پاييز، دنياي سازش همه رنگهاست
نخستين روز پاييز يكي از بهترين روزهاي اين فصل براي اهالي فرهنگ و هنر است. به تقويم كه نگاه ميكني، ته دلت شاد ميشود از زادروز هنرمندهاي مهمي كه ماه مهر به ما ارزاني داشته. انگار مژدگاني رسيدن پاييز، داشتن هنرمنداني است كه نامشان در عرصه فرهنگ و هنر اين سرزمين ميدرخشد و معاصر با روزگار ما هستند. حسين منزوي يكي از همين نامهاست. بهترين غزلسراي معاصر ايراني كه اشعار و ترانههايش، شور و شوق عاشقانه دارند و به زيبايي همين فصل پاييز، واژهها را در آغوش ميگيرند. دوازده سال از مرگ منزوي ميگذرد و همچنان بعد از اينهمه سال، اشعارش در ميان مخاطبان نسل تازه عنوان «بهترين غزلهايي كه خواندهام» را ميگيرد و ترانههايش به صداي خوانندگاني ميرسد كه ميخواهند در دوران تازه با مخاطبان تازه، حرفي براي گفتن داشته باشند. به استناد آنچه منزوي براي ما به جا گذاشته، به استناد شور و عشقي كه در اشعارش ريخته و به استناد تمام مخاطباني كه نام او را با لبخند ياد ميكنند، اول مهر روز مباركي براي شعر و غزل فارسي است و چه خوب كه از همنسلان شاعري هستيم كهزاده مهر است و پاييز كوچكش را «دنياي سازش همه رنگها» ميخواند.