ادامه از صفحه اول
اعتماد اجتماعي را ...
البته بنده با پزشكان معدودي ارتباط دارم و شايد آنها نيز معيار قضاوت نسبت به كل پزشكان نباشند، ولي در مقايسه با ساير اقشار هميشه حس كردهام كه آنان در سطوح بالاتري از آگاهيهاي عمومي و اجتماعي قرار دارند. بهطور طبيعي موارد نقض اين ادعا هم هست.
3- مشكل مهم تفاوتِ نتايجِ ناشي از خطا يا فساد در حوزههاي گوناگون است. متاسفانه فساد در اقشار ديگر از جمله دانشگاهها، به چشم كسي نميآيد. وقتي كه كنار خيابان انقلاب پاياننامه را مثل سيبزميني پياز ميفروشند، كسي ككش گزيده نميشود، ولي خطاي پزشكي كه موضوعي غير از فساد است، مهم ميشود. هرچند علت روشن است، ولي نبايد دچار برداشت ناصواب شويم. علت اين است كه خطاي پزشكي ميتواند منجر به نقص عضو يا مرگ يك نفر شود ولي فساد دانشگاهي و پاياننامه جعلي و صوري نوشتن و براي راهنمايي نكردن آن پول گرفتن، ظاهرا به جايي برنميخورد! و حساسيتي را برنميانگيزد. چه بسا عمل خيري هم محسوب شود! (رجوع كنيد به توجيهات پاياننامهنويسان!)
4- از سوي ديگر برخي از جامعه شناسان در نقد پزشكان نقش ساختار را فراموش ميكنند. اگر ايرادي در پزشكان وجود دارد به خاطر پزشك بودن شان است يا به خاطر معايب نظام پزشكي؟ چرا وقتي فساد دانشگاهي را در پاياننامهها ميبينند، استادان دانشگاه را خطاب قرار نميدهند؟ اصلا استادان دانشگاه و به ويژه همين منتقدان بگويند چند بار مانع دفاع از پايان نامهاي شدند كه صوري بوده يا از بنيان قابل دفاع نبوده است؟ چند نمره 13- 12 به پايان نامههاي ضعيف دادهاند؟ بهعلاوه همه ما تجربيات بسيار خوب و مثبتي از پزشكان داريم. هم تجربيات خوب درماني و هم رفتاري، چرا اين موارد را برجسته نميكنيم؟ اشتباه نشود منظورم نقد نكردن نيست كه همه از جمله پزشكان به آن نياز دارند، منظور زماني است كه داوري كلي و اخلاقي ميكنيم حق نداريم يكسويه نظر دهيم. مردم هم در عمل چنين رفتاري دارند. براي نمونه با وجود تمامي تبليغات عليه پزشكان هنوز هم در اعتماد تعميميافته از ميان 13 حرفه مهم جايگاه سوم را دارند.
5- اين يادداشت در مقام پاك و منزه جلوه دادن جامعه پزشكي كشور نيست چرا كه به قول مرحوم مظفرالدينشاه «همهچيزمان بايد به همهچيزمان بخورد»، ولي اگر قرار است گريبان گروهي از ايرانيان در اين زمينهها گرفته شود، بهطور قطع پزشكان اگر آخرين نباشند، نخستين نخواهند بود. خوب است همه كساني كه از پزشكان انتقاد ميكنند، يك سوزن هم به خود بزنند بعد جوالدوز را حواله پزشكان كنند. خودمحوربيني برخي افراد بدترين بيماري است كه در جامعه ميبينيم. هميشه گفتهايم كه جامعه ما نيازمند اعتماد اجتماعي است ولي متاسفانه خودمان در تضعيف پايههاي آن كوشيدهايم. هيچ قشر و گروهي نيست كه خود را محور عالم نداند و بقيه را با انگهاي گوناگون ننوازد. يكي گريبان پزشكان را ميگيرد، ديگري عليه مهندسان مينويسد، وكلا هم در اين ميان بينصيب نميمانند و... همه كمابيش دچار مشكلاتي هستيم، ولي اينكه در مقام رفيع اخلاقي بنشينيم و به ديگران نمره دهيم كار پسنديدهاي نيست و اثرگذار هم نخواهد بود. 6- حال كه اين مطلب را نوشتم بد نيست نكتهاي را هم خطاب به پزشكان بنويسم. متاسفانه به علل گوناگون، سازمان نظام پزشكي نتوانسته است نقش فراگيري را در ميان پزشكان ايفا كند. به همين دليل بسياري از پزشكان مردمدوست و خيرخواه كمكم خود را از اين سازمان كنار كشيدند و اين سازمان كه بايد نماينده واقعي اين گروه باشد از رسالت خود دور شده است و به جاي آنكه پناهگاه مردمي باشد كه از اشتباهات و خطاها و حتي فسادهاي پزشكي متضرر شدهاند، بيشتر وكيل مدافع پزشكان شده است. آنان ميتوانند وكيل مدافع پزشكان در برابر دولت يا هر نهاد ديگري باشند ولي در مواجهه پزشك و بيمار بايد وكيل مدافع بيمار و نظام سلامت كشور باشند، چون بيمار هيچ پناه ديگري ندارد. صادقانه بايد گفت تا وقتي كه اين سازمان به جايگاه واقعي خود دست نيابد، اين مشكلات ادامه خواهد داشت. حداقل بخشي از مسووليت اين كار به عهده پزشكان است.
سيكل معيوب سياست و...
ديپلماتهاي آلماني و فرانسوي ميگويند اين گزارش نشان ميدهد «بين 52تا53 درصد مردم بهشدت با تغييرات خواسته شده مخالف هستند». حال بايد پرسيدآقاي اردوغان چه چيزي «تغيير قانون اساسي يا اعتبار خود را» به رفراندوم گذاشته است!؟. دربلوك سياست خارجي وضعيت بهتر نيست. جداي از سخنان جنجال برانگيز آقاي اردوغان و وزير خارجهاش چاووش اوغلو عليه تهران كه موجب خشم مقامات ايراني شد، مشكل ناپايداري سياستهاي تركيه بخشي از آن به ايران مربوط ميشود. روزنامه عربي زبان «العرب» چاپ بريتانيا اواخر هفته گذشته در ارزيابي سياست خارجي تركيه و فضاي تنفسي كه آنكارا حس ميكند ميتواند در اتمسفر مسكو براي خود در منطقه ايجا كند نوشت «رييسجمهوري تركيه تلاش ميكند روابط با روسيه را حفظ كند. اين رويكرد سبب شده بسياري اردوغان را به دليل مواضعش در قبال ايران متقلبي توصيف كنند كه به واسطه رفتارهاي دوگانه بدون كسب اعتماد آقاي ترامپ، احتمالا اعتماد همتاي روسياش را از دست خواهد داد». تحليلگر ارشد «العرب» با اشاره به سفر ماه مارس آتي آقاي اردوغان به مسكو نتيجه ميگيرد «او ميخواهد هر دو متحد متناقض استراتژيك را حفظ كند. اما به باور ديپلماتهاي مقيم مسكو او در راضي كردن همتاي روسياش براي پذيرفتن مواضع آنكارا با مشكل جدي روبهرو خواهد شد.» اما با توجه به سياستهاي فعلا نامشخص امريكا و روسيه، شرايط آتي منطقه چه خواهد بود؟اين را فعلا نميدانيم!. ولي احتمال اينكه اردوغان جبران بخشي از سرخوردگيهايش را متوجه شرايط داخلي كند، امر چندان دور از انتظاري نيست. تاريخ مدرن تركيه تجربههاي مشابه زياد در اين زمينه دارد، همانگونه كه «جان دوندار» قبلاهشدار آن را داده است. اردوغان مكرر ثابت كرده در خواندن درسهاي خود مشكل جدي ذهني دارد. همانگونه كه استاد قبلياش نجمالدين اربكان به آن اشاره كرده بود.