تهديد را به فرصت تبديل كنيم
كاوه فولادينسب
آن سالهايي كه وزارت فخيمه ارشاد، مجوز نشر كتابهايي كه در دوران سازندگي و اصلاحات منتشر شده بودند را لغو ميكرد، ما از خودمان ميپرسيديم اين چطور ممكن است؟ مگر رويه ثابتي وجود ندارد؟ مگر دولت مستقر نسبت به تعهدات و مصوبات دولتهاي پيشين متعهد نيست؟ مگر ميشود دولتي فكر كند تاريخ با او شروع ميشود و گذشته را اينطور ناديده بگيرد؟ آن هم وقتي اتفاق خاصي نيفتاده و صرفا انتخاباتي برگزار شده و الخ؟ زمان خيلي كمي لازم بود تا متوجه شويم زدن زير ميز در سياست امروز، دارد به يك رويه تبديل ميشود. اولينباري كه ترامپ به عنوان يك وعده انتخاباتي گفت «برجام را قبول ندارم و لغوش ميكنم»، كسي حرفش را باور نكرد؛ بيشتر شاخ و شانه كشيدن و وعده انتخاباتي و نقد سياستهاي خارجي دولت اوباما به نظر ميرسيد. اما دست روزگار او را بر مسند رياستجمهوري ايالات متحده نشاند و به او اجازه داد تا نشان دهد هر دم از اين باغ بري ميرسد. در اين يك سال و چهار ماه، او نشان داده كه هرچه را در زمان انتخابات گفته (ولو ابلهانهترين حرفها) عملي ميكند. عصر روز سهشنبه، 18 مه، كمتر كسي از سخنراني دوازدهدقيقهاي او تعجب كرد؛ سخنرانياي كه يكطرفه و قلدرمآبانه يكي از مهمترين معاهدههاي بينالمللي هزاره سوم را نقض ميكرد. ترامپ عهدي را با آن ادبيات سخيف شكست كه كشورش تنها يكي از هفت كشور امضاكننده آن بود؛ رفتار او تنها بدعهدي در قبال ايران نبود، به همپيمانان شوراي امنيتي و اروپايي كشورش هم دهنكجي كرد. در اين يك هفته بيشتر اظهارنظرهاي مقامات رسمي كشورهاي امضاكننده برجام، نشان از عصبانيت آنها از رفتار رييسجمهور ايالات متحده دارد و بارها گفته شده كه اجازه نخواهند داد امريكا به اين يكهتازي ادامه دهد. به نظر ميرسد لغو يكطرفه برجام از سوي ترامپ، در عرصه سياست بينالمللي بيشتر به زيان خودش تمام شده و ما كمتر ضرري از اين بابت ديدهايم. اما بيترديد تبعات اقتصادي آن بزودي محسوستر و ملموستر خودش را به ما هم نشان خواهد داد. و اين پيچ سختي است كه تنها با وحدت ملي و همدلي ميان گروهها و اقشار مختلف ميشود از آن عبور كرد. نشدني نيست، اما مقدمات و اولياتي را ميطلبد. سرزمين ما در طول تاريخ از اين ناملايمات كم به خود نديده؛ اينبار هم شايد بتوانيم تهديد قلدري را كه با لطايفالحيل رييسجمهور ايالات متحده شده به فرصتي براي يكپارچگي و وحدت ملي در سرزمينمان تبديل كنيم.