سياستهاي اقتصادي
دوران جنگ بررسي شد
توسعه همهجانبه در سختترين ايام تاريخ
گروه اقتصادي| «ميتوانيم ادعا كنيم موثرترين و موفقترين برنامه در جهت حركت به سمت توسعه همهجانبه در سختترين ايام تاريخ معاصر ايران يعني دوره جنگ رقم خورده است و به نظر ميرسد به غير از رويكردهايي كه مستقيما به شرايط جنگي مربوط ميشده و الان ضرورتي براي استمرار ندارد راهبرد اصولي «توليدمحوري» كه در آن دوران در دستور كار قرار داشت با همه لوازم و پشتيبانيهاي نهادي ذكر شده امروز هم براي توسعه كشورمان راهگشاست و ميتواند نيروي بزرگي براي اعتلاي ملي فراهم سازد و چنين باد.» فرشاد مومني، استاد دانشكده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي در نشست اخير موسسه دين و اقتصاد با محوريت بررسي الگوي توسعه در دوران دفاع مقدس بر اين نكته تاكيد داشت كه با وجود اينكه دوره جنگ همهچيز حكم ميكرده به اينكه ما بدترين دورههاي عملكرد اقتصادي را داشته باشيم و از 17 ركورد در عملكرد اقتصادي ايران طي40 سال گذشته 14 ركورد در اين دوره داشتيم؛ در نيمه اول سال 1358 سند برنامه توسعه و تكامل نظام جمهوري اسلامي انتشار عمومي پيدا كرده كه به گمان اينجانب تا امروز همچنان مشاركتجويانهترين برنامه كشور است.
در سخنراني دكتر مومني درباره الگوهاي توسعه در دوران دفاع مقدس تاكيد شد: اگرچه توسعه در اين دوران به مفهوم آن نيست كه هيچوقت اشكال و اختلالي وجود نداشت، چراكه بالاخره شرايطي كه يك نظمي فرو پاشيده، نظم جديد هنوز مستقر نشده، بايد با جنگ تحميلي طولاني و با تروريسم مجاهدين خلق و با انبوه گرفتاريهاي ديگر روبهرو شود، اما كارنامه عملي اين دوران نشان داد جهتگيريها مبني بر علم و قانون و برنامه طراحي ميشد. يكي از بزرگترين افتخارات جمهوري اسلامي اين است كه در نيمه اول سال 1358 سند برنامه توسعه و تكامل نظام جمهوري اسلامي انتشار عمومي پيدا كرده كه به گمان اينجانب تا امروز همچنان مشاركتجويانهترين برنامه كشور است. طرحهاي دهه اول انقلاب تا به امروز پرافتخارترين و موثرترين طرحهايي بوده كه در كل دوران جمهوري اسلامي اجرا شده است و اينها دقيقا با ضريب به طور متوسط بالاي 90 درصد همگي در دوره جنگ جلو رفتهاند. سطح امور اجتماعي در بودجه عمومي كشور در 8 ساله جنگ به طور متوسط دو برابر سطح امور اجتماعي در دوره 52 تا 56 بوده است. يعني به اين صورت اهتمام به امور اجتماعي وجه اقتصادياش را هم كه به همين صورت ملاحظه كرديد در قالب ركوردهاي تكرار نشده نشان داد و بنابراين برداشت من اين است كه ما ميتوانيم ادعا كنيم كه موثرترين و موفقترين برنامه در جهت حركت به سمت توسعه همهجانبه در سختترين ايام تاريخ معاصر ايران يعني دوره جنگ رقم خورده است و به نظر ميرسد به غير از رويكردهايي كه مستقيما به شرايط جنگي مربوط ميشده و الان ضرورتي براي استمرار ندارد راهبرد اصولي «توليدمحوري» كه در آن دوران در دستور كار قرار داشت با همه لوازم و پشتيبانيهاي نهادي ذكر شده امروز هم براي توسعه كشورمان راهگشا است و ميتواند نيروي بزرگي براي اعتلاي ملي فراهم سازد و چنين باد.
