هاشميطبا از وزارت تا معاونت، از ورزش تا انتخابات
سوداي بازگشت به كميته
وحيد جعفري
مصطفي هاشمي طبا را بايد يكي از شريفترين مسوولان تاريخ ورزش ايران بعد از انقلاب دانست. او در زمان رياستش بر سازمان تربيت بدني و كميته ملي المپيك خدمات شاياني به ورزش كشورمان ارايه داد. او در دولتهاي شهيد محمدجواد باهنر و ميرحسين موسوي وزير صنايع و در دولت دوم اكبر هاشميرفسنجاني و دولت اول سيد محمد خاتمي، معاون رييسجمهور و رييس سازمان تربيتبدني بوده است. هاشميطبا همچنين از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ و از ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳ رييس كميته ملي المپيك بود و در تمام اين سمتها فردي موفق نشان داده است؛ اما خب آشنايي عموم مردم با او به نامزدياش در دو انتخابات رياستجمهوري بازميگردد.
هاشميطبا در سال ۱۳۸۰ و در هشتمين دوره انتخابات رياستجمهوري ايران، كانديداي جرياني كه امروز با عنوان كارگزاران شناخته ميشود و از رقباي خاتمي، رييسجمهور وقت بود كه در ميان 10 نامزد آخر شد. او كه زاده اصفهان است از نامزدهاي انتخابات رياستجمهوري امسال نيز بود و در اين دوره از انتخابات چهرهاي معقول و منطقي از خود نشان داد تا جاي خود را در دل بسياري از ايرانيان -كه توجه ويژهاي به مديريت علمي و البته آمار و ارقام دارند- باز كند.
هاشميطبا با اينكه از نامزدي انتخابات 29 ارديبهشت انصراف نداد؛ اما رسما اعلام كرد كه به حسن روحاني، رييسجمهور فعلي و ديگر نامزد انتخابات راي خواهد داد و اين در حالي بود كه بسياري از اصلاحطلبان و طرفداران روحاني انتظار كنارهگيري او را داشتند. در واقع هاشميطبا با كنار نرفتن خود پيامي داد و آن اينكه او هنوز هم تمايل به كارهاي اجرايي و عملي دارد و سن و سال تنها يك رقم در شناسنامه افراد است و اينكه با برنامه آمده و در ادامه قصد دارد در صورت فراهم بودن شريط در حوزههايي كه سابقه فعاليت در آنها را دارد، فعاليت خود را از سر گيرد. در واقع ميتوان اين برداشت را از حركت هاشميطبا داشت كه او با ماندن در صحنه انتخابات تلاش كرد تا شرايط و زمينه را براي فعاليت خود در حوزهاي كه ميخواهد، فراهم كند و به نظر ميرسد هم تا حدود زيادي در اين امر موفق بوده و اين حوزه چيزي نيست جز ورزش.
او روز گذشته نشست خبري ترتيب داد و در آن در مورد ورزش ايران، به خصوص كميته ملي المپيك حرف زد. او در اين نشست اعلام كرد كه حضورش در هيات رييسه ژيمناستيك تسهيلي براي حضورش در كميته ملي المپيك است؛ موضوعي كه قبلتر مانع شركت او در انتخابات كميته ملي المپيك شده بود. هاشميطبا سال 1392 قصد داشت در دور قبل انتخابات كميته ملي المپيك شركت كند كهبندي در آييننامه مانع او شد. در اين بند به اين موضوع اشاره شده بود كه نامزدها يا اعضاي هيات رييسه كميته ملي المپيك، 6 ماه منتهي به انتخابات را بايد عضو يكي از فدراسيونهاي ورزشي باشند تا بتوانند در انتخابات حضور داشته باشند. البته هاشميطبا همان زمان و در واكنش به اين بند اظهار داشت: «اينكه محمد عليآبادي ميگويد مطابق آييننامه نامزدها يا اعضاي هيات رييسه كميته ملي المپيك، 6 ماه منتهي به انتخابات را بايد عضو يكي از فدراسيونهاي ورزشي باشند، درست نيست و اين بند از آييننامه جعلي و مغاير با اساسنامه است. آقايان به اساسنامه تجاوز كردند و قيدي گذاشتند مبني براينكه حتما بايد 6 ماه عضو هيات رييسه باشند و معلوم نيست اين بند از كجا آمده.» با اين حال هاشميطبا براي اينكه اين مانع را نيز از پيش روي خود بردارد، با هماهنگيهاي انجام شده حضورش در هيات رييسه فدراسيون ژيمناستيك كه سال 92 شكل گرفت را با حكم مسعود سلطانيفر وزير ورزش تمديد كرد تا يك قدم ديگر به كميته ملي المپيك نزديكترشود.
