ادامه از صفحه اول
آيا افكار عمومي اشتباه ميكند؟
به عبارت ديگر گرايش به يك ايده يا شخص در برخي از موارد بيش از آنكه به دليل ويژگيهاي مثبت يا ارزشهاي مفيد آن ايده يا شخص باشد، ناشي از نفرت يا نفي جبهه مقابل است و افكار عمومي براي پرهيز از طرف مقابل به سوي فردي گام مينهند كه اصالتا علاقهاي به او ندارند. حتي مواردي پيش ميآيد كه به بدترين افراد راي ميدهند تا نشان دهند اين بدترين را به طرف مقابل ترجيح ميدهند.
افكار عمومي، در مواردي بيرحم است. ولي كساني كه با اين بيرحمي مواجه ميشوند، خود را در موقعيت مظلوميت تعريف و تصور ميكنند، در حالي كه اين بيرحمي نتيجه و واكنشي به بيرحميهاي همين مظلومنماها در طول زمان زيادي است كه عليه مردم اعمال كردهاند و اكنون به يكباره مجال بروز پيدا ميكند. هدف تبرئه يا دفاع از افكار عمومي نيست. هدف شناختن مسوولان اصلي در شكلگيري اين افكار عمومي است. به ويژه كساني كه مسوول هستند و هنوز متوجه مسووليت خود نيستند. كساني كه خود را در مقام داوري افكار عمومي قرار ميدهند، دستشان به اين مشكل آلودهتر است. از اين منظر اگر نگاه كنيم قضاوتمان به انتخابات سال 1384 ايران و 2016 امريكا عوض يا تعديل خواهد شد.
حرمت كشور ايران و متوليان آن
كنسرت و كتاب و هرچيزي كه مقامات رسمي اجازه دادهاند، در مواردي از سوي يك مسوول محلي ناديده گرفته ميشود. يك نگاهي به سايتها و كانالهاي سياسي اصولگرا و افراطي بيندازيد. از روزي كه سناي افراطي و جمهوريخواه امريكا دستور ادامه تحريمهاي گذشته را داد و نقض برجام كرد، ميزان حملات و تيكه اندازي و حتي فحاشي به مسوولان جمهوري اسلامي سياست خارجي ايران، خيلي بيشتر از اعتراض به سناي امريكا بود كه ايران را تحريم كرده بودند. اتفاق زيبا، هماهنگي مسوولان كشور عليه اين نقض
برجام بود. همه موضع واحد گرفتند. اين مواضع واحد پاسخهاي خوبي در سياست خارجي ميگيرد.دفاع از
منافع ملي است. وزير خارجه و دولت و مجلس و ساير مسوولان عاليرتبه به تبعيت از مقام معظم رهبري در برابر پيمانشكني امريكاايستادند. اما خوشحالي بخش فراواني از اصولگرايان و افراطيها كه در سايه اين نقض پيمان توانستند به وزارتخارجه خودمان حمله كنند، خيلي نشان بدي است براي جناحهاي سياسي، كه ادعاي طرفداري شان از نظام گوش فلك را كر كرده است. اگر اين نوشتههاي مخالف وزارتخارجه يا دستاندركاران برجام را بخوانيم، جوري مطرح شده است كه انگاري وزارتخارجه، ايران ما را تحريم كرده است.
شادابي اين مجموعهها از تحريم و شادابي همزمان سناييهاي امريكايي نشان ميدهد كه بايد جناحهاي سياسي مخالف دولت در رفتار خود تجديد نظر كنند.
در اين اختلافات سياسي داخل خانوادهاي اينقدر سرعت گرفتهايم كه برخي موضعگيريهايمان شبيه موضعگيري منافقين عليه مقامات جمهوري اسلامي ميشود. يا در مسالهاي كه بين قوه قضاييه و مجلس شكل گرفت، حرمت اصل امامزاده جمهوري اسلامي نگه داشته نشد. در دوران آقاي احمدينژاد اين حملات تند قوا عليه يكديگر به اوج رسيده بود. تصور آرامش و حرمت وادب در اين دوران پسا احمدينژاد ميرفت. جمهوري اسلامي از نظر حقوقي در بين كشورهاي منطقه بيشترين ظرفيت و منظمترين قوانين را براي حل مشكلات دارد اما دعواهايي كه بخشي يا صنفي است و در درون حاكميت شكل ميگيرد، بيشتر از همه كشورهاي اطراف ما است. تن ندادن به قانون يا استفاده ابزاري از قانون پايههاي نظام را از هم ميپاشد. علاوه بر آنكه اساسا اعتماد به سيستمهاي حكومتي را كم ميكند. در دموكراسي مردم آزادند كه حكومت را نقد كنند. در دموكراسي ما بخشهاي حكومت به جان هم افتادهاند. اين دموكراسي نام ندارد.