گل شادي بخش دقيقه 95
حسن لطفي
شايد اگر سر عيزيز بوهدوز توپ را به درون دروازه خودشان نميفرستاد و ضربه استادانه حاجصفي با شوت طارمي تبديل به گل ميشد شادي امثال من بيشتر بود. اما عجالتا كه اينطور نشده و شاديهاي ما ايرانيان از دل اشك بوهدوز بيرون آمده است. البته اين چيزي از ارزش اين برد شاديبخش كم نميكند. اصلا مگر توپ گرد و زمين مستطيل كم از اين اتفاقات ديده است. اين اولينباري نيست كه در وقت اضافي نتيجه به نفع تيمي تغيير كرده كه تا دقيقه نود همه تماشاچيان تصور ميكردند تيم ناكام زمين است. شايد جذابيت فوتبال در همين چرخ ناگهاني باشد. فوتبال كه فيلمي با ساختار شاه پيرنگ كه نيست كه انتظار داشته باشيم براي اتفاقاتش دليل و منطقي داشته باشد. اصلا فوتبال با همين بيمنطقياش زيباتر شده است. البته نه اينكه هميشه اينطور باشد و در تمام بازيها اينطور شود. بعضي وقتها يك چنين اتفاقاتي رخ ميدهد؛ اتفاقي كه اگرچه درد و آهش براي بازنده بيشتر ميشود اما تيم برنده و هوادارانش شادي مضاعفي را تجربه ميكنند. خوشبختانه عصر روز جمعه بازيكنان تيم فوتبال ايران و عيزيز بوهدوز ما را در شرايط شادي افزون قرار دادند. چيزي كه انگار در شرايط حماقتهاي ترامپ، وعدههاي عملي نشده، موج نااميدي برآمده از سياهنمايي نا اميدشدگان و بازندگان سياسي انتخابات خرداد 96 و... ضرورت بيشتري دارد، خصوصا وقتي به دور از هر انديشه سياسي ما را به شادي مشتركي ميرساند. البته عوامل ديگري هم باعث چشمگيرتر شدن اين برد و افزونتر شدن شادي ايرانيان شد. شايد اگر خط حمله مراكش با حملات توفاني خود در اول بازي بارها دروازه بيرانوند را تهديد نكرده بود و بعد از آن هم مراكشيها توپ گرد را در زمان اندكي از زير پاي بازيكنان ما بيرون نميكشيدند و فردوسي پور مدام زمان بيشتر توپ در اختيار آنها بودن را به رخمان نميكشيد اين برد حلاوت امروز را نداشت. همه اينها ما را به تساوي هم راضي كرده بود. شش دقيقه وقت اضافه اعلام شده برايمان دير ميگذشت. شايد اگر ميدانستيم در دقيقه نود و پنج چه اتفاق خوشايندي ميافتد زمان اينقدر كند نميگذشت. اما نه، قشنگي فوتبال و زندگي در همين ندانستنها است؛ ندانستنهايي كه گاه بر لبانمان لبخند مينشاند و گاه همچون عيزيز بوهدوز مات و گريانمان ميكند. راستش را بخواهيد وقتي عزيز بوهدوز را سرشكسته و مغموم ديدم دلم به حالش سوخت اما چون شادي مردم كشورم را خيلي دوست دارم خدا خدا ميكنم چند روز بعد سرشكستگي رونالدو (بازيكن فوتبالي كه دوستش دارم) را مقابل تيم كشورمان شاهد باشم. خدا كند بشود. اندوه رونالدو مقابل شادي ملت عزيز ايران ناچيز است.