دور باطل تداوم بخش توسعهنيافتگي اتكاي به رانت نفتي است
مومني در ادامه اين نشست گفت: در عين حال كه اين فرصت در شرايط انقلابي براي ما فراهم شد و انصافا رهبران انقلاب ما هم اين فرصت را دادند كه عملياتي شود، با وجود پيگيري جدي مساله بقا و كارنامه بسيار قابل دفاعي كه اشاره كردم از اين زاويه داشتهايم، بيشترين تلاشهاي توسعهگرا هم در همين دوره اتفاق افتاده و دليل تاثير اين تلاشها هم نسبت به هر دوره تاريخي ديگري بيشتر بوده است. به عنوان مثال شما ميدانيد كه در اقتصادهاي رانتي يكي از مهمترين دورههاي باطل تداوم بخش توسعهنيافتگي اتكاي به رانت نفتي است. وقتي كه يك كشوري به چنين رانتي اعتياد پيدا كرد، شرايط به گونهاي رقم ميخورد كه تحت دورانهاي رونق قيمت نفت به دلايلي و طي دورانهاي افول قيمت نفت به دلايلي ديگر، همه مناسبات بازتوليدكننده توسعه نيافتگي فعال ميشوند و بنابراين يكي از كارهايي كه جز در چنين شرايطي امكان ندارد كه رهبران يك كشوري جرات تصميمگيري دربارهاش بكنند، در دورهاي بعد از پيروزي انقلاب در ايران اتفاق افتاده و آن اين است كه براي اينكه اين دور باطل شكسته شود، يك تصميم راهبردي گرفته شده و براساس آن صدور نفت خام از روزانه 4 ميليون بشكه به 800هزار بشكه در روز تقليل پيدا كرده است. ما در سازمان برنامه و بودجه مطالعههايي داريم كه نشان ميدهد خود اين تصميم يك شوك منفي 30درصدي بهGDP ايران وارد كرده، ولي شما در هيچ يك از سالهاي پس از پيروزي انقلاب ايران نميبينيد كه GDP ايران چنين سقوطي را به نمايش گذاشته باشد و اين در واقع بازتاب اين است كه اراده، انديشه، صداقت و مديريتي كه در دوره دفاع به كار گرفته شد و انرژي مردمي خارق العادهاي كه آزاد شد توانسته بخش اعظم اين شوك منفي را در درون اقتصاد جذب كند. در سال 1358 رشد منفي GDP در ايران حدود 8 درصد بوده و از آن اينطوري استنتاج ميكنند كه مثلا تندروي كرديم و چنين و چنان كرديم. و كساني كه به چهرههايي مثل مهندس بازرگان، شهيد مطهري، مرحوم طالقاني و شهيد بهشتي نسبت تند روي داده باشند براي كساني كه اين شخصيتها را ميشناسند به اندازه كافي معنيدار هست. ولي وقتي شما به لحاظ تحليلي ريشههاي اين مساله را نگاه ميكنيد، ميبينيد كه اين رشد منفي مايه افتخار است، يعني ما توانستيم يك شوك منفي 30درصدي را در اين تراز جذب كنيم بدون اينكه كوچكترين اختلالي در فرآيند اداره كشور هم اتفاق بيفتد. اگر محدوديتهايي كه نظام جديد داشته را لحاظ كنيد شگفتانگيزي آن كارنامه را خيلي جديتر به چشم ميآورد. مثلا فرض كنيد كه انقلاب ايران اواخر سال 57 پيروز شده، اواسط سال 59 جنگ شروع شده، اين شرايطي است كه نظم كهن فرو پاشيده و هنوز زمان كافي براي جاگزين اركان نظم جديد وجود نداشته است.
انقلاب دارويي و بينيازي از 5/13 ميليارد دلار واردات
مومني به برخي تصميمات و سياستهاي اتخاذ شده در آن دوران اشاره كرد و افزود: در اين دوره يكسري تصميمهاي راهبردي را داريم كه شامل شجاعتهاي خارق العادهاي است. مثلا اينكه به همت مرحوم دكتر سامي و طيف انقلابيوني كه با ايشان همكاري ميكردند به محض پيروزي انقلاب شاهد راه انداختن طرح ژنريك در بخش داروي كشورمان بوديم. وجود الزامات هوشمندانه و بسيار عالمانهاي كه جز در شرايطي اينچنيني كه يك همدلي بيسابقه بين دولت و مردم وجود دارد امكانپذير نيست، اينها آمدند براي اينكه سهم شركتهاي فرامليتي دارويي را از قيمت تمام شده داروها حذف كنند كه به طور متوسط اين سهم بالاي 75 درصد بود يك رويكرد استقلال طلبانه را در اين زمينه به كار گرفتند و به جاي اينكه ما به برندها و ليبلها بپردازيم، آمدند عناصر گوهري سازنده دارو را در مركز توجه قرار دادند و با ميزان واردات بسيار كوچكي توانستيم مشكل دارو را در ايران در كل دوره جنگ در بالاترين سطح قابل تصور در استاندارد يك كشور در حال توسعه حل و فصل كنيم. من خودم خاطرم هست كه يك تحقيقي در سالهاي اوليه دهه 1370 كه در سازمان برنامه انجام شده بود و در آن نشان داده شده بود كه اگر اين اتفاق نميافتاد با استاندارد الگوي مصرف سالهاي 53 به بعد در سال 1368 ما حداقل بايد 13و نيم ميليارد دلار از منابع ارزي مان را به واردات اختصاص ميداديم در حالي كه در كل سالهاي جنگ هرگز واردات دارو و مواد اوليه دارويي در ايران از مرز پانصد ميليون دلار عبور نكرد و حيرتانگيزتر آنكه حتي به قيمتهاي جاري، قيمت دارو در سال 1368 از قيمت آن در سالهاي 1356 و 1357 كمتر بود.
اما به نظر اينجانب بزرگترين تحول به جهش جايگاه ايران در زمينه توسعه انساني مربوط ميشود. در حالي كه در رژيم پهلوي و در فاصله سالهاي 1960 تا پيروزي انقلاب اين شاخص از 562/0 به 566/0 رسيده بود يعني 004/0 تغيير طي 20 سال ولي تنها در فاصله سالهاي 1358 تا 1367 از 566/0 به 646/0 جهش كرده است.
بزرگترين شوك مثبت در 50 سال اخير در دهه اول انقلاب
در ادامه اين نشست اين استاد دانشگاه گفت: ماجرا اين است كه در آن شرايط خطير چنين تصميمگيريهاي راهبردي اتفاق افتاده و چنين دستاوردهاي خارقالعادهاي را به بار آورده است. مثلا از منظر سمتگيريهاي مربوط به عدالت اجتماعي تقريبا بزرگترين شوك مثبت در 50ساله اخير در 10 ساله اول پس از انقلاب اتفاق افتاده است. در سال 2004 بانك جهاني گزارشي منتشر كرد با عنوان «اقتصاد ايران از ديدگاه بانك جهاني» كه يكي از نكاتي كه به نظر آنها بسيار شگفتانگيز جلوه كرده اين بوده كه با وجود شرايط ما، اندازه جمعيت زير خط فقر نسبي از 45 درصد در سال 1980 يعني آنچه از رژيم پهلوي تحويل گرفته شده در پايان جنگ به 25 درصد رسيده است. خود اين اتفاق و دستاوردهاي ديگر به اندازه كافي نشاندهنده اين است كه رقم خوردن چنين كارنامهاي بيش از هرچيز تابعي است از اصلاح رابطه بين دولت و مردم در سطح سياسي و برخورد فعال براي رانتزدايي و توليدمحوري در عرصه اقتصادي است.
امنيت شغلي از دست رفت
او در ادامه گفت: امروز در ادبياتي كه سازمان بينالمللي كار ايجاد كرده يكي از بزرگترين تهديدها براي توسعه در مقياس جهاني را مساله ناامني يا احساس ناامني از نظر موقعيت شغلي درنظر ميگيرد. اين ماجرا زماني معني دارتر ميشود كه يادآور شوم در كل دوره جنگ بالغ بر 85 درصد قراردادهاي كاري كه داشتهايم، قراردادهاي دايمي بوده كه امنيت بخشترين نوع قرارداد براي نيروي كار است، طنز تلخ ماجرا اين است كه در دوره تعديل ساختاري كار به جايي رسيده كه امروز براساس برخي گزارشها بيش از 85 درصد قراردادهاي كار، قراردادهاي موقت هستند.
