چند سالي است كه به جشنهاي وارداتي كشور همچون هالووين، ولنتاين و تنكس گيوينگ، «جشن هولي يا رنگ» نيز اضافه شده است.
جشن رنگ متعلق به كشور هندوستان است و هندوها در ماه مارس و مقارن با شروع فصل بهار، پيروزي نور بر تاريكي را جشن ميگيرند.
گفته ميشود در روزگاران گذشته، مردم هند اين جشن را براي برداشت محصول خوب كشاورزي و استفاده از رنگهاي فصل بهار برپا ميكردند.
در چند سال اخير با اقتباس از جشن رنگ هندوستان، تورهايي تحت عنوان جشنواره رنگ در طبيعت و مناطق بكر گردشگري كشور برگزار ميشود.
اين جشن به دليل ظاهر فريبندهاش در ميان جوانان طرفداران زيادي پيدا كرده و مناطق اكوتوريستي كشور را تحت تاثير قرار داده است.
از آنجا كه اجراي اينگونه برنامهها در داخل مناطق شهري با محدوديتهايي روبهروست، آژانسهاي مسافرتي اين مراسم را در مناطق طبيعي و دور از دسترس اجرا ميكنند و طبيعت رنجوركشورمان هم طبق معمول بار هيجانات و تخليه انرژي عدهاي از مردم را بر دوش ميكشد. متاسفانه قسمت عمده رنگهاي مورد استفاده در اين جشنها در كشور، رنگهاي با پايه آلي هستند كه ميتوانند هم براي سلامت استفادهكنندگان آنها و هم به دليل وجود فلزات سنگين در ساختارشان براي محيط زيست منطقه بسيار خطرناك باشند و باعث آلودگي جدي آب و
خاك شوند.
وقتي حجم زيادي از اين رنگها در طبيعت و در يك محل بدون پاكسازي رها ميشود، طبيعت ناگزير با غلظت زيادي از اين مواد مواجه ميشود. ضمن آنكه مواد سمي رنگدانهها ميتوانند از مكاني به مكان ديگر از طريق هوا و آب منتقل شوند.
از اينرو نه تنها اين رنگها براي موجودات و گياهان آن منطقه توليد آلودگي ميكنند، بلكه قادرند از آنجا پراكنده شده و موجب آلودگي ساير نقاط شوند.
علاوه بر آلودگي حاصل از رنگها، سروصداي زياد اجراي مراسم -كه موجب از دست رفتن آرامش جانوران ميشود - همراه با برنامههاي مكمل اين تورها از جمله رها كردن بالنهاي كاغذي و پلاستيكي و توليد پسماند حاصلي جز تخريب و آلودگي بيشتر طبيعت نخواهد داشت.
درد اينجاست كه اگر در هند جشن هولي در تاريخي مشخص برگزار ميشود، در كشور ما اجراي اين مراسم زمان معيني ندارد و بسته به ميزان تقاضا توسط موسسات مسافرتي و تورهاي طبيعتگردي در جنگل، ساحل و مناطق زيباي طبيعي بدون توجه به مخاطرات زيستمحيطي آنها اجرا ميشود.
با توجه به روند رو به افزايش برگزاري جشن رنگ در مناطق مختلف طبيعي و تفرجي كشور ضرورت دارد، اطلاعرساني درباره آثار مخربي كه اين جشن بر طبيعت نحيف سرزمين ما برجاي ميگذارد، انجام شود. خوشبختانه اخيرا فعاليتهايي از سوي برخي فعالان محيط زيست با هدف هشدار درباره پيامدهاي گسترش جشن رنگ آغاز شده است.
در عين حال استقبال از جشنهاي وارداتي كه فاقد اصالت و ريشه در كشور هستند از سوي جوانان، بيانگر اين واقعيت هست كه جاي جشنها و رويدادهاي شاديآفرين در كشورمان خالي است.
اين در حالي است كه ما ظرفيتهاي قوي فرهنگي براي اجراي جشنهاي نشاطبخش و سازگار با طبيعت داريم كه عامدانه آنها را ناديده ميگيريم و ناگهان با جشني بيگانه چون هولي مواجه ميشويم و آن را در افراطيترين و نامناسبترين حالت اجرا
ميكنيم!
شايد بتوان جشن رنگ اصيل ايراني را نه در پودرهاي رنگي مصنوعي كه در جاي ديگري جست: پاييز هزاررنگ جادههاي كوهستاني، انحناي كاشيكاريهاي فيروزهاي و تلالو رنگها در منارهها، گنبدها و قاليها.