هاشميطبا در نشست خبري خود شركتش در انتخابات كميته ملي المپيك را بسته به هيات رييسه دانسته و گفته هنوز تصميمي نگرفته كه كانديدا شود؛ اما شواهد چيز ديگري را نشان ميدهد. او در اين نشست در مورد تغييرات اساسنامه كميته ملي المپيك، تعليق ورزش، مسائل مالي، اختلاف نظر وزارت ورزش با كميته ملي المپيك، فدراسيونهاي ورزشي و... صحبت كرده و در مورد اينكه گفته ميشود تيمش را براي كميته بسته گفته است: «من تاكنون هيچ تصميمي در اين زمينه نگرفتهام. نميدانم كه چه اتفاقي خواهد افتاد. بايد اين را بگويم كه من اصلا تيمي ندارم. هر شخصي باشد من با آنها كار ميكنم. آدمهاي خاص را براي كارهاي خاص انتخاب نميكنم. در انتخابات رياستجمهوري هم تك بودم. اگر در آنجا تيمي داشتم اكنون هم دارم. همه تيم من هستند. »
البته اين فقط و فقط حرفهايي است كه هاشميطبا خواسته است در نشست خبري خود بگويد! در واقع او در حال بررسي شرايط است و كم كم ميرود تا خود را آماده حضور در انتخابات كند؛ اما واقعا او در اين برهه از زمان ميتواند رييس خوبي براي كميته ملي المپيك ايران باشد؟! شرايط امروز با 13 سال پيش هيچ شباهتي ندارد.
در اينكه هاشميطبا فرد با تجربه و كاركشتهاي بوده و تنها فردي است كه به عنوان يك ايراني در كميته بينالمللي المپيك عضويت داشته، شكي نيست؛ اما خب نبايد فراموش كرد كه او ديگر جوان و باانگيزه نيست، ضمن اينكه مديريت نيز همچون هر چيز ديگري زمان مصرف و تاريخ انقضا دارد و اگر هاشميطبا بخواهد با همان روش مديريت گذشته وارد گود شود، بيبرو برگرد ورزش ايران شكست خواهد خورد. طبق اعلام خود هاشميطبا، او نميداند چه اتفاقي خواهد افتاد و اين يعني اين مدير كهنهكار شناخت مناسبي از شرايط فعلي ورزش ندارد. او از نداشتن تيم حرف ميزند و اين در حالي است كه اگر برنامهاي براي پيشرفت و موفقيت ورزش ايران دارد، از همين حالا بايد تيمي مجرب را در نظر داشته باشد كه در صورت رياستش بر كميته ملي المپيك به او كمك كنند. اين كار احتياج به نيروي خبره و متخصص دارد، امروز ورزش علميتر از هر زمان ديگري پيش ميرود و اگر هاشميطبا به اين موضوع توجه لازم را نداشته باشد، همچون زمان رياستش بر سازمان تربيتبدني و كميته ملي المپيك در بسياري از مسائل فني دچار مشكل خواهد شد. اينكه ميگويد هر شخصي باشد با او كار ميكند، يعني تنها به دنبال كرسي كميته ملي المپيك بوده و راضي به همكاري با هر فردي است. او به اين موضوع اشاره داشته كه افراد خاص را براي كارهاي خاص انتخاب نخواهد كرد و همچون انتخابات يكه و تنها راهي ميدان خواهد شد، در حالي كه اين بزرگترين اشتباه هاشمي است. او اگر با يك تيم با افراد خاص وارد انتخابات ميشد حداقل بيشتر از ميرسليم راي ميآورد يا در انتخابات سال 80 در بين 10 نفر، دهم نميشد! آقاي هاشميطبا همه مردم دوست دارند هم تيمي فردي باشند كه مهرههاي كاربلد در اختيار دارد و تيمي قدرتمند محسوب ميشود، نه تيمي كه از قبل محكوم به شكست است. شما مدير خوب و توانايي بوديد؛ اما در زمان گذشته و بايد بدانيد امروز شرايط فرق كرده و با آن آرمانها و به آن شكل نميتوانيد موفق باشيد. شايد در اين شرايط بهتر باشد اجازه دهيد افراد جوان و باانگيزه وارد گود شوند. افرادي خلاق كه با شرايط روز آشنايي بيشتري دارند و بهتر ميتوانند به ورزش ايران كمك كنند. شما اگر بدون برنامه و بدون تيم راهي ميدان شويد، خيلي زودتر از اينها شكست خواهيد خورد و شكست شما مساوي خواهد بود با شكست ورزش ايران!