شفقت يا ملامت
سيد علي ميرفتاح
زمان جنگ، وقتي مجريهاي تلويزيون يا گويندگان راديو اطلاعيههاي قرارگاه خاتمالانبيا(ص) را ميخواندند، عموما اين آيه شريفه را هم قرائت ميكردند كه «محمد رسولالله والذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم.» احتمالا به جهت همين تاكيد و تكرار بوده كه بيشتر مردم مفهوم اين آيه را ميدانند بلكه آن را از برند. اما رفته رفته، با غلبه منازعات سياسي ما از اين خلق محمدي دورشدهايم و به خصوص در مواجه با دشمنان حربي، به جاي اينكه انرژيمان را براي مبارزه با آنها ذخيره كنيم، به شكل رقتباري به طعنه زدن به دوستان مشغول شدهايم و زبان و قلم به ملامت همديگر چرخاندهايم. عقل و شرع و انصاف حكم ميكنند كه در مواجه با امريكاي غدار، رحماء بينهم را تقويت كنيم و بر شدت مقابله با بدخواهان اين مرز و بوم بيفزاييم اما متاسفم كه بگويم مشاهدات من روزنامهنگار عكس اين را نشان ميدهد. از بد حادثه خروج امريكا از برجام تبديل به بهانهاي شده است تا رقباي دولت، دولت را بزنند و سياستهايش را منكوب كنند. تقريبا از همان دقايق اوليهاي كه ترامپ تكليفش را با برجام معلوم كرد، در توييتها و كامنتهاي منتقدان، ملامت دولت نيز آغاز شد. البته از اين طرف هم مدافعان دولت دستشان خالي نبود و خيلي راحت ميتوانستند در روزنامهها و سايتهايشان جواب بدهند و دعواهاي كهنه را تازه كنند. اما به هر دليلي- اكثرا- اين كار را نكردند و بيشتر تاكيدشان اين بود كه بايد از كيان مملكت دفاع كرد، در برابر زيادهخواهي دشمن ايستاد و مسوولان كشور را در چنين موقعيتي تنها نگذاشت. الان ميشود به آرشيو رجوع كرد و سرمقالهها و يادداشتها و تحليلهاي اينطرف و آنطرف را خواند. در روزنامه ما- همان شبي كه ترامپ غدر كرد- يكي از همكارانم يادداشتي نوشت و خيلي كمرنگ يادآوري كرد كه اين برجام همان عهدنامهاي است كه دوستان منتقد، تركمانچايش ميناميدند و آن را به نفع امريكا و اسراييل ميدانستند. در آن يادداشت خيلي گذرا و به اشاره نوشته شده بود كه اگر برجام به نفع امريكاييها بوده پس با چه منطقي از آن انصراف دادهاند؟ ضمن اينكه تا چند ساعت قبل از اقدام بيشرمانه امريكاييها وآن نمايش زننده وكيل ترامپ در پاره كردن برجام، روزنامههاي منتقد دولت، سفت و سخت ايستاده بودند كه امكان ندارد امريكا چنين لقمه چرب و شيريني را از دست بدهد. اما از دست داد، بلكه گلوگيرش شد. همكار ما اما خيلي زود گفته بود فعلا موقعيت مناسبي براي رقابت سياسي نيست و ضرورتي ندارد كه چنين مباحثي را وجهالمنازعه كنيم و بگوييم حق با ما بوده يا شما. آنچه مهم است اين است كه ما بايد با همدلي و اتحاد جلوي امريكا بايستيم و پيام واحدي را به جهان مخابره كنيم. در همان شب كذايي كه تيتر زديم «خروج يك مزاحم از برجام» وحدت ملي و پيام واحد در چشم ما چنان پررنگ بود (هنوز هم هست) اهميتي داشت (و دارد) كه حتي از همين مختصر انتقاد تلويحي هم گذشتيم و راضي به اين ميزان از تقابل هم نشديم. اتفاقا كار درست را هم ما كرديم و اين دنيا و آن دنيا سرمان بالاست كه نفت روي آتش «اشداء بينهم» نپاشيديم. مسائل كشور شوخيبردار نيست و نبايد در چنين موقعيتهايي از مسير رحماء بينهم دور بيفتيم و دعواهاي جديد روي دعواهاي قبلي بگذاريم. اما متاسفانه از آنطرف راه كاروان بسته است و دوستان جز ملامت دولت و طرفداران دولت و جز طعنه زدن به مسوولان ديپلماسي و مدافعان روشهاي ديپلماتيك، وظيفه ديگري براي خود تعريف نكردهاند و راه ديگري نپيمودهاند، غافل از اينكه وقت براي انتقاد زياد است و حيف است در چنين شرايطي دولت و وزارت خارجه را حمايت نكنيم. حمايت نكنيم كه چه شود؟ آلترناتيو ديپلماسي چيست و به چه قيمتي ميتوانيم به آرزوهايي كه در دل داريم برسيم؟ متاسفانه اين طعنه زدن و ملامت كردن به رسانه ملي هم سرايت كرده و آنها را هم به اين ورطه اندخته تا بد دولت و دولتمردان را بگويند و به بهانههاي مختلف حقانيت روشها و حرفهاي قبلي خود را جا بيندازند. مثلا در حالي مسوولان دولتي را بابت به هم خوردن قراردادهاي بويينگ و ايرباس ملامت ميكنند كه تا چند وقت پيش نفس هواپيما خريدن را تجملي و زايد ميدانستند. جالب اينكه حتي براي رسانههاي غربي هم محرز است كه اين وسط ديپلماتهاي ايران خبطي نكردهاند و مسير غلطي نپيمودهاند بلكه اين حريف است كه نامردي و بدعهدي كرده و ظاهرا از ترامپ انتظاري جز اين هم نميرود. البته من الان در مقام دفاع از دولت نيستم. بحثم چيز ديگري است. ميخواهم بگويم كه گاهي به جاي برخورد با دشمن اصلي به خوديهايي ميپردازيم كه براي كشور زحمت كشيدهاند، عرق ريختهاند، كار كردهاند و در بحران پيش آمده نيز بيكار ننشستهاند و بيست و چهار ساعته سعي در خنثي كردن شيطنتهاي طرف مقابل دارند و نظري و عملي مشغولند و به تكليف خود عمل ميكنند. اما اگر اين مسوولان مستظهر به حمايت مردم نباشند، اگر در مواجهه با كفار حربي دست و دلشان بلرزد و نگران طعنها و شماتتهاي آتي خوديها باشند، طبيعي است كه ماموريت خود را نخواهند توانست به بهترين وجه به انجام برسانند.