ربا، موتور خلق ارزش افزوده
او يكي از نكات كانوني كه سبب شده امروز اقتصاد ايران بهسادگي نتواند به سامان شود تبديل «ربا» به موتور اصلي خلق ارزش افزوده در اين اقتصاد دانست و اضافه كرد: يكي ديگر از كانونهاي اصلي بازتوليدكننده بحران در شرايط كنوني اين است كه وزن فعاليتهاي غير مولد اعم از واردات كالاهاي غيرضروري، دلاليهاي غيرعادي، رشوه و... به طرز غير متعارفي بالا رفته است. ولي وقتي از اين زاويه آن دوره را نگاه ميكنيم ميبينيم كه با يك پردازش كوچك روي دادههاي موجود درسايت بانك مركزي در كل دوران دفاع مقدس 54 درصد از كل نقدينگي كشور هزينهاش براي اقتصاد ملي صفر بوده، كه اصلا چنين چيزي براي مديريت پولي فعلي كشور قابل تصور نيست.
رويكرد توسعه سيستمي همهجانبه در دوران جنگ
مومني در جمعبندي بحث خود عنوان كرد: دولت دفاع مقدس به تمام معني و به صورت سيستمي رويكرد توسعه همهجانبه داشته است. به غير از همه مستندات و شواهدي كه ذكر كردم از منظر دانش توسعه گفته ميشود كه بايد توضيح داده شود كه اگر چنين است از منظر دورهاي باطل تداومبخش توسعهنيافتگي چه اتفاقهايي افتاده است. من باز هم تاكيد ميكنم كه در ادبيات توسعه نظريههايي را داريم كه كانون اصلي دورهاي باطل را در ساخت سياسي ميدانند. در ادبيات توسعه، ميگويند كه وقتي كشور با بحران حاد بيكاري روبهرو ميشود، يك سوال مقدر كه پيشروي نظام تصميمگيري است با مساله بيكاري با اولويت بيكاري شهري برخورد كنيم يا با اولويت بيكاري روستايي؟ پاسخ اين است كه ميگويند از نظر علمي بايد بيكاري روستايي اولويت داده شود، اگر ميخواهيد به شكل توسعهگرا بيكاري حل شود. ميگويند دولتهاي رانتي توسعهنيافته چون كوتهنگر هستند بنا به يكسري ملاحظات اقتصاد سياسي كه الان زمان تفسيرش را نداريم ميآيند شهر را انتخاب ميكنند. تجربه نشان داده است كه در كشورهاي درحال توسعه به ازاي هر يك فرصت شغلي كه در شهرها ايجاد ميشود تا سه نفر به تعداد مهاجران روستايي افزوده ميشود. بنابراين هم بيكاري شهري معضلش حادتر ميشود و هم چندين گرفتاري ديگر پديد ميآيد، بنابراين فهم تواليهاي صحيح يكي از كانونهاي اصلي معرفتي در دانش توسعه است. آنجا هم باز محورهاي زيادي دارد، ببينيد در دوره 10 ساله اول بعد از انقلاب در زمينه بها دادن به زيرساختهاي فيزيكي توسعه روستايي يكي از شگفتانگيزترين كارنامهها در بين همه كشورهاي در حال توسعه رقم خورده؛ يعني از اين زاويه در سال 1367 به طور متوسط همه زيرساختهاي فيزيكي توسعه روستايي مثل آبرساني، برقرساني، جادهكشي، مدرسهسازي، بيمارستانسازي و از اين قبيل نسبت به آنچه از دوره پهلوي تحويل گرفته شده 5/11 برابر افزايش اتفاق افتاده. من هميشه اين مثال را از اين زاويه ميزنم كه شما ببينيد انقلاب اسلامي چه انرژي انساني آزاد كرده كه در شرايط جنگي و با آن ملاحظههاي ديگري كه عرض كردم يك همچين كاري در جامعه روستايي طي 10 سال رقم خورده است.
اداره بدون بحران با 10 ميليارد دلار واردات
اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي در پايان خاطرنشان كرد: شما براي اينكه بدانيد مديريت اقتصادي كشور در آن زمان چه كاري انجام داده فقط اين را نگاه بكنيد كه كشور در سال 1365 با كمتر از 10 ميليارد دلار واردات، بدون بحران اداره شد و اين در حالي بود كه چندين مشكل حاد كه در آن مطالعه ديده نشده بود به ما اضافه شد. مثل رشد سريع جمعيت، به اضافه اينكه يك چيزي حدود سه و نيم ميليون نفر رانده شده افغاني و عراقي كه ما پذيرفته بوديمشان و مثل اينكه مثلا 6 تا استان كشور مستقيما معركه نبرد بود يا به هر حال براي پشتيباني جنگ بود و براي كشاورزي با محدوديت رو بهرو بوديم.