رسانههاي تاثيرگذار در ايران
جلال سميعي
۱. در همه يادداشتهاي اين ستون تا امروز، پايه همه بحثهاي ما خود مخاطب است؛ اگر در هر نوع طراحي و احياي كسبوكار، فرآيند روابطعمومي، برندينگ، تبليغات و حتي فروش به مشتري، تعريف مخاطب جامعه هدف، دقيق بررسي و تبيين نشود، استراتژي رسانهاي يا بازاريابي حتما با پهنههاي بزرگي از سكوت و بلاتكليفي ادامه خواهد داشت.
۲. وقتي از مخاطبان حرف ميزنيم، بخشي از جامعه هدف پيامها و تلاشهاي خود را در نظر ميگيريم، كه ممكن است لزوما مشتري ما نباشد؛ مخاطب كسي است كه ميتواند روي مشتري ما اثري به سود اهداف تجاري و هويتسازي ما بگذارد؛ همانگونه كه ميتواند عليه پيامها و تلاش ما اثرگذار باشد.
۳. بحث مفصل و تمامنشدني مخاطبان برند يا سازمان را از زاويه ديد كليدي ديگري نگاه كنيم؛ يعني شناخت و توصيف درست مدل مصرف محتوا و رسانه؛ بهتر بگوييم؛ مدل مصرف محتوا از طريق مدل انتخاب و بهكارگيري رسانه. بنابراين شايد بهتر است نگاهمان را روي تاثيرگذارترين رسانههايي كه مخاطب هدف پيامهاي ما آنها را دنبال ميكند، متمركز كنيم.
۴. نگاهي كلي به رسانهها در ايران نشان ميدهد كه در لايه نخست عمومي، رسانههاي فيلترنشده اصلي كه در حد رقابت با تلويزيون هستند، بايد تلگرام و اينستاگرام باشند؛ اين حقيقت كه فيلترينگ روي دسترسي و حتي شناخت عمومي از رسانهها و محتواي آنها اثر ميگذارد. از سوي ديگر، تلويزيون و راديو در ايران (چه صداوسيما و چه شبكههاي ماهوارهاي رقيب)، از سرايت دغدغه و تاثيرات اين دو رسانه فراگير در امان نيستند و حتي از آنها خوراك ميگيرند.
۵. با وجود فيلترينگ اما در سطحي بالاتر، توييتر توانسته است به نخستين رسانه تاثيرگذار ايران تبديل شود؛ سرعت انتشار خبر و الگوريتمهاي بازنشر تصاعدي پيام و واكنش در توييتر، از طريق سرايت به تلگرام و اينستاگرام راه خود را ادامه ميدهد و در موارد زيادي رسانههاي داخلي و خارجي متوجه ايران را وادار به واكنش يا دنبالهروي ميكند.
۶. اين بحث را با مصداقهاي آشناي رسانهاي در امور سياسي و اقتصادي و اجتماعي ادامه خواهيم داد؛ يادتان باشد كه حتي اگر همه عناصر سازنده هويت و تصوير شما در جامعه هدف، در كنترل شما نباشد، مطمئنا سهم شما از نتايج اين هويت و تصوير، كم نخواهد بود.