مسابقه فيلمهاي اول را احيا كنيد
كيوان كثيريان
فيلم «زرد» را به دلايل مختلف نشد كه به وقت اكران ببينم. فيلم، كار اول كارگردانش است و در جشنواره فجر سال ۹۵ براي شركت در جشنواره فجر پذيرفته نشد. سال ۹۶ روي پرده سينماها رفت و اكران موفقي هم داشت. حالا كه نسخه نمايش خانگياش به بازار آمده، ديدم كه خلاف تصورم نه تنها فيلم بدي نيست بلكه اتفاقا خوشساخت و قابل قبول هم از كار درآمده. با كارگرداني خوب، بازيهاي روان و قصهاي كه بيلكنت روايت ميشود.
راستش بعداز اين همه سال هنوز به سادگي نميشود فهميد جشنواره فجر دارد چه سليقهاي و چه سطح كيفي را پوشش ميدهد يا با چه معيارهايي فيلم انتخاب ميكند. واقعا نميتوانم بفهمم فيلم «زرد» با چه استدلالي در جشنواره رد شده. مثلا در محدوده فيلمهاي اول، يكبار ميبيني فيلمي كاملا سطحي و دم دستي مثل «همهچي آرومه» كه تازه كپي درجه چندم از يك فيلم خارجي است سر از بخش مسابقه فيلمهاي اول فجر درميآورد و بار ديگر ميبيني فيلمهايي مثل «گرگ بازي» و «درساژ» و «يهوا» و «زرد»... را نميپذيرند.
سال گذشته بخش مجزاي فيلم اوليها از جشنواره ملي فجر حذف شد. تا پيش از آن يازده فيلم اول در يك بخش مستقل در سه رشته بهترين فيلم، فيلمنامه و كارگرداني جوايز جداگانهاي داشتند و سه فيلم هم از اين جمع در بخش مسابقه اصلي با ساير فيلمها مجددا رقابت ميكردند.
خود من از موافقان حذف اين بخش مجزا بودم با اين استدلال كه در يك فيلم اول، عملا رشتههايي مثل بازيگري، تدوين، موسيقي، فيلمبرداري، صدا و... از هر داوري محروم ميمانند و فيلم تنها در همان سه رشته قضاوت ميشود.
مثلا موسيقي خيلي خوب «در دنياي تو ساعت چند است» يا بازيگران و فيلمبردار اين فيلم چرا بايد داوري نشوند؟ حذف بخش مستقل فيلمهاي اول اگر با هدف حمايت بيشتر از اين فيلمها و فيلمسازان و عوامل آنها انجام ميشد بسيار هم مثبت بود اما در اولين سالي كه جشنواره بدون اين بخش برگزار شد، نتيجهاي شگفتآور به دست آمد. هيات انتخاب تنها سه فيلم اول را به جمع ۲۳ فيلم مسابقه راه داد و بقيه فيلمهاي اول از امكان ديده شدن در جشنواره
بازماندند.
اين درحالي است كه درميان فيلمهاي بازمانده از جشنواره ۳۶، چند فيلم اول خوب و حتي خيلي خوب ديده ميشد كه اتفاقا به لحاظ كيفي از ۶۰ درصد فيلمهاي حاضر در بخش مسابقه باكيفيتتر بودند. برخي از آنها مثل «درساژ» بلافاصله در جشنواره برلين، پذيرفته، موفق و ستايش شدند ولي برخي مثل «گرگ بازي»، «يك كيلو و بيست و يك گرم» و چندفيلم ديگر وضعيت بلاتكليفي براي اكران دارند. جالب آنكه چندين فيلم ضعيف و حتي خيلي ضعيف در همين جشنواره ۳۶ به بخش مسابقه راه يافتند كه بيشك هريك به دلايل فرامتني و مسلما غيرسينمايي اين امكان را پيدا كردهاند چون بعيد ميدانم اعضاي هيات انتخاب اين همه به لحاظ سواد بصري و سينمايي و تشخيص فيلم خوب از بد مشكل داشته باشند.
هيات انتخاب جشنواره فيلم فجر بايد بيشتر به حساسيت نقش و تصميم خود در آينده فيلمسازان و عوامل فيلمها، به ويژه جوانان آگاه باشند و به سادگي با حذف آنها كه فيلم خوب ساختهاند، آينده آنان را به مخاطره نيندازند. به هرحال جشنواره، درست يا غلط بسيار به ديده شدن سينماگران كمك ميكند و مهمترين عرصه براي پرزنت آنهاست.
با تشخيصها يا تصميمهاي اشتباه از اين دست، مشكلات زيادي براي كارگردانان جوان پديد ميآيد و آنها كه با هزار زحمت سرمايهاي براي ساخت اولين فيلمشان يافتهاند، در ادامه راه با مشكلات بسيار مواجه خواهند بود و آينده فيلمسازيشان با ابهامات جدي روبهرو ميشود.
با وجود وضعيت فعلي و ارجحيت ملاحظات مختلف و معيارهاي غيرسينمايي بر ملاكهاي كيفي به نظر ميرسد بهترين راه، بازگشت به همان سياق پيشين باشد (ايجاد دوباره بخش مسابقه فيلمهاي اول در جشنواره ملي) كه لااقل، ستم كمتري به همراه دارد و تعداد بيشتري فيلم اول ديده ميشوند. به شرطي كه بازيگري و بخشهاي فني آنها هم به نوعي ديده شوند و مورد توجه قرار گيرند.