«اعتماد» گزارش ميدهد
راي قاطع مجلس به بطحايي و اميد و انتظار به كارآمدي آموزش و پرورش
چشمانداز آموزش و پرورش با وزير جديد
گروه مدرسه اعتماد
در بيوگرافي شخصي او در ويكيپديا، رويكرد سياسي او «اعتدالگرا» درج شده است اما موافقان او كه حامي روحاني هستند او را اصلاحطلب و مخالفان نيز او را اصولگرا ميدانند. او نخستين معاون وزير بود كه توسط دانشآشتياني كه جايگزين فاني، وزير سابق شده بود تنها يك هفته پس از وزارتش، بركنار شد، حضور پررنگ او را در ستاد روحاني در سالهاي 92 و 96 تاييد نميكند.
به عبارتي عدهاي او را پاشنه ورنكشيده ميدانند اما برخي هم مدعي هستند او حامي دولت و در ايام انتخابات هم فعال بوده اما زياد به چشم نميآمد.
سيدمحمد بطحايي، وزير آموزش و پرورش از نظر عناوين پستهايي كه داشته چندان گزينه نامناسب به نظر نميرسد هر چند مخالفان او به استناد همين عناوين او را در ناكارآمدي آموزش و پرورش موثر و مقصر ميدانند اما موافقان اين تجربهها را هر چند منفي و شكست خورده پشتوانه مديريتي او عنوان ميكنند. بطحايي سالها معاون دي نويد ادهم، دبيركل شوراي عالي آموزش و پرورش، مهمترين نهاد قانونگذاري در وزارت آموزش و پرورش حتي در دولتهاي نهم و دهم بوده است و سرپرستي وزارت آموزش و پرورش به مدت 13 روز طعم وزارت را هم به او چشانده بود.
از همان روز نخستي كه نام سيدمحمد بطحايي در ليست گزينههاي پيشنهادي روحاني براي تصدي وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت. اصولگرايان سكوت گستردهاي را پيش گرفتند كه نشان از رضايت آنها داشت اما اصلاحطلبان و حاميان دولت به دو دسته تقسيم شدند. تقسيمي كه تصميمگيري را براي نمايندگان حامي دولت سخت كرد و دو گانههاي مخالف و موافق همزمان
به نمايندگان مراجعه كرده و تلاش ميكردند آنها را با خود همراه كنند.
از همان روز نخستي كه نام سيدمحمد بطحايي در ليست گزينههاي پيشنهادي روحاني براي تصدي وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت. اصولگرايان سكوت گستردهاي را پيش گرفتند كه نشان از رضايت آنها داشت اما اصلاحطلبان و حاميان دولت به دو دسته تقسيم شدند. تقسيمي كه تصميمگيري را براي نمايندگان حامي دولت سخت كرد و دو گانههاي مخالف و موافق همزمان به نمايندگان مراجعه كرده و تلاش ميكردند آنها را با خود همراه كنند.
لذا بر آن شديم حال كه سيد محمد بطحايي با راي بالا و غيرمنتظرهاي اعتماد مجلس را جلب كردند و بر كرسي بزرگترين وزارتخانه تكيه زدند، چرايي و چگونگي كسب اين راي اعتماد و چشمانداز آموزش و پرورش در ذيل مديريت او را از منظر تعدادي از فعالان صنفي و سياسي و رسانهاي در صفحه مدرسه «اعتماد» به تصوير بكشيم و اين تصوير را در معرض نقد ونظر مخاطبان قرار دهيم.
اصلاحطلب يا اصولگرا
موافقان و مخالفان بطحايي كه هر دو دسته حامي دولت هستند بر سر اصلاحطلب بودن يا نبودن او اختلاف نظر دارند. در اصل اينكه وزير بايد اصلاحطلب و همسو با دولت باشد هم نظرند اما در اينكه آيا ميشود سيدمحمد بطحايي را يك مدير اصلاحطلب دانست، اختلافنظر جدي وجود دارد. برخي مدافعان او را يك اصلاحطلب ناب ميدانند اما برخي او را اصلاحطلب شناسنامهدار نميدانند اما منش و روش او را اصلاحطلبي ميدانند. برخي هم قبول دارند كه او اصلاحطلب نيست اما براي همراهي با دولت او را قابل اعتماد ميدانند. مخالفان ميگويند تجربه كاري و تيم او به ويژه در دوره دولتهاي نهم و دهم نشان ميدهد او يك اصولگرا است و از لحاظ حشر و نشر ارتباطات او به طور كلي با اصولگرايان بيشتر از اصلاحطلبان بوده است و همسويي او با دولت خيلي قابل اعتماد نيست. آنها معاونت دبيري شوراي عالي آموزش و پرورش را به عنوان مصداق ذكر ميكنند و براين باورند كه در هنگام انتخاب، بطحايي ترجيح ميدهد به سمت اصولگرايي متمايل شود.
بدنه يا ستاد
موضوعي كه ميان حاميان دولت روحاني بر سر وزير آموزش و پرورش بحث برانگيز شده است دوگانه صف و ستاد است. موافقان او را از جنس معلمان ميدانند و ميگويند او از معلمي تا معاونت وزير را تجربه كرده است لذا بهترين گزينه از اين جهت براي وزارت است، اما مخالفان ميگويند او 30 سال از خدمت خود را در بخش مديريتي و خارج از كلاس و مدرسه سپري كرده است لذا بيگانه با معلمي و مدرسه است و بيش از اينكه يك مدير متعلق به بدنه باشد يك مدير متعلق به ستاد است به همين دليل از سوي افراد ستادي بيشتر مورد حمايت قرار گرفته و بيشتر بدنه با او مخالف هستند لذا به نظر ميرسد مهمترين چالش وزير آموزش و پرورش در عرصه مديريتي چارهانديشي براي پر كردن اين شكاف باشد.
مديريت راهبردي يا مديريت پشتيباني و تداركاتي
مخالفان بطحايي بر اين عقيده هستند كه آموزش و پرورش نيازمند يك مدير راهبردي است تا سمت و سوي نظام آموزشي را تغيير دهد و قطار اين نهاد را روي ريل كارآمدي قرار دهد لذا تجربه معاونت پشتيباني صرف نظر از موفق يا ناموفق بودن اين تجربه نميتواند گره گشاي مسائل اساسي اين دستگاه باشد و ايشان يك مدير تداركاتي و پشتيباني هستند كه در صورت موفقيت شرايط موجود را حفظ خواهند كرد؛ در حالي كه شرايط موجود رضايتبخش نيست و نيازمند تغيير و تحول است اما موافقان او ميگويند او با تجربه معاونت كه يك پله پايينتر از وزارت است بيش از هركسي شايسته اين سمت است و آموزش و پرورش در حال حاضر نيازمند يك مديري است كه بتواند نيازهاي روزمره آن را مرتفع سازد؛ لذا تجربه بطحايي مرتبط با اين ضرورت است.
كارنامه يا برنامه
براي دفاع از بطحايي موافقان او بيشتر به برنامهاش استناد ميكردند و ميگفتند برنامه خوب و قابل دفاعي است و اگر اين برنامه عملي شود بسياري از مشكلات آموزش و پرورش حل خواهد شد. آنها اين برنامه را متناسب با نيازها و ضرورتهاي اين نهاد ميدانند در حالي كه مخالفان بر اين باورند كه وقتي كسي كارنامه دارد استناد به كارنامه او معتبرتر از برنامه اوست چراكه برنامه را ميشود به هركسي داد و به بهترين شكل تهيه و تدوين كرد اما مهم باور به اجراي آن و توانمندي براي عملياتي كردن آن است كه اين عده بر اين نظرند كه كارنامه سيدمحمدبطحايي نشان ميدهد كه باورها و توانمنديهاي او تناسبي با برنامه ارايه شده ندارد. حال همه منتظر هستند تا نخستين گامهاي عملياتي او را براي تحقق برنامه پيشنهادي شاهد باشند.
تمركزگرا يا مشاركتمحور
يكي ديگر از موارد محل اختلاف به يك رويكرد مديريتي مرتبط است رويكردي كه هم موافقان و هم مخالفان بر اصل آن اختلافنظر ندارند اما برسر اينكه آيا بطحايي يك مدير تمركزگرا يا مشاركت محور است اختلاف نظر وجود دارد. هر دو دسته ميگويند آموزش و پرورش نيازمند يك مدير مشاركت محور و تمركز زدا است اما مخالفان بطحايي را متعلق به تيم ثابت و حلقه بسته مديران ستادي ميدانند كه نه تنها بهدنبال تمركززدايي نيست بلكه مخالف آن است كه براي اثبات ادعاي خود به تجربه معاونت او اشاره ميكنند و ميگويند نمونهاي از طرحها و برنامههاي مشاركت محور و تمركززدا در دوره او وجود ندارد و اما موافقان مدعي هستند كه تجربه مديريت كلان او در شوراي عالي و مدتي در سازمان برنامه او را به يك مديركلان نگر تبديل كرده است كه مشاركت محوري و تمركززدايي مهمترين ويژگي چنين مديري است و از طرفي باور او به توسعه مدارس غيرانتفاعي را بخشي از مشاركتمحوري مورد نظر ميدانند.