ضرورت يك حلقه پژوهشي نيرومند
مهدي بهلولي
عضو كانون صنفي معلمان استان تهران
راي اعتماد بيش از 80 درصد نمايندگان مجلس به محمد بطحايي را به گمانم دو جور ميتوان تفسير كرد. يا بطحايي خيلي مدير توانمند، برجسته و با پيشينه درخشاني است كه توانست چنين راي بالايي از مجلس بگيرد يا نمايندگان مجلس، به هر دليل، با چشم پوشي و آسانگيري راي دادند. اما مجلس در زماني كه بطحايي، دفاعيه خود را ميخواند پر از همهمه بود. راستش را بخواهيد حتي رفتار مجلس، آزاردهنده و برخورنده هم بود؛ دست كم من يكي به عنوان يك آموزگار، از بيتوجهي نمايندگان به سخنان بطحايي، عصباني شدم و چندين بار با خودم گفتم كاش بطحايي، واكنشي فراخور نشان دهد. آنچه در مجلس گذشت نشانهاي است كه نمايندگان با آسانگيري – حالا به هر دليل – با بطحايي برخورد كردند و نخواستند- يا نتوانستند- مو را از ماست بيرون بكشند. اما در اين ميان، يك چيز به سود بطحايي تمام شد. اگر راي بطحايي، شكننده و به اصطلاح ناپلئوني بود وامدار گروههاي سياسي فرهنگيان مدافعش ميشد. اما هماكنون كه او و چندين وزير ديگر با چنين راي بالايي از سد مجلس گذشتند كسي نميتواند نقش بزرگ و برجستهاي براي خود قايل شود. هماكنون محمد بطحايي، وزير آموزش و پرورش دولت دوازدهم است و همگي ما آموزگاران اميدواريم كه وزير كاميابي باشد و بتواند در دوره مديريت خود، با گامهايي بلند و استوار، كار آموزش عمومي كشور را پيش برد. پيشنهاد ميدهم كه زندگينامه چند سياستمدار خوشنام و مردمي ايران را بخواند؛ آشنايي ژرف و وجودي با زندگي بزرگان خوشنام سياست، ميتواند به او كمك كند تا استوارتر در راه بهسازي آموزش و پرورش گام بردارد. بطحايي همچنين بايد تكليف خودش را با كمپين دفاع از حقوق فرهنگيان- كه پيش از انتخابات رياستجمهوري شكل گرفت- روشن سازد. مركزهاي پژوهشي رسمي آموزش و پرورش هم نشان دادهاند كه پويا و بهروز نيستند و در مسلح كردن او به ابزار و استدلالهاي نوين، توانايي چنداني ندارند. به گمانم بايد در انديشه يك حلقه پژوهشي نيرومند از كساني باشد كه با آموزش و پرورش روز جهان، از نزديك آشنايند. بدنه فرهنگيان را هم فراموش نكند و از ظرفيتهاي گوناگون آنان در بهسازي آموزش و پرورش كمك بگيرد. هماكنون، جو نااميدي بر بدنه فرهنگيان، در حال هرچه بيشتر چيره شدن است؛ بطحايي و دولت دوازدهم بايد هر چه زودتر در انديشه راه چارهاي باشند.