• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3741 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۲۰ بهمن

شكنندگي و آسيب‌پذيري ابرقدرت

سيد علي ميرفتاح

خيلي‌ها فكر مي‌‌كنند در آمريكا «سيستمي» هست كه اگر احساس خطر كند مي‌تواند جلوي ترامپ را بگيرد. مي‌گويند به غير از اين مسوولين، علاوه بر رييس‌جمهور و كابينه و مجلسين چيزي به اسم سيستم هست كه هوشيارانه از خودش مراقبت مي‌كند و جلوي خطر را مي‌گيرد. خبر عكس‌العمل دادگاه‌هاي ايالتي كه منتشر شد، دل خيلي‌ها آرام گرفت كه ترامپ چنان‌كه مي‌پندارد همه‌كاره نيست و بر سر راهش مانع بسيار دارد. قضيه به قضات مستقل محدود نمي‌شود. بلكه اميد مي‌رود كه كنگره و سنا هم وارد عمل شوند و جلوي خود مختاري رييس‌جمهور را بگيرند. حتي بالاتر از اينها، تبليغ و تحليل مي‌كنند كه حضور يك ميليون و پانصد هزار نهاد مدني در ايالات متحده آمريكا مانع از استبداد فردي مي‌شوند. عكس‌العمل‌هاي جامعه جهاني هم به مردمي كه ترسيده‌اند و با نگراني به كاخ سفيد چشم دوخته‌اند قوت قلب مي‌دهد كه عنقريب ترامپ به ديوار سفت مي‌خورد و برمي‌گردد... اما حقيقت اين است كه برخلاف دلگرمي عمومي و اميدواري به «سيستم»، دنياي ما شكننده‌تر از چيزي است كه گمان مي‌رود. نمي‌خواهم توي دل كسي را خالي كنم اما به نظرم اتفاقات آمريكا حجت‌هاي موجهي هستند كه بي‌اعتباري و خطرناكي دنيا را هشدار مي‌دهند. سال‌هاست جامعه جهاني در تبليغ و ترويج دموكراسي و ارزش‌هاي غربي و حقوق بشر كوشيده است بلكه جلوي تكرار جنگ جهاني و ظهور مجدد هيتلر را بگيرد. سازمان ملل متحد و شوراي امنيت هم و غم‌شان را گذاشتند تا با استبدادهاي جهان سومي مقابله كنند و پايه‌هاي دموكراسي را در شرق و غرب عالم قوت ببخشند. دغدغه‌هايي مثل حقوق بشر و سلاح‌هاي كشتارجمعي و تبعيض‌  نژادي و از اين قبيل آنقدر جدي‌اند كه هر ساله سازمان ملل به اقصي‌نقاط عالم بازرس و گزارشگر مي‌فرستد و چهارچشمي بلكه چهل‌چشمي دنيا را به خصوص كشورهاي نه‌چندان قدرتمند را رصد مي‌كند كه مبادا صلح و امنيت دنيا مخدوش شود يا كسي به آن معترض شود. اصلا به عراق حمله كردند تا جلوي ظهور يك هيتلر مجهز به سلاح‌هاي كشتارجمعي را بگيرند. در بد بودن و خطرناك بودن صدام ترديدي نيست، اما حالا كه از فاصله نزديك دو دهه به ماجرا نگاه مي‌كنيم مي‌بينيم آنقدري كه امريكا و اروپا خطرناكند، عراق و افغانستان خطرناك نبودند و آنقدري كه رييس جمهور ايالات متحده مي‌تواند ماجراجويي كند، نه صدام كه هيچ حاكم جهان سومي نمي‌تواند. چيزي كه مي‌خواهم عرض كنم با تبليغات رسمي دنيا مغاير است و رسانه‌ها از صبح تا شب جز اين را مي‌گويند، اما متاسفانه آنقدري كه امروز و البته ديروز امريكا خطرناك بود و هست صدام و ايدي امين و رهبر كره شمالي نبودند و نيستند. در واقع اين همه سال سازمان ملل به خاورميانه متلاطم چشم دوخت در حالي كه خطر اصلي در دل «دموكراسي» تعبيه شده بود و اغلب حتي فكرش را هم نمي‌كردند. بعد از چند سال معلوم شد صدام سلاح كشتار جمعي نداشته و قدرتي هم نداشته. صدام از پس ايران تازه انقلاب كرده و تثبيت نشده سي سال پيش هم نتوانست بر بيايد چه برسد به اينكه بخواهد جنگ جهاني به پا كند. صدام را حتي عرب‌هاي همجوارش هم قبول نداشتند... اما امريكا خوب يا بد، قدرت هژمونيك دارد و مي‌تواند اروپا را به دنبال خودش بكشد. امريكا نه فقط سلاح كشتارجمعي دارد بلكه تاكنون چند بار از سلاحش استفاده كرده و آسيب‌هاي غيرقابل جبران زده است. امريكا هم قدرت آسماني و ماهواره‌اي دارد، هم قدرت زميني. هم مي‌تواند جنگ ستارگان راه بيندازد هم جنگ صليبي. هم مي‌تواند فشار اقتصادي بياورد و هم فشار علمي... هر چيزي كه هيلتر در خواب مي‌ديد امروز ترامپ در دست دارد. هر چيزي را كه فاشيست‌ها آرزويش را داشتند و به آن نرسيدند، دولت امروز امريكا مالك آن است. حتي سابقه تبعيض نژادي امريكا هم با هيچ كشوري قابل مقايسه نيست. قصه مارتين لوتر مربوط به افسانه‌ها نيست بلكه هنوز رفقا و همراهان او زنده‌اند و از شكنندگي «عدم تبعيض» مي‌ترسند. وقتي نژادپرست‌ها در زمان اوباما و در ذيل حاكميت يك رنگين‌پوست، قدرت قهري پليس را در دست بگيرند و بي‌هيچ نگراني بچه مردم را به جرم واهي بكشند و عين خيال‌شان هم نباشد، پس ببين زير سايه دونالد ترامپ چه عرض اندامي مي‌كنند. دنيا درست از همان ناحيه‌اي در مخاطره قرار گرفته كه گمان مي‌كرد تضمين صلح و ثبات است.
مبصري كه قرار بود كلاس را آرام و شاد نگه دارد، خود به محور شرارت بدل شده است... حالا آيا زور آن «سيستم» يا چند قاضي مستقل به اين مبصر قلدر و قدرتمند مي‌رسد؟ مراقب باشيد كه ظواهر دنياي متمدنانه گمراه‌تان نكند. در باطن اين تمدن كه نگاه كنيد مي‌بينيد هيچ سيستمي نيست و آن نهادهاي مدني هم به مويي بندند. به نظرم يك بار ديگر بايد بنشينيم و فيلم دكتر استرنج لاو را ببينيم. منظورم اين فيلم اخيري كه تازه به بازار آمده نيست. منظورم همان فيلم معركه استنلي كوبريك است با اين عنوان فرعي هوشمندانه: «چگونه ياد گرفتم دست از نگراني بردارم و به بمب اتم عشق بورزم.» اين فيلم چند دهه از تكنولوژي روز دنيا عقب است اما خوب‌تر از اين نمي‌شود شكنندگي و آسيب‌پذيري ابرقدرت امريكا را نشان داد. اگر كوبريك زنده بود، حتما به فكر بازسازي آن فيلم با نشانه‌هاي امروز مي‌افتاد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون