• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3892 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۷ شهريور

دلجويي يا ديدن ِ ناديده‌ها؟

امير پوريا

با انتقال جشن «دنياي تصوير» و جشن منتقدان به ميانه تابستان و برگزاري جشنواره شهر و جشنواره سلامت و در راه بودن جشن خانه سينما، عملا نوعي «فصل جوايز» در اواخر نيمه نخست سال در سينماي ايران شكل گرفته كه بي‌شباهت به فصل جوايز مشهور سه ماه نخست هر سال ميلادي در سينماي امريكا نيست. در اين بزنگاه، توجه به چند نكته ضروري است:
نخست آنكه هيچ كدام از اين مراسم نمي‌خواهد به ضرب و زور «متفاوت» جلوه كند و الزاما در پي اين نيست كه برگزيدگاني جدا از آنها كه در جشنواره فجر تحسين شده‌اند، انتخاب كند. با داوراني كه به هر رو و در هر مقياس، حيثيت حرفه‌اي‌شان براي خودشان مهم و محترم است، نبايد هم جز اين باشد. در نتيجه، اينكه مديران دولتي و برخي از سياستگذاران جشنواره فجر مي‌پندارند هر كدام از اين مراسم نوعي رقيب فجر يا حتي در تقابل با آن به حساب مي‌آيند، خطاي محض است. در دو مراسمي كه افتخار و ارتكاب دايمي و همه ساله دارم يعني جشن حافظ و جشن منتقدان، ياد و هنرشناسي علي معلم و شأن استقلال نقد، والاتر از آنند كه حتي گوشه چشمي به لجاجت‌هايي مانند تنه زدن به جشنواره فجر داشته باشيم. راي هر فرد و برايند آراي افراد همواره با همان تحليلي كه دارند و داريم، بازگو مي‌شود و حتي نتايج اين آرا درست بر آنچه جشنواره فجر شايسته دانسته، منطبق شود، اعلام مي‌كنيم.
اما نكته دوم اين است كه جشنواره فجر بسيار بيش از اين جشن‌ها «ملاحظات» و خطوط خود را دارد. به ندرت به بازيگر نقش منفي جايزه مي‌دهد (يعني هنوز در مراحل كهن تماشاگران بسيار قديمي تعزيه به سر مي‌برد؟ همان‌ها كه بازيگر شمرخوان را بيرون مسجد به باد كتك مي‌گرفتند!)، اغلب اوقات سيمرغ «كارگردان» اعطا مي‌كند؛ نه سيمرغ «كارگرداني» (يعني به يك فرد كه نورچشمي يا دست كم «خودي» باشد؛ نه الزاما به يك عمليات تكنيكي و اجرايي سنجيده) و ده‌ها ملاحظه بسته به شرايط روز و مدير وقت. در نتيجه، به‌طور طبيعي فيلم‌ها و عواملي بعد از هر دوره جشنواره در ذهن‌ها مي‌ماند كه به درستي به كار آنها توجه نشده. تنديس حافظ فيلمبرداري به هومن بهمنش براي «اژدها وارد مي‌شود» يا جايزه بازيگر مرد نقش مكمل جشن منتقدان به هادي حجازي‌فر براي «ماجراي نيمروز» از اين دست است. از طرف ديگر، فيلم‌هاي بسيار مهمي مانند «فروشنده» كه اساسا در جشنواره شركت نداشته‌اند نيز طبعا در برگزيدگان اين نوع جشن‌ها قرار مي‌گيرند؛ مگر در مواردي كه مانند جشن منتقدان اساسا برندگان فقط از ميان فيلم‌هاي حاضر در جشنواره فجر پيشين شناخته مي‌شوند.
نكته سوم آن است كه نبايد اين ديدن قدرنيافته‌هاي لايق را با «دلجويي» يكي انگاشت. روراست باشيم؛ جشن و جشنواره و حتي نظرسنجي‌هاي در دل مطبوعات، ميدان ارزيابي خلاقيت‌هاي به بار نشسته است؛ نه يك مهماني دورهمي براي رفع كدورت. برگزيدگان جشنواره اخير شهر و جشنواره اخيرتر سلامت، انگار به اين سو رفته‌اند كه اگر كسي در يك سال اخير بي‌جايزه مانده، بالاخره روي سِن اختتاميه آنها برود! اين روند را در تعجب همگاني از ترتيب معكوس جوايز سوم تا اول جشنواره سلامت، به روشني مي‌توان ديد: فيلم «زير سقف دودي» در كمال شگفتي، جايزه اول را از آن خود مي‌كند. سازنده موقر و محترمش خانم پوران درخشنده به‌شدت و به درستي دغدغه طرح مسائل انساني جامعه دوران خود را دارد؛ اما اين‌بار در مستقيم‌ترين و شعارزده‌ترين قالب بياني ممكن. تا حدي كه مي‌توان اين فيلم را تا سال‌ها به عنوان جلوه‌اي از لوس و لوث شدن يك موضوع مهم و لازم به طرح يعني طلاق و گسست عاطفي در خانواده‌ها و روابط امروزي، مثال زد و حتي درس داد.
بديهي است كه بحثم بر سر اين يك جايزه نيست. بلكه به‌طور كلي قصد دارم به تفاوت ميان «دل به دست آوردن» و «قدرداني از شايستگان ِ مهجور مانده» اشاره كنم. تفاوتي كه اميدواريم در جشن خانه سينما به آن اعتنا شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون