سينمايي كه گردشگر ميآورد
الهام معينيجزني
به اسامي اين فيلمها دقت كنيد: هريپاتر، رمز داوينچي، نيمهشب در پاريس، توريست، باشگاه شبانه، خيلي دور خيلي نزديك، شام آخر، اژدها وارد ميشود و ميناي شهر خاموش. اين فيلمها بهغير از نام بازيگران و كارگردان چه چيزي را در ذهن شما تداعي ميكند؟ اگر طرفدار سينما باشيد و اين فيلمها را ديده باشيد، بهطور قطع با مرور هر يك، به لندن، پاريس، ونيز، نيويورك، كويرمصر، نايين، قشم و بم، سفر كردهايد. صاحبان سرمايه سالهاست كه ميدانند با سرمايهگذاري روي سينما و تلويزيون ميتوانند به ذهن مخاطبان دسترسي پيدا كرده و بر سليقه آنها تاثيري شگرف بگذارند. متخصصان به اين نكته واقفند كه سينما ميتواند در صنعت گردشگري نيز نقش مهمي ايفا كند. آنها ميدانند كه تصوير و گردشگري بدجور با هم عجين شدهاند و اين قرابت در سينما به اوج خود ميرسد. نقشي كه يك فيلم خوشساخت بر ذهن مخاطب مياندازد، اثراتش چندين برابر بيشتر از انواع ديگر تبليغهاست؛ بهطوريكه يك فريم كوتاه عاشقانه در يك فيلم، ميتواند روياي سفر در ذهن مخاطبي كه كيلومترها دورتر از آن لوكيشن زندگي ميكند را زنده كند. به همين دليل است كه مسوولان گردشگري در بسياري از كشورها، به اين نتيجه رسيدند براي ارتقاي گردشگريشان، علاوه بر ايجاد زيرساختهاي رفاهي و امكانات زيربنايي، به هنر هفتم توجه بيشتري نشان دهند و امروزه كشورهاي زيادي درگير اين مساله شدهاند. اين روزها، تب جشنواره فيلم فجر و سينما در كشور بالاست. هرسال در بهمنماه، سينماي كشور كانون توجهات ميشود. اما در سينماي ايران جز مواردي اندك كه به نظر ميرسد انتخاب لوكيشن بسياري از آنها، با سليقه يا علاقه شخصي كارگردان صورت گرفته است، برنامهريزي و سرمايهگذاري مدون و حسابشدهاي در اين حوزه انجام نشده است. فرصتي كه در سطح ملي و جهاني در اختيار ما بوده و تاكنون نتوانستهايم به خوبي از آن استفاده كنيم. اين امر زماني اهميت بيشتري مييابد كه ميبينيم ايران از طرفي پتانسيلهاي فراواني براي جذب گردشگر دارد و از طرف ديگر مملو از لوكيشنهايي است كه ميتواند مورد توجه هر كارگردان تراز اولي قرار گيرد. شايد حلقه مفقوده در اين ميان، نبود يك ارگان يا سازمان مسوول در كشور است كه اولويت آن پرداختن به مقوله گردشگري سينما باشد. ارگاني كه اگر حضور ملموستري داشت؛ ميتوانست به كمك فيلمسازان رود و با تخصيص بودجههاي تشويقي و دعوت از گروههاي بينالمللي به اين موضوع، سروسامان مطلوبتري بخشد. با تمام اين اوصاف، گفتن اين امر نيز خالي از لطف نبوده كه رابطه بين سينما و گردشگري يك رابطه دوسويه و برد- برد است و اگر نقش لوكيشنهاي زيبا و پرخاطره را در غنا و ماندگاري و در نهايت فروش بيشتر يك فيلم ناديده بگيريم، راه بيانصافي را در پيش گرفتهايم.