اصولگرايان از 92 به اين سو گرفتار افول شدهاند. هر انتخاباتي كه رسيد شكست سختتري را متحمل شدند. هرچند همواره سعي كردهاند با سازوكاري جديد، نسخهاي شفابخش براي خروج از اين وضعيت بيابند اما حتي «جمنا»ي آنان نيز نتوانست در اين ماموريت توفيقي كسب كند و شكستي ديگر در كارنامه سياسي جناح راست سنجاق شد تا سيد مهدي طباطبايي، عضو جامعه روحانيت مبارز و از چهرههاي قديمي اين جريان در گفتوگويي بگويد: اصولگراها به اسم وحدت دور هم جمع ميشوند ولي اينها قادر به تصميمگيري نيستند. اشاره اين عضو جامعه روحانيت مبارز به افراد پشت پردهاي است كه آمريت جمنا را بر عهده داشتهاند. هرچند سيدمهدي طباطبايي اسمي از اين افراد پشت پرده نبرده اما مشخصات آنان را اين گونه بيان كرده است: افرادي كه قدرت طلب هستند و همان طور كه گفتم پشت پرده هستند. چكيده اظهارات سيد مهدي طباطبايي در گفتوگو با خبرآنلاين به اين شرح است:
تا زماني كه اصولگرايي دايره بازي داشت ايامي بود كه افرادي امثال من اصولگرا تعريف ميشديم، شكستي اگر بود شكست مايه قدرت بوده است به اين معنا كه اگر افتاديم توانستيم سريع و با قدرت بلند شويم. بنابراين اصولگرايان موفق بودند اما سوال اينجاست كه اين اصولگرايان جديد چرا اينقدر شكست ميخورند؟
اصولگرايي از فهم و فراست و بينش سياست، بالا آمد و شكل گرفت كه اگر بخواهم مصاديق بارز آن را نام ببرم بايد به برخي چهرههاي اوايل انقلاب برگرديم كه هيچكدام از آنها زنده نيستند. بعد از آن دوره به مرور افرادي وارد شدند؛ با ورود افراد ناوارد در كنار افراد كاركشته هرچند موجب شد تا انتقال تجربه صورت بگيرد اما يك فاصلهاي هم افتاد؛ اين تازه واردها به منصب و مقام رسيدند و وقتي به منصب رسيدند اصولگرايي را در منصب ديدند.
اصل ماجرا اين است كه اصولگراها به اسم وحدت دور هم جمع ميشوند ولي اينها قادر به تصميمگيري نيستند. در همين جبهه جمنا هم از پشت صحنه به آنها ميگفتند كه چه بايد بكنند. افرادي كه قدرت طلب هستند و همانطور كه گفتم پشت پرده هستند؛ اثبات اينكه چه كساني هستند راحت نيست اما آثارش هم قابل انكار نيست. تنها جايگاه خود را ميفهمند در حالي كه اصولگرايان سنتي يا قديمي با يكديگر تفاهم داشتند. آنها كه ويترين جمنا بودند عامل دست ديگران بودند لذا شكست هم خوردند. وضعيت اصولگرايان اينچنين است كه در ظاهر نمودي دارند اما در باطن و پشت پرده ديگران هستند كه نقشآفريني ميكنند.
اصولگرايان قديم ميگفتند، بياييد تا بررسي كنيم، اين اصولگرايان ميگويند بياييد تا پست يا مسووليتي بدهيم. به عبارت ديگر وقتي وعده مقام و منصب داده ميشود افراد سريعتر جمع ميشوند و هزينه هم از سوي افراد پشت پرده تامين ميشود. در پاسخ به سوال چطور خرج ميكردند هم بايد گفت آنهايي كه ميخواستند اصولگرايان ابزاري در دست آنها باشند هزينه هم ميكردند.
اصالت اصولگرايي با مردم بودن و در كنار مردم بودن است اما اصولگرايان امروز اين منش را ندارند آنها به چيزهاي ديگري ميانديشند بدون درك مردم. پيشبيني من اين است كه افرادي كه پشت پرده هستند و اصولگرايي را به اين روز رساندند به زودي مشتشان باز خواهد شد و دستشان براي مردم رو ميشود. من به شما ميگويم اين اتفاق خيلي دور نيست و شايد در اوايل دولت آقاي روحاني اين اتفاق رخ ميدهد، به گونهاي كه حاميان اصلي تفكرات آقاي هاشميرفسنجاني جلو ميآيند امور را به دست ميگيرند و آنها منزوي خواهند شد.
جامعه روحانيت ديگر جايگاه قبل را ندارد و اين افول هم به خاطر اشخاص است. در فضاي قبلي جامعه روحانيت چيزي جز محبت و احترام و دوستي نبود اما امروز اين فضا جاي خود را به يك غلبه داده به اين معني كه ما در راس هستيم و ميدانيم و شما دسترسي به مطالب نداريد و مطلع نيستيد، بر اين اساس جامعه پيشرفت و نفوذ گذشته را ندارد. لذا امروز زمينه تهمت زدن و تهمت خوردن و بلند پروازي بيشتر شده است. اين جامعه روحانيت هم ديگر نفوذي ندارد.
آن فردي كه آن روز فتنه كرد و آن را با فرافكني به گردن ديگران انداخت، امروز باز در حال فتنه كردن است و متاسفانه سكوت افرادي كه هميشه در مقابل اصلاحطلبان حرف براي گفتن داشتند جالب توجه است. من در همان مقطع 10 شب سخنراني كردم و معتقد بودم بايد مساله حصر حل شود. بالاخره حكومت كردن بدون تدبير و برنامه نميشود، يك دورهاي مصلحت به حصر گرفتند اما آيا شرايط عوض نشده؟ آيا نياز به تدبير جديد بر اساس شرايط نيست.
وفاق ملي بايد در كشور اتفاق بيفتد و اگر اينچنين نميشود به دليل ناپختگي است، به جاه و نفس افراد برميگردد.
جامعه روحانيت در درجه اول بايد تلاش كنند كساني كه نميآيند دوباره به جامعه روحانيت بازگردند مثل آيتالله امامي كاشاني، آقاي ناطق نوري و... اينها جزو اصولگراياني هستند كه بايد حضور داشته باشند.
شباهت روحاني و آيتالله هاشميرفسنجاني شباهت استاد و شاگردي است. اگر امروز آيتالله هاشميرفسنجاني بود گامهايي كه براي اصلاح وضعيت برداشته ميشد محكمتر بود. من معتقدم چنين رييسجمهوري (حسن روحاني) با حمايت آيتالله هاشمي قطعا شرايطش تغيير ميكرد و بهبودي كامل را شاهد ميشديم.