فقط 4 شب پيش...

مسافران تاكسي هم ناراحت بودند. اين زلزله دل همه را خون كرده است. مردي كه جلوي تاكسي نشسته مي‌گويد: «مثل اينكه خرابي‌ها تو سرپل‌ذهاب از همه‌جا بيشتر بوده.» توي گوشي موبايلم «سرپل‌ذهاب» را جست‌وجو مي‌كنم، اين توضيحات مي‌آيد: «سرپل‌ذهاب (زهاب) يكي از شهرهاي استان كرمانشاه ايران است. مردم اين شهر كرد هستند. اين شهر مرزي ايران در زمان جنگ ايران و عراق به‌شدت آسيب ديد اما بعد از جنگ بازسازي شد. بر‌اساس مطالعه آثار باستاني و كتيبه‌هاي آن از قبيل كتيبه و سنگ‌نوشته «آنوپانين» پادشاه لولوبي‌ها (قدمت آن 4800 سال است)كه در ضلع شمال شرقي بر سينه رشته‌كوه هميشه استوار زاگرس حك شده است. سرپل‌ذهاب يكي از باستاني‌ترين شهرهاي دنيا (براساس تحقيقات مستشرق‌ مشهور راولينسون، هشتمين شهر باستاني دنيا) محسوب مي‌شود.» «كتيبه آنوباني‌ني» يكي از قديمي‌ترين و به عبارتي اولين هنر معماري روي سنگ آسيا به شمار مي‌رود و كتيبه بيستون 2000 سال بعد از حك اين كتيبه حكاكي شد... نام سرپل‌ذهاب به اين دليل است كه در اين محل پلي روي رودخانه «حلوان الوند» قرار داشته كه در سال 1345 شمسي تخريب شده است.  و در آخر توضيح داده بود كه «زمين‌لرزه شديدي شامگاه 21 آبان 96 با قدرت 3/7 درجه در مقياس دروني زمين (ريشتر) استان‌هاي كرمانشاه، ايلام، كردستان و بخش‌هاي گسترده‌اي از غرب و شمال غرب كشور را لرزاند.» خط آخر را بلند خواندم. راننده تاكسي گفت: «اين زلزله همه ايران را لرزاند.»