• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3687 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۱۶ آذر

انتظارات اوليه از يك وزير

علي شكوهي

خدا خير بدهد به برادرمان جناب الياس حضرتي كه باني يك كار خير شده و براي توجه مضاعف به امر آموزش و پرورش جمعي از صاحب‌نظران اين حوزه را در قالب يك شوراي مشورتي سازماندهي كرده است. اعتقاد ايشان به اهميت تعليم و تربيت در رسيدن به توسعه همه‌جانبه و تاثير بسيار بالاي اين نهاد در ساختن نسلي با هويت موجب شده است كه به موضوع آموزش و پرورش بهاي مضاعف بدهد و با تشكيل يك شوراي مشورتي به شكل مسوولانه‌تر در اين حيطه وارد شود. در اين شورا حدود 15 تا 20 تن از آشنايان با مقوله تعليم و تربيت و صاحب‌نظران اين حيطه حضور دارند كه بسياري از آنان داراي تاليفات متعددي در اين باره هستند و قطعا نظرات كارشناسانه و دلسوزانه آنان براي برنامه‌ريزي در حوزه آموزش و پرورش به كار مي‌آيد.
ديروز فرصتي شد تا به همراه جناب حضرتي و تعدادي از مشاوران ايشان در حيطه تعليم و تربيت به ديدار وزير آموزش و پرورش برويم و به اختصار برخي از نظرات خود را با وي در ميان بگذاريم. طبعا حضرتي كه هم نماينده مجلس است و هم يك چهره سياسي و هم يك مدير رسانه‌اي، خيلي حرف براي گفتن با وزير آموزش و پرورش دارد اما در اين جلسه در حد اختصار نكاتي را مطرح كرد تا فرصت براي اظهارنظر مشاوران ايشان باقي بماند. چند تن از مشاوران نيز به صورت فهرست‌وار نكاتي را با جناب دانش‌آشتياني در ميان گذاشتند كه يكي از آنها بنده بودم. از آنجا كه اظهارات بنده در اين جلسه از جنس مسائل عمومي است، برخي از نكات مهم آن را در زير مي‌آورم.
اولين نكته اين بود كه ما تاكنون در اين جايگاه وزراي زيادي را ديده‌ايم كه اولا فكر مي‌كردند قبلي‌ها كار زيادي براي آموزش و پرورش انجام نداده‌اند و ثانيا خيال مي‌كردند كه خودشان كارهاي زيادي را به انجام خواهند رساند اما به تدريج در مي‌يابند كه نه اولي كاملا درست و نه دومي خيلي واقع‌بينانه است و بعد از مدتي متوجه مي‌شوند كه كار زيادي نمي‌شود انجام داد و مشكلات بسيار بيشتر از آن ميزاني است كه در «آن طرف ميز» تصور مي‌كردند.
نكته دوم اين بود كه اگر نتوانيم مساله آموزش و پرورش را به يك مساله ملي تبديل كنيم، در آن صورت حتما در دوره وزارت جناب دانش‌آشتياني هم با شكست مواجه خواهيم شد. تاكيد كردم فردي مثل جناب دكتر فاني كه اين همه در وزارت آموزش و پرورش شناخته شده بود و از مدرسه تا وزارت تجربه داشت و ايده‌هاي خوبي را در اين حيطه مطرح مي‌كرد اما در عمل كار به جايي رسيد كه طيف بزرگي از فرهنگيان از رفتن ايشان استقبال كردند.
نكته سوم اين بود كه مشكل اصلي فرهنگيان مساله معيشت و منزلت است و اين هم حل نمي‌شود مگر اين كه كل نظام براي حل آن وارد ميدان شود و با تخصيص بودجه لازم، جايگاه فرهنگيان را در جامعه ارتقا ببخشد. وقتي هر وزيري در آغاز كارش در حدود 6 هزار ميليارد تومان بدهي داشته باشد و نتواند مطالبات فرهنگيان را بپردازد، قادر نخواهد بود براي ارتقاي منزلت فرهنگيان كاري جدي انجام دهد. فرضا اگر اين اتفاق هم بيفتد، عمدتا كساني به حق و حقوق خودشان مي‌رسند كه كارشان با آموزش و پرورش تمام شده و بازنشسته شده‌اند و عمده فرهنگيان شاغل خواستار توجه به مقولاتي مانند رتبه‌بندي فرهنگيان و همسان‌سازي حقوق آنان با هيات علمي دانشگاه‌ها هستند. روند تدوين برنامه ششم توسعه و لايحه بودجه سال 96 نشان مي‌دهد كه به اين موضوع توجه لازم نشده است و بنابراين بايد انتظار داشت همان عاملي كه موجب زمين خوردن وزراي قبلي شده، اكنون هم موثر واقع شود و در شش ماه آينده جايگاه وزير جديد را هم مورد تهاجم قرار دهد.
نكته چهارم به رويكرد كلي وزارت آموزش و پرورش مربوط بود. در آموزش و پرورش ما متاسفانه همچنان رويكرد فردي- روانشناسانه حاكم است در حالي كه براي حل معضلات متعدد موجود بايد با رويكرد جمعي - جامعه شناسانه سراغ آن رفت. نسل جوان ده‌ها مساله و سوال دارد كه بايد با ايجاد هويت جمعي مناسب و دادن نقش اجتماعي، براي اجتماع‌پذيري و اجتماع‌پذيري سياسي جوانان كاري كرد. متاسفانه اكنون هزينه كار سياسي در كشور بالا رفته و خانواده‌ها هم تمايلي به مقوله تربيت سياسي- اجتماعي دانش‌آموزان نشان نمي‌دهند در حالي كه اين امر بايد در آموزش و پرورش به صورت جدي در دستور قرار بگيرد و نهادينه شود. باز كردن معبر در حوزه مسائل جوانان با خنثي كردن تك‌تك مين‌هاي سر راه آنان شدني نيست بلكه بايد مين‌كوب را وارد صحنه كرد. ما به ايجاد موج اجتماعي بزرگ نياز داريم.
نكته پنجم اين بود كه در حيطه مديران اصلي آموزش و پرورش بايد تحولي جدي ايجاد شود؛ يعني متناسب با رويكرد سياسي دولت، بايد مديراني از جريان اصلاح‌طلب و اعتدالگرايان را وارد عرصه خدمت كرد. متاسفانه از سال 92 تاكنون وضعيت به گونه‌اي است كه طرفداري از دولت در اين وزارتخانه بازاري ندارد و هنوز مديران دولت قبل در بسياري از پست‌هاي كليدي سر كارند و همين‌ها مانع ايجاد تحولاتي در راستاي مواضع دولت جديد مي‌شوند. متاسفانه جناب دانش‌آشتياني هم در اولين تغييرات ايجاد شده، مدير توانمندي را كنار گذاشت (آقاي كفاش معاونت پرورشي و فرهنگي) كه بيش از همه سنگ دولت تدبير و اميد را بر سينه مي‌زد و اين در حالي است كه مديران دولت قبل همه سر جاي خود مستقر هستند.
آخرين نكته هم اين بود كه آقاي وزير بايد فضاي امنيتي حاكم بر وزارت آموزش و پرورش را تغيير دهد و اين نمي‌شود مگر اين كه با هماهنگي دولت، تغييرات ضروري در حيطه حراست اين وزارتخانه ايجاد كند و كساني را به كار بگيرد كه در اعلام نظر راجع به افراد و مديران پيشنهادي، با ملاك‌هاي دولت قبل نظر ندهند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون