وزير منتخب و ضرورت يافتن مبناي مشترك بين نظرات مختلف
عليرضا هاشميسنجاني
دبيركل سازمان معلمان ايران
ماراتن انتخاب وزير و حواشي آن به نحو چندشآوري تفرقهانگيز بود؛ در دو ماه گذشته وضعيت اسفناكي را تجربه كرديم. ما تقريبا سر هر چيزي بيرحمانه به هم پريديم و نشان داديم اختلافاتمان مدني نيستند. هيچكس، ديگري را به رسميت نشناخت و حقي برايش قايل نشد. احترام؛ غايب اصلي اين صحنهها بود و شايد بتوان گفت سياستورزي ما دست كمي از جنگ نداشت انكار اين حقيقت كه امروزه اختلافات در ميان ما تاحد غيرمعمول تشديد شده، كاري است غير منطقي! برخي با تمثيل كوه يخي كه قسمت اعظمش زير آب پنهان است بر اين باورند كه اختلافات عميقتر و ريشهدارتر از آني است كه اين روزها شاهد آن بوده و هستيم. شايد ريشه اين شكاف در يك اختلاف عميق و ناپيداتر بين دو جهان شخصيتي و خودپنداري توهمي- تخاصمي نهفته است. اين روزها، روزهاي غريبي است؛ چيزهايي دارد مد ميشود كه چند سال بعد مايه مباهات كسي نيست. بعضي از ما به نفهميدنمان مينازيم؛ انسانهايي شدهايم كه قلم به دست داريم ولي در هالهاي از انواع مواد آرايشي كه صورتمان را پوشانده (شما بخوانيد ذهنمان را) لبخند ميزنيم و ميگوييم، من نميفهمم!من نميفهمم ولي عوضش احساس مسووليت هم نميكنم. در اين اوضاع گاهي دلم براي زماني تنگ ميشود كه بشود كمي راحتتر گفت و گو كرد. آيا بد نيست بعدها بفهميم كه در دوراني زندگي ميكرديم كه در آن نفهميدن مايه مباهات بود با تمام اين نكات مايوسكننده، نااميدي كفر است و ما راهي به جز تداوم گفتوگو نداريم. وزير منتخب و تيم همراهش بايد فضايي ايجاد كنند براي يك بحث جدي و عمومي، يافتن مبناي مشترك بين نظرات مختلف، تلاشي مضاعف را طلب ميكند اين تلاش مبارك بدون گفتوگو ممكن نيست، ركن كنشگري، مشاركت وگفتوگوست. چه با موافقان، چه با مخالفان وچه با هر كس ديگر ما دچار اختلال ارتباطي شدهايم؛ گوشهايمان را براي شنيدن تقويت و صبوري را تجربه كنيم باشد كه
گره از مشكلي بگشاييم.