اين رزم مشترك
سيد علي ميرفتاح
خيلي جالب است. در جام جهاني توفيقي نداشتيم و نتوانستيم به مرحله بعد راه يابيم، اما عموم مردم از فوتبالي كه ديدند راضياند و هرجا فرصت كنند، شاد و سرخوش از تيم مليشان قدرداني ميكنند. در اين شادي و قدرشناسي، مسوولان كشور نيز با مردم همدلند و كتبي و شفاهي مراتب تقدير و تشكر خود را به اطلاع فوتباليستها رساندهاند. شبي كه نتوانستيم پرتغال را ببريم و ناچار در صف ناكامان مرحله اول جام جهاني ايستاديم، طبيعي بود كه حال ملت گرفته شود و بغض راه گلويشان را ببندد. بابت اين ناكامي حداقل دو، سه روز بايد سرخورده ميشديم و قيافه دپرسها را به خود ميگرفتيم، اما نشديم و نگرفتيم. برعكس همان شب به خيابان ريختيم، جشن گرفتيم و براي شاگردان كيروش هورا كشيديم. حتي گزارش شده كه در چند محله، به افتخار تيم ملي ملت زدند و رقصيدند و كيف كردند. چرا؟ به نظرتان عجيب نيست كه مردمي پيروز نشوند، از بدشانسي يا ندانمكاري حذف شوند اما به جاي اينكه ناراحت شوند، خوشي كنند و دست بزنند و به يكديگر تبريك بگويند؟ مگر مردم در تيم ملي چه ديده بودند كه از باختشان صرف نظر كردند نه به روي خود آوردند و نه به روي تيم ملي؟ چيزي كه جالب توجه است اين است كه كسي اين سرخوشي و احساس رضايت را به مردم ديكته نكرد. نه رسانه ملي دست به اقدامات تبليغاتي زد و نه رسانههاي رقيبش فرصت كردند روي ذهن و ضمير مردم تاثير بگذارند و حرفشان را پيش ببرند. از من بپرسيد اين حس ملي از كجا وارد دل مردم شد ميگويم نميدانم اما چيزي كه ميدانم اين است كه باسواد و بيسواد، شهري و دهاتي، اصلاحطلب و اصولگرا، مومن و دهري، ايرانيان داخل كشور و ايرانيان مهاجر، همه و همه در حين تماشاي فوتبال فرصتي يافتند تا طعم خوش «حس مشترك» را تجربه كنند و از ته دل شاد شوند. به نظر شما چه چيزي در فوتبال امسال بود كه قبلا نبود يا لااقل به اين شدت و غلظت نبود؟ چيزي كه ما ديديم تلاش بيوقفه تيمي نسبتا كاردان بود كه از جان، مايه گذاشت و تمام نود دقيقه را دويد و زمين خورد و آسيب ديد و از دروازه حراست كرد. لايكلفالله نفسا الا وسعها. نه تنها خداوند توقعي بيش از طاقت خلايق از آنها ندارد بلكه مردم هم از فوتباليستها توقع فوق طاقت ندارند. من با هر كس صحبت كردم، شنيدم كه مهم اين بود كه تيم ايران خوب بازي كرد و چيزي كم نگذاشت. نه فقط مردم عادي اين جمله و نظاير اين جمله را تكرار ميكنند بلكه كارشناسان و خبرهها و منتقدان هم حرفي غير از اين نميزنند. در واقع چيزي كه بعد از بازي مردم را به خيابان كشاند و وادارشان كرد تا تيم ملي را تكريم كنند همين بود كه فهميدند آنها كم نگذاشتهاند و براي غلبه بر حريف، جسم و روح خود را خرج كردهاند. بر همين مبنا اگر مردم بفهمند دولت منتخبشان با جان و دل به مصاف مشكلات رفته و براي حل معضلات مردم كمفروشي نكرده و چيزي كم نگذاشته يقين كنيد كه با او هم، همين معامله را ميكنند و ضمن پايين آوردن توقعشان از او، زحمات و جانفشانياش را قدر ميشناسند. كافي بود ملت ميفهميدند، بلكه بهعينه ميديدند كه رييسجمهورشان كنار زمين عين يك مربي كاربلد و آشنا به دقايق و ظرايف، حرص و جوش ميخورد، براي هدايت تيمش فرياد ميكشد، همراه تيمش شاد و غمگين ميشود، لحظه به لحظه تيمش را هدايت انضمامي ميكند، آن وقت شك نكنيد كه ادبيات ملي و رسانهاي در نقد دولت تغيير ميكرد و همواره با تكريم و تعظيم از ايشان ياد ميكردند. فرضا كافي بود ملت تلاش بيوقفه تيم اقتصادي دولت را ميديدند. ميديدند كه چطور براي ثابت نگه داشتن قيمت ارز وزراي پا به سن گذاشته زمين ميخورند، با وجود ميانسالي و مريضي عين تير از شست رها شده ميدوند، بيمحابا زير پاي دشمن تكل ميروند و از جان و دل مايه ميگذارند، آن وقت حتي در صورت ناكامي محال بود دولت را سرزنش كنند يا تصميم يك سال قبل خود را زير سوال ببرند. اشتباه نشود؛ خيالبافي نميكنم و مدل فوتبال را به سياست نميكشانم. عرضم چيز ديگري است. ميگويم اين مردم ما قدرشناسند، بر دوش نمايندگان خود بار فوق طاقتشان نميگذارند. حتي عاميترين اقشار هم از مسوولان سياسي توقع معجزه ندارند. ما روزي كه به حسن روحاني راي داديم، ميدانستيم كه چه مشكلات صعبي در برابر او قرار دارد. از بد روزگار اين مشكلات صعبتر و بيشتر هم شدهاند. فوتبال اتفاقا آينه تمامنماي وضعيت فعلي است. همچنانكه شاگردان كيروش در گروه مرگ افتادند با نازل شدن بلايي مثل ترامپ شاگردان روحاني هم در موقعيتي مهيب قرار گرفتند. كسي در مهيب بودن اين موقعيت ترديد ندارد، ترديدي اگر هست اينجاست كه آيا تيم روحاني هم به اندازه فوتباليستها ميدود و عرق ميريزد؟ آيا اينها هم هماهنگ و يكدل در برابر رونالدوهاي سياسي ايستادهاند تا جلوي گل خوردنمان را بگيرند؟ باور كنيد اگر ميديديم كه اينها هم دارند از جان مايه ميگذارند، حتي با دلار افسار پارهكرده به خيابان ميريختيم و چنين تلاش جانانهاي را جشن ميگرفتيم اما ظاهرا بر سر راه تيم دولت مانعي هست كه نميگذارد اين حس مشترك شما بگو اين «رزم مشترك» تحقق تام و تمام پيدا كند.