راز توسعهيافتگي
بهروز بهزادي
كودكي و نوجواني ما در شرايطي گذشت كه مادربزرگ هميشه در گوشمان ميگفت صرفهجويي كنيد. آقا معلم خط سر مشق ميداد كه «قناعت توانگر كند مرد را.» معلم ادبيات از سعدي ميگفت كه «اندرون از طعام خالي دار تا در او نور معرفت بيني». در يك كلام بايد عادت ميكرديم كم بخوريم، كم بپوشيم و به اصطلاح امروز كم مصرف كنيم. وقتي دوران جواني آغاز شد و به دانشگاه رفتيم با واقعيت ديگري روبهرو شديم، جوانان دوران كودكي ما كه براي تحصيل به خارج رفته بودند ميگفتند بايد تا ميتوانيم جامعه را مصرفي كنيم تا صنايع پا بگيرد و از دوران ركود به رونق برسيم. در دانشگاه البته بسياري از استادان بودند كه ايدئولوژي چپ را تشويق ميكردند و حرف درباره جامعه مصرفي و واگذاري امور به مردم و حتي توسعه را شگرد غربيان براي استعمار ما توصيف ميكردند. ما مانده بوديم كدام را باور كنيم كه انقلاب شد. 10 سال اول متاع رايج همان صرفهجويي و قناعت آقا معلم و مادربزرگ و آن استادان شريف دانشگاه بود با عنوان خودكفايي. براي خودكفايي كشور برنامهها ريختند. در اين ميان معتقدان به اقتصاد بازار آزاد و... و... مغضوب همه بودند تا اينكه حرفهاي جديدي مرحوم هاهشمي رفسنجاني در دوران رياستجمهوري زد كه كمكم آن گروه مغضوب جرات كردند حرفهايشان را بزنند. ولي باز هم قدرت در دست گروه ديگر بود و كم و بيش هست. اما امروز بعد از ساليان طولاني و تجربياتي كه اندوختهايم متوجه شدهام كه از پيشرفت كشور در توسعهيافتگي است و اين توسعهيافتگي اتفاق نميافتد اگر اقتصاد را به دست كارآفرينان (بخوانيد مردم – بازار) ندهيم. امور مردم را به خودشان وانگذاريم و دولت را در مقام نظارتي كوچك نكنيم. اين كار البته لوازم و ملزوماتي دارد كه همه كم و بيش ميدانيم. بايد عزم كافي داشته باشيم و البته ازخودگذشتگي و فداكاري.