ورزشگاهي مجهز براي «تماشاگرنما»ها
مجتبا پورمحسن
دهم اسفندماه آقاي اينفانتينو، رييس فيفا همراه ماركو فان‌باسن، اسطوره فوتبال هلند به ايران آمد و در ورزشگاه آزادي بازي دربي پايتخت را از نزديك تماشا كرد؛ مسابقه‌اي كه مثل اكثريت قريب به اتفاق دفعات، جذابيتي نداشت و تماشاگران مجبور شدند جور تيم‌ها را بكشند و با پرتاب ترقه يا پرتقال و نارنگي و سنگ و شعارهايي كه اكثريت‌شان را در زبان گزارشگران به «تماشاگرنماهاي انگشت‌شماري» تبديل مي‌كرد كه نبايد اين كارها را بكنند، هيجان بيافرينند. دهم اسفندماه احمدي، گزارشگر بازي نيز عادت همكارانش را تكرار كرد و نمي‌دانم چرا فكر كرد صدايش كه از تلويزيون پخش مي‌شود، به گوش تماشاگران مي‌رسد و آنها به خاطر گل روي آقاي گزارشگر بي‌خيال پرتاب پرتقال و نارنگي مي‌شوند. موضوع اين يادداشت، مساله تبعات رفتار تماشاگرنماها براي فوتبال ايران نيست. مساله پيدا كردن سندي محكم براي پذيرش واقعيت تماشاگرنماها است كه حالا ديگر تماشاگرنما نيستند و خود تماشاگرانند. هنوز هم هستند كساني كه در راستاي سياست يكي به ميخ يكي به نعل، حضور طولاني‌مدت تماشاگران در ورزشگاه و مشكل سرويس‌هاي بهداشتي را از جمله دلايل بروز رفتارهاي نامتعارف از سوي تماشاگران مي‌دانند. اين افراد كافي است هنگام پخش بازي‌ها از تلويزيون سري به گروه‌هاي هواداران تيم‌ها در تلگرام بزنند كه خوشبختانه تعدادشان روزبه‌روز رو به افزايش است. كساني كه در اين گروه‌ها احساسات‌شان را بروز مي‌دهند ديگر نه مشكل حضور طولاني در ورزشگاه را دارند و نه سرويس بهداشتي خانه‌شان مشكل دارد. احتمالا سرحال نشسته‌اند جلوي تلويزيون و تخمه مي‌شكنند و... فحش و بدوبيراه است كه نثار بازيكنان خودي و حريف مي‌كنند. با اين تفاوت كه در گروه‌هاي تلگرامي بازيكنان خودي بيشتر از بازيكنان حريف فحش مي‌خورند؛ چون لابد ديگر كاربران اين دغدغه را ندارند كه بازيكنان حريف با شنيدن فحش‌هاي‌شان روحيه‌شان را ببازند. كساني كه بچه‌هاي‌شان را به ورزشگاه نمي‌برند تا فحش‌هاي بالاي ۱۸ سال ياد نگيرند، بد نيست سري به اين گروه‌هاي هواداري تيم‌ها در تلگرام بزنند. در گروه‌ها كمتر جمله‌اي را مي‌توان يافت كه آغشته به ليچار و فحش نباشد. در اينجا هيچ‌كس تماشاگر نيست، همه تماشاگرنما هستند و هيچ‌كس هم اعتراضي ندارد. در اينجا كار از نارنگي و پرتقال و سنگ و... گذشته و ركيك‌ترين فحش‌ها مثل نقل و نبات پخش مي‌شود تا همه بفهميم اكثريت تماشاگران فوتبال ما، همان اقليت تماشاگرنما هستند.