريان اصلاحات چه استراتژياي در پيش خواهد گرفت؟ آيا ميتوان آلترناتيوي براي روز مبادا در نظر گرفت يا اساسا ورود به اين موضوع كار جريان مخالف روحاني را براي حذف او تسهيل ميكند؟ چگونگي ارايه پاسخ به هر كدام از اين سوالات منجر به شكلگيري گروههاي مختلف فكري در ميان اصلاحطلبان ميشود. آنها در هفتهها و ماههاي گذشته به صورت مكرر اعلام كردهاند به ضوابط و شرايط ائتلاف 92 پايبند خواهند بود و بنا ندارند زير ميز همپيماني با روحاني بزنند. بنابراين موضوع را از طريق شوراي عالي سياستگذاري و در سطوح مختلف مطرح ميكنند و براي چگونگي حمايت از روحاني به يك جمعبندي واحد خواهند رسيد. جريان اصلاحات ستيز در طول ماههاي اخير تلاش گستردهاي به كار برد تا القا كند پروژه عبور از روحاني در ميان اصلاحطلبان كليد خورده است. اما هوشمندي سياسيون اصلاحطلب آنها را در جا انداختن اين پروژه ناكام گذاشت. اصلاحطلبان با صراحت اعلام كردهاند هرگز قصد عبور از روحاني را ندارند و او كماكان كانديداي اصلي انتخابات رياستجمهوري سال آينده و مورد حمايت جريان اصيل اصلاحطلب خواهد بود. برخي اصلاحطلبان معتقدند در عين اينكه روحاني را بايد اصليترين كانديداي مورد حمايت خود معرفي كنند و براي راي آوري مجدد او تمام همت و ظرفيت خود را به كار گيرند اما نبايد از وقوع شرايط استثنايي حتي با احتمال نزديك به صفر نيز غفلت كنند. به همين دليل آنها پيشنهاد ميدهند براي تمامي حالات مختلف صحنه انتخابات 96 بايد برنامه داشت. يكي از اين حالات تصور شرايطي است كه در آن حسن روحاني در رقابت حضور نداشته باشد. آنها به مواردي نظير گفتههاي مسيح مهاجري اشاره ميكنند كه چندي پيش اعلام كرده بود روحاني در حضور مجدد به عنوان كانديداي رياستجمهوري دچار ترديد شده بود اما بالاخره تصميم گرفت براي انتخابات حاضر شود. اگر چنين اتفاقي در ماههاي باقيمانده دوباره رخ دهد چه بايد كرد؟ پيشنهاد اين گروه در نظر گرفتن يك آلترناتيو براي حسن روحاني است. «اعتماد» در نظرخواهي از بيش از 20 فعال سياسي اصلاحطلب اين سوال را از آنان پرسيده است: «آيا اصلاحطلبان بايد به گزينهاي غير از روحاني نيز فكر كنند يا خير؟»