• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3160 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۳۰ دي

دوست‌داشتني‌هاي تيم‌ملي ايران

علي عالي


1-‌ مي‌خواهيم از مظلوميت تيمي بنويسيم كه همه تلاشش را براي «دوست‌داشتني» شدن مي‌كند. به چهره معصوم سردار آزمون خيره مي‌شويم، چهره‌هاي دوست‌داشتني گوچي، وريا غفوري، دژآگه، وحيد اميري و خيلي‌هاي ديگر. بازيكناني كه مي‌دوند، مي‌جنگند، تنه مي‌زنند و بعد از گل – بازيكنان در زمين و نيمكت ذخيره‌ها- شادي مي‌كنند. تيم‌ملي پوست انداخته است و اين هديه كي‌روش به فوتبال ايران است. تيمي متوسط با آرزوهاي بزرگ، تيمي كه كمتر اميدي به آنها مي‌رفت اما حالا مي‌خواهند قهرمان آسيا باشند. مجموعه‌يي متمركز روي «رويايي» كه دارد. همدل و يكدست. كي‌روش به بازيكنان آموخته است كه به‌وقت مردن هم مي‌توان ايستاد، تا سرحد جنون بايد جنگيد و نااميدي در فلسفه فكري آنها جايي نبايد داشته باشد. خيلي وقت است خبري از نااميدي، ضعف و ترس از حريف در «تيم‌ملي ايران» جايي ندارد، گويي از ابتدا هم وجود نداشت و اين دستاورد بزرگي براي فوتبال ايران است. چرا نبايد اين بازيكنان و اين تيم را دوست نداشت؟
2-‌ انتقاد به كارلوس كي‌روش وارد است. از ميزان دستمزد تا برخي مصاحبه‌هاي جهت‌دارش. حتي انتقاد به سيستم دفاعي تيمش هم وارد است. اينكه تيمش هيجاني ندارد يا اتوبوس انساني مقابل دروازه تيمش پارك مي‌كند. اما از ياد نبريم نقد به هر سيستمي وارد است. تيم‌ملي زيبا بازي نمي‌كند، كار تركيبي نمي‌كند، كمتر از حريف پاس مي‌دهد، بيشتر از حريف توپ خراب مي‌كند و درصد مالكيت توپش از حريف كمتر است. اما آيا هيچ‌كس به اين دقت كرده كه او تركيب تيم‌ملي را چقدر دستخوش تغيير كرده است؟ اينكه جرات بازي به وريا غفوري را داد. اينكه روي پولادي اصرار كرد. اينكه سردار آزمون را مهاجم نوك تيم‌ملي قرار داد، آن هم در روزهايي كه گوچي روي نيمكت نشانده شد. اينكه در روزي كه به برد نياز دارد هم به جوانان تيمش ميدان مي‌دهد و ترسي به خود راه نمي‌دهد. اينكه ديگر بازيكن پلي‌ميكر در تركيب ندارد. اعتماد مي‌كند، به تك‌تك بازيكناني كه انتخاب كرده است؛ تيمي كه بازي‌هاي تداركاتي مناسب هم نداشت تا بازيكنانش به اعتمادبه‌نفس لازم برسند. از ياد نبريم تيم‌ملي، برآيند ليگ ايران و ثمره مربيان فوتبال ايران است. همان ليگي كه آندو را در ليست مازاد باشگاه قرار مي‌دهد و فلان مربي مشهور پايتخت در ابتداي فصل، دست رد به سينه وريا غفوري مي‌زند؛ ليگي كه آمار فني‌اش نزديك به فاجعه است. نبايد از تيم‌ملي انتظار حركات تركيبي داشت وقتي در ليگ فوتبال ايران كمتر شاهد حركات تركيبي هستيم. حسرت همه روزهاي از دست داده فوتبال ايران را مي‌خوريم. اينكه چه شد تا به اينجا رسيديم؟ فوتبال ايران نقطه قوت بزرگي داشت و آن هم «استعداد فراوان»؛ حتي از آن هم خالي شده‌ايم انگار.
3- اما حسرت جاي ديگر است. حسرت ما از مديريت فوتبال ايران است. اينكه به‌اندازه پولي كه به كي‌روش داد، از او كار نخواست. او را وارد چرخه توليد بازيكن نكرد و از او براي برنامه‌ريزي و تدوين راهبرد، سود نبرد. برانكو بهترين نسل فوتبال ايران را در اختيار داشت اما كي‌روش به فقيرترين روزهاي فوتبال ايران رسيده است. روزهاي برهوت مديريت براي ساختن فوتبال؛ مديريتي كه گويي مي‌خواهند زود سود ببرد و برود و البته همين تفكر و فرهنگ را به بازيكنان انتقال داده‌اند. استعدادهايي كه ستاره مي‌شوند و سقوط مي‌كنند. تيم‌ملي بعد از سال‌ها مربي‌محور شده است، در حقيقت تفكرمحور شده است و متكي به هيچ بازيكني نيست. كمتر اهل زيرتوپ زدن است و بيشتر بازي مي‌كند؛ حتي ضعيف. تغيير استراتژي تيم‌ملي در طول 90دقيقه كاملا مشهود است. بازيكناني كه از همين فرصت‌ها براي نشان دادن توانايي‌هايشان استفاده مي‌كنند. حالا فوتبال براي ايراني‌ها روايتي است كه تكرار نمي‌شود و قصه‌يي شده كه فرجامش را نمي‌دانند. شايد كي‌روش متهم به خوش‌شانسي است اما از ياد نبريم كه براي داشتن «شانس بهتر» هم بايد بيشتر تلاش كرد، تمرين كرد و درست به رقابت پرداخت. درس تيم‌ملي به مردم ايران شايد اين باشد كه آنچه از آنها در زمين فوتبال مي‌بينيم، كپي برابر اصل صحنه زندگي است. تلاش كرد، نااميد نشد و باوجود كمبود امكانات، شجاعانه براي موفقيت جنگيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون